سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۰۹:۱۳ - ۲۶ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۶۷۹۹
جرم و جنایت

شرط عجیب دختر جوان برای ازدواج با پسر عاشق پیشه

«سرقت از خانه مرد ثروتمند برای یک شبه پولدار شدن» شرط دختر جوان برای ازدواج با پسر عاشق پیشه بود اما آنها هرگز تصور نمی‌کردند که این شرط منجر به جنایتی هولناک شود.

اوایل بهمن سال ۹۲ بازپرس کشیک قتل پایتخت در جریان جنایتی خاموش در خانه‌ای ویلایی در غرب تهران قرار گرفت. به‌دنبال اعلام این خبر بازپرس و تیمی از کارآگاهان برای بررسی صحنه جرم راهی خانه ویلایی شدند. با حضور در محل آنها با جسد پیرمرد صاحبخانه در حالی مواجه شدند که دست و پاهایش بسته شده بود و ضربه جسمی نوک تیز مرگ او را رقم زده بود.

 

بهم ریختگی خانه حکایت از جنایت به خاطر سرقت داشت.پسر جوان که قتل عموی پیرش را به پلیس گزارش کرده بود در تحقیقات گفت: عمویم تنها زندگی می‌کرد و هرازگاهی به ملاقاتش می‌رفتم. امروز هم به ملاقات او رفتم. البته چند بار با تلفن خانه‌اش تماس گرفتم که کسی پاسخگو نبود. درنهایت به خانه عمویم آمدم و از آنجایی که معمولاً بدون خبر از ما خانه را ترک نمی‌کرد به زحمت وارد خانه شدم که جسد غرق در خون او را دیدم.

 

میهمانان آشنا

در ادامه بررسی‌ها باتوجه به سالم بودن در ورودی خانه این احتمال مطرح شد که مقتول، عامل یا عاملان جنایت را می‌شناخته و در را به روی آنها بازکرده است. تحقیقات برای شناسایی عاملان قتل پیرمرد ثروتمند ادامه داشت تا اینکه مریم - یکی از خدمتکاران مقتول- به‌عنوان نخستین مظنون بازداشت شد.کارآگاهان بلافاصله به بازرسی از خانه زن خدمتکار پرداختند و وسایل عتیقه‌ای را که متعلق به خانه پیرمرد ثروتمند بود پیدا کردند.

 

همین مسأله احتمال دخالت زن خدمتکار در این جنایت را پررنگ می‌کرد اما او در تحقیقات گفت: چند روز قبل میهمان داشتم و از آنجایی که به دروغ به دوستانم گفته بودم که وضع مالی خوبی دارم تصمیم گرفتم عتیقه‌های خانه خسرو - مقتول- را برای چند روز به امانت گرفته و به خانه‌ام ببرم و به میهمان هایم فخرفروشی کنم. اما با پایان میهمانی و زمانی که خواستم عتیقه‌ها را برگردانم متوجه قتل خسرو شده و ترسیدم که به‌عنوان قاتل دستگیر شوم.اظهارات زن خدمتکار از سوی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی مورد بررسی قرار گرفت و با تأیید صحبت‌هایش و تأیید بی‌گناهی‌اش زن میانسال آزاد شد.

 

سندسازی برای فروش املاک

با گذشت حدود ۵ سال از قتل خسرو، بررسی‌ها برای رازگشایی این جنایت خاموش همچنان ادامه داشت تا اینکه در تحقیقات مشخص شد فردی با سندسازی سعی در فروش املاک خسرو دارد.با به‌دست آمدن این سرنخ و از آنجایی که احتمال می‌رفت فروشندگان قلابی از راز جنایت با خبر باشند به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات در این رابطه متمرکز شد.در ادامه بررسی‌ها مرد جوانی که قصد فروش املاک را داشت بازداشت شد.

 

امیر در بازجویی‌ها راز جنایت ۵ ساله را برملا کرد و گفت: ۵ سال قبل، یک روز که از باشگاه ورزشی به خانه می‌آمدم در راه بازگشت دو نفر از هم ولایتی هایم را دیدم که برای کار به تهران آمده بودند. آنها مرا به خانه مجردیشان دعوت کردند، چند باری به خانه آنها رفتم و در این مدت دختر جوانی به‌نام رؤیا را دیدم. رؤیا نامزد دوستم شهرام بود. این دختر خواهری به‌نام سیما داشت که با دوست دیگرم به‌نام کامران دوست شد و آنها هم قرار ازدواج گذاشته بودند.

