جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۱:۵۴ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۱۰۹۲
جرم و جنایت

قتل تازه‌داماد با ضربه چاقوی سارق موبایل‌قاپ

قتل تازه‌داماد,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت
۱۰ماه پس از قتل دردناک تازه‌داماد جوان با ضربه چاقوی سارق موبایل‌قاپ هنوز ردی از عامل این جنایت به‌دست نیامده است.

به گزارش همشهری، این جنایت اواسط فروردین‌ماه امسال در خیابان کمیل رخ داد. آن روز وقتی به قاضی محسن مدیرروستا، بازپرس جنایی تهران خبر رسید جوانی با ضربه چاقو به قتل رسیده، وی همراه ‌گروهی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران راهی محل حادثه شدند.

 

بررسی‌ها نشان می‌داد مقتول محمودرضا توانایی نام داشت و متولد سال ۶۸ بود. او روز حادثه سوار بر خودروی خود در حال عبور از خیابان بود که ۲سارق موبایل‌قاپ هنگام فرار از دست طعمه‌شان با خودروی وی برخورد کردند و زمانی که محمودرضا قصد داشت مانع فرارشان شود، ناجوانمردانه توسط آنها به قتل رسید.

 

حالا حدود ۱۰ماه از این حادثه می‌گذرد و تلاش پلیس برای دستگیری عامل جنایت هنوز به نتیجه‌ نرسیده است. در این میان خانواده جوان تازه‌داماد برای دستگیری قاتل لحظه‌شماری می‌کنند و در انتظار شنیدن خبر شناسایی او هستند.

 

پدر مقتول در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: « ۴ماه قبل از اینکه پسرم به قتل برسد لباس دامادی پوشید اما اجل مهلتش نداد تا از زندگی‌اش لذت ببرد. او ادامه می‌دهد:« ۱۸فروردین‌ماه بود که پسرم مهمان خانه پدرزنش بود. وقتی هوا رو به تاریکی می‌رفت پسرم به همراه عروسم از خانه پدرزنش بیرون آمدند تا به خانه خودشان بروند اما چه‌کسی فکرش را می‌کرد که حادثه‌ای تلخ در انتظار پسر جوانم است.»

 

 وی ادامه می‌دهد:« آنها در خیابان خرمشهر حوالی خیابان کمیل سوار بر خودروی پژوی خود بودند که ناگهان دو جوان که سوار بر موتور بودند با سرعت بالایی وارد خیابان شدند و به در ماشین پسرم کوبیدند و بعد داخل جوی آب افتادند. هر دو جوان موتورسوار نقش زمین شدند و پسرم که پشت فرمان نشسته بود از ماشین پیاده شد. به گفته عروسم که شاهد حادثه بود، پسرم به آنها تذکر داده و گفته که چرا در خیابان یکطرفه با این سرعت آن هم در جهت خلاف حرکت می‌کنید اما آنها جواب ندادند».

 

پدر مقتول می‌گوید: «پسرم نمی‌دانست که آنها دقایقی قبل دست به سرقت زده‌اند. از طرفی به ماشین او خسارت وارده شده بود و مقصر، آن دو جوان موتورسوار بودند. در این هنگام مردی که بعدا متوجه شدم وکیل دادگستری است، وارد خیابان شد و فریاد زد دزدان را بگیرید؛ آنها گوشی مرا سرقت کرده‌اند. او به دو جوان موتورسوار اشاره می‌کرد و مشخص شد که آنها دقایقی قبل در آن حوالی موبایل مرد وکیل را قاپیده و به همین دلیل خیابان یکطرفه را با آن سرعت و خلاف جهت حرکت می‌کردند تا فرار کنند. مرد وکیل هم وقتی دیده بود پسرم بالای سر آنها ایستاده تصور کرد که متوجه سرقت شده و قصد دارد مانع فرار آنها شود. البته همین هم شد چون پسرم همان لحظه که متوجه شد آنها دزد هستند سعی داشت آنها را گیر بیندازد اما سرنوشت غم‌انگیزی برایش رقم خورد.» 

 

با نزدیک شدن مالباخته، دزدان دستپاچه و از جای خود بلند شدند و موتور را هم که واژگون شده بود برداشتند تا فرار کنند. جوان تازه‌داماد اما یکی از آنها را گرفته بود تا مانع فرار شود که همان دزد بی‌رحم با چاقو ضربه‌ای به پهلویش می‌زند.

