به گزارش شرق، متهم که یک سال قبل در سحرگاه همسرش را دار زده بود، بعد از کشتن او موضوع را به خواهرش اطلاع داده و از او خواسته بود پلیس را در جریان قتل قرار دهد.
این مرد بعد از دستگیری به مأموران گفت: چندسال قبل با همسرم، ترانه که متولد سال ۷۴ بود، ازدواج کردم و از او صاحب دو فرزند شدم. اختلاف بین ما بالا گرفت. همسرم مدام با من جروبحث میکرد و در نهایت تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم. دادگاه بچهها را به من داده بود و همسرم هفتهای یکبار اجازه داشت بیاید و بچهها را ببیند. چند روز قبل از حادثه باخبر شدم زمانی که ترانه همسرم بوده، با فردی رابطه داشته است. وقتی موضوع را به او گفتم و قبول کرد خیانت کرده است، من گفتم حالا که این گناه را مرتکب شدهای باید اعدام شوی.
دستوپای او را بستم و بعد هم بچهها را به واحد کناری فرستادم. آن واحد هم متعلق به من بود. شب در خانه با همسرم بودم. صبح که شد، گفت حالا وقتش است، باید من را اعدام کنی. در اینترنت سرچ کردم و نحوه بستن طناب را پیدا کردم. شیشه پنجره را شکستم و طناب را به چارچوب آویزان کردم. بعد همسرم را که دستوپایش بسته بود دار زدم. دو ساعت از ماجرا گذشت، نمیدانستم با جسد چه کنم، با خواهرم تماس گرفتم و گفتم ترانه را کشتهام، چون خیانت کرده بود و از او خواستم که موضوع را به پلیس گزارش دهد و بعد هم پلیس آمد.
بعد از گفتههای این مرد و بازداشت او، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
متهم در جلسه محاکمه که روز گذشته برگزار شد، در جایگاه حاضر شد. قبل از اینکه متهم صحبت کند، اولیایدم درخواست قصاص کردند و گفتند: دختر ما جوان و مظلوم بود. او فرزندانش را دوست داشت. شوهرش خیلی او را اذیت میکرد، به همین خاطر هم جدا شد. اینکه شوهر سابقش مدعی است دخترمان خیانت کرده دروغ محض است و بهخاطر اتهامی که زده است باید قصاص شود و ما گذشت نمیکنیم.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او که از درخواست پدر و مادر مقتول ناراحت شده بود، رو به آنها گفت: اگر توانستید، من را قصاص کنید.
بعد متهم خطاب به قضات گفت: من قبول دارم همسرم را کشتهام. همه تشریفات قانونی را هم رعایت کردهام.همسرم به من خیانت کرده بود. او خودش اعتراف کرد که به من خیانت کرده است. با اینکه دیگر همسرم نبود، اما نباید چنین کاری میکرد. او زمانی که همسر من بود خیانت کرده بود. وقتی که خودش قبول کرد و از من خواست که اعدامش کنم، من هم قبول کردم و از کاری که کردهام پشیمان نیستم.
در این هنگام قاضی خطاب به متهم گفت: بر اساس گزارش پلیس و اعضای خانوادهات، تو به شیشه اعتیاد داری. آیا در آن زمان هم شیشه کشیدهای و توهم داشتی؟
متهم گفت: من کاملا هوشیار بودم و از اینکه چنین اتفاقی افتاده پشیمان نیستم. اینکه میگویند من توهم داشتهام درست نیست. من کاملا حالم خوب بود و میدانم که بین من و ترانه چه گذشته است. او خودش به من گفت خیانت کرده است و خواست که اعدامش کنم و بعد هم به من گفت جلوی بچهها این کار را نکنم و آنها را به واحد بغلی فرستاد که بخوابند و من تا صبح با زن سابقم بودم. هر دو منتظر بودیم تا مراسم اعدام را انجام دهیم. حتی وقتی که موقع آن رسید، به من گفت تو بلد نیستی این کار را بکنی، اما من در اینترنت جستوجو و روش این کار را پیدا کردم.بعد از گفتههای متهم و وکیلمدافع او، هیئت قضات برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.
- 9
- 11