 

سیما در خانه خسرو- مقتول- کار می‌کرد و نقشه سرقت را هم او طرح کرد. کامران گفت سیما شرط کرده در صورتی با او ازدواج کند که به خانه خسرو دستبرد زده و ثروتمند شوند.امیر ادامه داد: بعد از طراحی سرقت من و شهرام و کامران راهی خانه مقتول شده و ۲۰۰ هزار دلار، چند میلیون تومان پول نقد و اسناد و مدارک و وسایل با ارزش داخل خانه را سرقت کردیم. قصد ما جنایت نبود و فقط می‌خواستیم پیرمرد را بترسانیم اما ضربه چاقویی که به او زدیم کارش را تمام کرد.با اعترافات نخستین عضو این باند، تحقیقات برای دستگیری شهرام و کامران نیز ادامه یافت و در عملیاتی ویژه شهرام دستگیر شد.

 

در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که کامران نیز به اتهام حمل غیر مجاز سلاح بازداشت شده و در زندان به سر می‌برد. بدین ترتیب به دستور بازپرس رضوانی متهم از زندان به دادسرای ویژه سرقت منتقل شد و زمانی که با دو همدست دیگرش مواجه شد به قتل پیرمرد ثروتمند اعتراف کرد. به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی پایتخت سه متهم به اتهام مشارکت در قتل عمدی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفتند.

 

گفت‌و‌گو با متهم

کامران که تصورش را هم نمی‌کرد پس از ۵ سال راز جنایتی که با نقشه‌ای حرفه‌ای مرتکب شده بود فاش شود حالا به اتهام قتل دستگیر شده است.

 

چرا پیرمرد را کشتید؟ ما اصلاً نمی‌خواستیم که خسرو کشته شود. وقتی وارد خانه شدیم و دست و پایش را بستیم فقط یک ضربه به او زدیم ولی اصلاً هدف کشتن نبود.ما برای سرقت رفته بودیم.

 

انگیزه‌تان برای سرقت چه بود؟ من عاشق سیما شده بودم و نمی‌خواستم او را از دست بدهم. سیما در خانه خسرو کار می‌کرد و از وضعیت مالی خوب او با خبر بود. پول‌ها و دلارهایی که در خانه او می‌دید وسوسه‌اش کرد و به سراغ من آمد. سیما شرط گذاشت که اگر می‌خواهم با او ازدواج کنم باید ثروتمند باشم و تنها راه برای ثروتمند شدن سرقت از خانه خسرو بود.

 

و تو هم قبول کردی؟ چاره‌ای نبود، آن زمان اگر سیما می‌گفت بمیر، می‌مردم. نقشه را سیما طراحی کرد و ما هم اجرا کردیم.

 

نقشه‌تان چه بود؟ سیما و خواهرش وارد خانه خسرو شدند. سیما هر روز به آنجا می‌رفت و گاهی اوقات خواهرش را هم با خودش می‌برد برای همین خسرو به این موضوع شک نکرد. اما اینبار در را پشت سرشان نبستند و ما سه نفر مخفیانه وارد شدیم. سیما و رؤیا پس از ورود ما خانه را ترک کردند و ما هم به سراغ پیرمرد رفتیم.

 

بعد از جنایت چه کردید؟ اموال را تقسیم کردیم و فقط اسناد املاک خسرو مانده بود. قرار گذاشتیم ۵ سالی صبر کنیم تا آبها از آسیاب بیفتد و بعد از آن با سندسازی آنها را به‌نام خودمان بزنیم. قبل از دستگیری‌ام با همدستانم تماس گرفتم و قرار شد که املاک خسرو را به‌نام بزنیم که لو رفتیم.

 

به چه اتهامی در زندان بودی؟ چند روز قبل پلیس به من شک کرد و در بازرسی از خودرو اسلحه‌ای که متعلق به خسرو بود را کشف کرد. زمان سرقت اسلحه را چون قشنگ و عتیقه بود من برداشتم.

 

با سیما ازدواج کردی؟ نه، بعد از اینکه اموال را تقسیم کردیم سیما زیر تمام قول و قرارهایش زد.

 

 

iran-newspaper.com
  • 27
  • 7
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۱۳
جدیدترین
قدیمی ترین
اصلا میخواست گوش نده ب حرفش بعدشم هرپنج انگشت مثل هم نیستن همه رو باهم نسوزونین
همه جنایتها زیر سر زنها است
همیشه پای یک زن در میان است مشکل اصلی جامعه زنها هستند
همیشه پای یک زن در م...
این مردان ک عرضه ندارن ی کاری رو درست انجام بدن
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش