به گزارش شرق، این پرونده برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. خواهر مریم در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: مریم اردیبهشتماه از همسر خود طلاق گرفت و پس از آن دو نفری با یکدیگر در خانهای واقع در مسعودیه زندگی میکنیم. حدودا سه ماه پیش مریم از خانه خارج شد و پس از آن هیچ اطلاعی از او ندارم. چندین نوبت به درِ منزل همسر سابقش به نام علیرضا ( ۷۰ساله ) در منطقه نظامآباد رفتم تا شاید اطلاعی از او پیدا کنم اما علیرضا مدعی است از خواهرم هیچ اطلاعی ندارد.
کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران در ادامه رسیدگی به پرونده اطلاع پیدا کردند علیرضا سال گذشته با مریم ازدواج کرد و پس از مدتی در اردیبهشت امسال از یکدیگر متارکه کردند و در حال حاضر علیرضا به همراه پسرش مصطفی (۴۲ساله) زندگی میکند. همچنین کارآگاهان متوجه شدند مصطفی پیش از این در منطقه پردیس زندگی میکرد اما به علت اعتیاد شدید به مواد مخدر، همسرش از وی متارکه کرد و او نزدپدرش آمد.
کارآگاهان در ادامه رسیدگی به پرونده اطلاع پیدا کردند در مدت سهماهی که از مفقودشدن مریم گذشته، بیش از ۳۰ میلیون تومان از حساب او برداشت شده است. کارآگاهان با بررسی تراکنش مالی حساب این زن فهمیدند پولها در چند مرکز تجاری، رستوران و ... خرج شده است. آنها با مراجعه به این اماکن و در بررسی تصاویر بهدستآمده از دوربینهای مداربسته تعدادی از این مراکز، موفق به شناسایی تصویر مصطفی شدند. به همین دلیل، در هماهنگی با شعبه چهارم بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، مصطفی دستگیر و به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
کارآگاهان همزمان با دستگیری مصطفی اطلاع پیدا کردند علیرضا بهتازگی قصد داشت با قرص به زندگی خود پایان دهد که بهموقع به بیمارستان منتقل شد و مورد درمان قرار گرفت و زنده ماند.
با جمعبندی اطلاعات بهدستآمده از علیرضا و پسرش، فرضیه وقوع جنایت و قتل مریم به دست این پدر و پسر قوت پیدا کرد اما آنها کماکان منکر هرگونه اطلاعداشتن از سرنوشت مریم بودند. درادامه کارآگاهان برای انجام تحقیقات میدانی به محل زندگی علیرضا و مریم در منطقه افسریه مراجعه کردند که در آنجا علیرضا لب به اعتراف گشود و بیان کرد او مریم را روز ششم آبان به قتل رساند.
علیرضا در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: چند روز قبل از جنایت، مریم در چندین نوبت تماس تلفنی از من خواسته بود با هم ملاقات کنیم تا اینکه ساعت هشت صبح ششم آبان مریم به خانه آمد. پس از خوردن صبحانه، مریم مطالبه چند میلیون تومان کرد. مدعی بود این مبلغ را برای خرید یخچال به من قرض داده است. همین موضوع باعث آغاز درگیری لفظی من با او شد. با چاقوی آشپزخانه ضربهای به گردن مریم زدم. مریم روی زمین افتاد و همانجا جان داد. تا حدود ساعت ۱۲ منتظر ماندم تا اینکه بالاخره به پسرم زنگ زدم. مصطفی پس از رسیدن به خانه و دیدن جسد مریم، جنازه او را مثله کرد و پس از بستهبندی، جسد را با ماشین مصطفی به جاده هراز منتقل کردیم. بستههای حاوی اعضای بدن مریم را در درههای جاده هزار انداختیم و پس از آن به تهران آمدیم. خانه را تخلیه کردیم و قصد داشتم آنجا را اجاره بدهم. در این مدت نیز خودم به همراه مصطفی که او نیز پس از متارکه از همسرش تنها بود، در خانهای دیگر در منطقه افسریه زندگی میکردیم.
سرهنگ کارآگاه علی ولیپورگودرزی، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر گفت: با اعتراف صریح متهم اصلی پرونده به ارتکاب جنایت، پرونده از اداره یازدهم پلیس آگاهی به اداره ویژه قتل ارجاع شد و متهمان برای انجام تحقیقات تکمیلی و کشف بقایای جسد در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.
- 13
- 4