به گزارش ایران، براساس اوراق پرونده این جنایت چهار سال پیش زمانی رخ داد که زوج جوانی برای تفریح به حاشیه رودخانه کرج رفته بودند اما زن جوان به رودخانه پرت شد. بهدنبال تماس شوهر این زن تیمهای نجات خیلی زود در محل حضور یافتند و ساعتی بعد پیکر زن ۳۲ ساله از رودخانه بیرون کشیده شد اما با وجود تلاش تیم پزشکی زن جوان جان باخته بود.
به دستور بازپرس کشیک قتل، جسد فریبا به پزشکی قانونی منتقل و مشخص شد این زن در اثر خفگی وفشار به ناحیه گردن جان باخته است این در حالی بود که نخستین اظهارات کارشناسان علت مرگ را خفگی اعلام کرده بود اما کبودیهای دور گردن وفشارهایی که به گردن این زن وارد شده بود نشان می داد وی قبل از پرت شدن به رودخانه جان باخته است.
بنابراین تیم ویژهای از کارآگاهان جنایی برای کشف این جنایت مرموز تشکیل شد و در نخستین تحقیقات جنایی شوهر این زن تحت بازجویی قرار گرفت.
فرید ۳۷ساله که شغلش خرید و فروش مسکن بود درحالی که ابتدا منکر این جنایت بود در ادامه بازجوییها ادعا کرد با زنم به خاطر برخی اختلافات خانوادگی درگیر شدیم که ناگهان او خودش را به داخل رودخانه پرت کرد...
اما این اظهارات متهم با آنچه در گزارش پزشکی قانونی آمده بود تفاوت داشت تا اینکه در ادامه بازجوییها فرید لب به اعتراف گشود و راز جنایتش را برملا کرد.
بدنبال اعتراف متهم به قتلی که مرتکب شده است کیفرخواست او به اتهام قتل عمد صادر شد.
صبح دیروز این متهم از زندان به شعبه یکم دادگاه کیفری به ریاست قاضی هدایت رنجبرو باحضور قاضی یزدان پناه مستشار دادگاه منتقل شد وپای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده قاضی دهقان نماینده دادستان متن کیفرخواست را بیان کرد سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و به قضات گفتند: دخترمان فریبا پنج سالی بود که با فرید ازدواج کرده بود او در این مدت بارها مورد ضرب وشتم شوهرش قرار گرفته وبا حالت قهر به خانه ما میآمد اما همیشه سعی می کردیم او را آرام کنیم تا به زندگیش برگردد فکر میکردیم بالاخره این اختلافها حل میشود... تا اینکه یک هفته بعد از آخرین درگیری که باهم داشتند متوجه شدیم دخترمان به رودخانه پرت شده است... دامادمان بسیار پرخاشگر و خشن است ومطمئن هستیم او دخترمان را کشته است و حالا اشد مجازات را برای او خواستاریم.
در ادامه متهم پشت میز محاکمه ایستاد و در حالی که قتل همسرش را انکار میکرد گفت: قسم میخورم همسرم را نکشتهام روز حادثه من با فریبا برای گردش به حاشیه رودخانه رفتیم اما با هم دعوایمان شد مشاجره شدت گرفت تا اینکه ناگهان فریبا خودش را به داخل رودخانه پرت کرد من ترسیده بودم هیچ کسی نبود کمکم کند بلافاصله به پلیس زنگ زدم زبانم قفل شده بود به زحمت اطلاع دادم که همسرم داخل رودخانه پرت شده....
درست است که من فردی عصبی هستم وقبول دارم بارها سرموضوعات مختلف با همسرم درگیر شده و او را کتک زدم اما هرگز به مرگ او راضی نبودم من او را دوست داشتم.
از وی درباره آثار کبودی روی گردن فریبا پرسیدند که گفت:
نمیدانم این آثارکبودی چیست، ولی من هرگز اورا به رودخانه پرت نکردم و قاتل نیستم من حتی خواستم اورا نجات دهم اما نتوانستم کاری کنم چون روخانه بشدت خروشان بود و در یک چشم به هم زدن فریبا را با خودش برد.
چرا روز حادثه باهم درگیر شدید، علت این اختلاف چه بود؟
فریبا زیاد غر می زد همیشه از بدرفتاریهای پدرو مادرم به من شکایت میکرد حتی بعضی وقتها علت درگیری ما همین موضوع بود.
با توجه به اظهارات متهم و اطلاعات موجود در پرونده، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
نگاه کارشناس
فاطمه نورا جوادی
کارشناس روانشناس بالینی
خشونت را نمیتوان از زندگی حذف کرد چون بخشی از هیجانات انسان است و به طور طبیعی هر انسانی آن را در خود دارد.
اما آنچه که دراین میان بسیار اهمیت دارد ضرورت کنترل خشم در شرایط مختلف است. مهار خشم نقش قابل توجهی در کاهش جرایم خشونت بار چون نزاع ودرگیری بین گروه دوستان وهمچنین در نهاد خانواده دارد.
آموزش، رکن اصلی کاهش این رفتار پرمخاطره است باید یاد بگیریم در مواقع اضطراری چگونه از رفتارهای خشونت بار جلوگیری کنیم.
پسر جوانی که بدون اختیار با به دست گرفتن یک پیچ گوشتی در مدت چند دقیقه هم محلیاش رابه قتل میرساند و یا همسری که در نتیجه یک مشاجره ساده دست به چاقو شده و زن و فرزندش را به قتل میرساند همه و همه زاییده فقدان آموزش در مهار رفتاری پرخطر است...
ما باید یاد بگیریم در شرایط پراسترس و پرخطر چه رفتاری داشته باشیم.
وقتی خشونت سکان ذهن ما را به دست میگیرد سلولهای مغز دیگر هیچ مدیریتی برای صدور دستور درست ندارد. بخش عمدهای از قتلهای خانوادگی که بیشتر دربین زوجین رخ میدهد ماحصل این عملکرد نادرست است. تصمیمهایی که در این شرایط گرفته میشوند غالباً با زد و خورد ودرگیری همراه است که چیزی جز پشیمانی و ندامت ندارد!
این فرآیند چیزی نیست که در یک روز یا دو روز در انسان پدیدار شود بلکه از کودکی در انسان رشد میکند. بنابراین باید ازهمان کودکی به فرزندان درباره کنترل خشم آموزش دهیم تا این رفتار در ذهن او ماندگار شود.
پرهیز از تماشای فیلمهای خشونتبار یا حتی بازیهای فضای مجازی همگی در پرورش رفتار توأم با خشونت تأثیر دارند.
کودکان از همان سنین نخستین زندگیشان این رفتار را از اطرافیان خود میآموزند.
بدیهی است باید قبل از فراگیری رفتاری غلط سعی کنیم برای توانمندسازی کنترل خشم کودکان خود کمی وقت بگذاریم.
معصومه مرادپور
- 16
- 6