 

جوان تازه‌داماد که ورزشکار هم بود تسلیم نشد و به جدال با سارقان موتورسوار پرداخت. پدرش می‌گوید:« دزدان موتور را هل می‌دادند تا روشن شود و فرار کنند. اما پسرم همچنان با آنها درگیر بود. می‌خواست مانع فرارشان شود. حتی پیراهن ترک‌نشین را گرفته و با اینکه از خون زیادی از او رفته بود، به‌دنبالشان می‌دوید. اما به گفته عروسم در همین هنگام سارق ترک‌نشین از موتور پیاده شد و این بار با چاقو ضربه‌ای به قلبش زد. پس از آن هردوسارق بی‌رحم فرار کردند.»‌ 

 

پس از این حادثه جوان مجروح به بیمارستان انتقال یافت اما به‌دلیل شدت جراحات جانش را از دست داد. او فوق‌لیسانس کامپیوتر و مهندس بود و وقتی خبر این جنایت به گوش پلیس و قاضی جنایی رسید، جست‌وجو برای شناسایی قاتلان موتورسوار آغاز شد. مأموران طی این مدت چندین مظنون را شناسایی و دستگیر کردند اما همه آنها چون مدرکی علیه‌شان نبود آزاد شدند. پدر مقتول ادامه می‌دهد: «با وجود این تحقیقات برای شناسایی ردی از قاتلان فراری ادامه دارد و این در حالی است که من ساکن خوزستان هستم و در آنجا کار می‌کنم. اما از وقتی پسرم به قتل رسیده یک پایم تهران است یک پایم شهرمان. مجبورم برای پیگیری پرونده مدام به دادسرای جنایی یا اداره دهم پلیس آگاهی تهران بروم. حتی ۲ بار هم سردار رحیمی، فرمانده انتظامی تهران را ملاقات کرده‌ام و او اکیدا دستور شناسایی قاتلان را داده است. تا زمانی که آنها دستگیر نشوند من آرام و قرار ندارم. احساس می‌کنم روح پسرم هم در آرامش نیست. روزی که خبر دستگیری آنها را به من بدهند اگر زنده باشم به آرامش خواهم رسید.

 

 

  • 18
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۹
غیر قابل انتشار: ۱۲
جدیدترین
قدیمی ترین
من دوست دانشگاهیش هستم و امروز مطلع شدم. واقعا شوکه شدم. چقدر خاطره دارم باهاش... اصلا باورم نمیشه. روحش شاد. جهت طلب آمرزش فاتحه مع الصلوات
سلام من دوست دوران دانشگاه محمودرضا هستم من چقد محمودرضا رو دوس داشتم الان که دارم اینو می نویسم تازه با خبر شدم باورم نمیشه چی دارم می بینم خدایا طی این مدت هیچ شماره تلفنی ازش نداشتم الان هم پیگیر شدم که حال و احوالش رو بپرسم که واقعا حالم بد شد از زمانی که رفت سربازی دیگه ندیدمش یک یا دو خط ازش داشتم که هیچکدوم جواب نمیداد خیلی دلم میخاست یه بار دیگه میدیمش چه خاطراتی با هم داشتیم کاش منم زودتر بمیرم برم پیشش خدا رحمتش کنه روحش شاد باشه همیشه
من همسرش هستم.تمام این خبر دروغه.اصلا این چیزی نیست که نوشته شده.خیابان دو طرفه بود همسرم ماموریت بود ماهم بیرون بودیم که موتوری گوشی دزدیده بودن و داشتن فرار میکردن. ما نمیدونستیم دزد هستن. گیر میکنن بین ماشین ما و یک ماشین دیگر. همسر بی خبر از اینکه آنها دزد هستن و درحال فرار. پیاده میشه.کمکشون میکنه و موتورشون رو درمیاره. اونا که دوتا سرنشین پسر جوان بودن وقتی سوار میشن برن همسرم رو با چاقو اول به دستش و بعد به قلبش میزنن و میرن. وقتی من از ماشین پیاده شدم دیدم همسرم غرق در خون دراز افتاده.همسرم اصلا باهاشون درگیر نشد.اونا بدون دلیل زدن و فرار کردن.من توی ماشین بودم و پشتم به اونا بود و هیچی ندیدم فقط وقتی دیدم همسرم دیر کرد پیاده شدم که دیدم افتاده. به دلیل پاره شدن رگ اصلی قلبش یعنی رگ آئورت. همون موقع پرواز کرد و برای همیشه منو تنها گذاشت. ما یک سال عقد بودیم و ۴ ماه از آغاز زندگیه مشترکمون میگذشت که این اتفاق در بهترین روزای زندگیمون افتاد.روزهایی که در اوج عشق بودیم و هیچوقت فکر نمیکردیم انقدر زود از هم دور میشیم
خدا بیا مرزدش بنده خدا به خاطر یک موبایل که آنهم مال خودش نبود چرا خودش را در گیر کرده بود از قدیم گفته اند عقل نباشه جان در عذابه
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش