شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳
۱۱:۲۳ - ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۳۴۰۲
جرم و جنایت

جزئیات توطئه شبانه برای قتل شوهر در پشت بام

به من گفت مجردم و او را از مادرش خواستگاری كردم!

در «پشت صحنه یك جنایت» این هفته سراغ پسر جوانی رفتیم كه پس از آشنایی با زن افغان، شوهر او را به قتل رساند. پسر جوان مدعی است، نمی‌دانسته این زن شوهر دارد و قربانی توطئه او شده است. قاتل چند ساعت بعد از قتل در حال فرار به سمت شمال كشور دستگیر شد.

 

در گفت‌وگو با متهم به قتل، معاون جرایم جنایی پلیس آگاهی استان البرز و یك حقوقدان پشت صحنه ارتكاب این جنایت را بررسی كردیم. متهم مدعی است زن جوان ازدواج خود را از او مخفی کرده بود و اگر می دانست او شوهر و ۳ فرزند دارد در دامش گرفتار نمی شد. این در حالی است که تحقیقات پلیس نشان می دهد او بعد از اطلاع از شوهردار بودن زن افغان همچنان به تماسش با او ادامه داده است .

 

قتل در پشت بام

معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی استان البرز در تشریح این پرونده به جام‌جم گفت: سحرگاه ششم اسفند سال گذشته در جریان قتل مرد جوانی كه از اتباع افغان بود، قرار گرفتیم. قتل در پشت‌بام خانه‌ای در محله كمالشهر كرج رخ داده بود.

 

همراه تیم جنایی در محل حاضر شده و با جسد مقتول به نام نصیر كه با ضربه‌های چاقو كشته شده بود، رو‌به‌رو شدیم. همسر مقتول به نام لیلا در بازجویی‌ها مدعی شد، دزدی به خانه‌شان وارد شده و شوهرش متوجه حضور او شده بود.  

 

در ادامه شوهرش به تعقیب دزد پرداخته و در پشت بام با هم درگیر شده و توسط دزد ناشناس كشته شده بود. بررسی صحنه قتل با اظهارات زن جوان تناقض داشت‌.

 

 به همین خاطر تحقیقات را روی زن جوان متمركز كرده و متوجه شدیم او با پسر جوانی ایرانی ارتباط داشته و شوهرش متوجه این ارتباط شده بود. با افشای این موضوع، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد و دوباره از لیلا بازجویی كردیم كه او به قتل شوهرش با همدستی پسر ایرانی به نام سهیل اعتراف كرد.

 

سرهنگ امیر امیدی خاطر نشان كرد: با ردیابی‌های پلیسی مشخص شد، سهیل اهل یكی از شهرهای شمالی كشور است و بعد از جنایت به سمت زادگاهش فرار كرده است. مسیرهای عبور متهم زیر نظر گرفته شد و در سوادكوه شناسایی و دستگیر شد. متهمان در بازجویی‌ها به مشاركت در قتل اعتراف كردند. جسد هم برای تعیین ضربه‌های مرگبار به پزشكی قانونی منتقل شد.

 

فریب مادر و دختر را خوردم

خشم در چهره‌اش موج می‌زند و خودش را قربانی توطئه لیلا می‌داند و می‌گوید: «می‌خواستم تمام كنم اما او باعث شد شوهرش را بكشیم.» در زندان منتظر گزارش پزشكی قانونی است تا شاید از مجازات قصاص نجات پیدا كند.

 

چند سال داری؟

۲۰ سال.

 

تحصیلاتت؟

تا دیپلم خواندم. علاقه‌ای به درس نداشتم. كسی از من حمایت نمی‌كرد. یتیم بودم و به كرج آمدم تا كار كنم.

 

چه كاری؟

با پرایدم مسافركشی می‌كردم. شب‌ها هم خانه مادربزرگم می‌خوابیدم.

 

چطور با لیلا آشنا شدی؟

یك بار به عنوان مسافر سوارش كردم و او را تا خانه‌شان رساندم. بعد شماره‌ام را گرفت تا اگر جایی خواست او را برسانم. من هم نمی‌دانستم چه فكری در سر دارد و قبول كردم. بعد از آن چند بار زنگ زد و او و خانواده‌اش را به صورت دربستی به مقصدشان می‌رساندم. همین رفت و آمدها باعث آشنایی ما شد. از او پرسیدم شوهر داری كه ادعا كرد طلاق گرفته است.

 

او سه بچه داشت چطور متوجه نشدی؟

بچه‌هایش طوری رفتار می‌كردند كه فكر می‌كردم خواهر و برادرهایش هستند. البته یك بار دختر سه‌ ساله‌اش به او گفت مامان و شك كردم.

 

بعد چه شد؟

حدود سه ماه از رابطه‌مان گذشته بود كه حس كردم عاشقش شدم. قصد داشتم با او ازدواج كنم. مرا خوب درك می‌كرد و برعكس همه دخترها دنبال پول نبود. یك بار كه به خانه‌شان رفته بودم، او را از مادرش خواستگاری كردم. او هم قرار شد با پدر لیلا صحبت كند. من هم لیلا را به خانه مادربزرگم بردم و به خانواده‌ام نشان دادم.

 

لیلا ۱۵ سال از تو بزرگ‌تر بود، خانواده‌ات با این موضوع مخالف نبودند؟

او طوری آرایش می‌كرد كه سنش را پایین می‌آورد. من هم فكر می‌كردم اختلاف سنی‌مان پنج سال است.

 

چه زمانی متوجه شدی شوهر دارد؟

حدود سه ماه بعد از آشنایی. یك شب او را به مقابل خانه‌شان رساندم. وقتی پیاده شد، چند مرد از خانه‌شان بیرون آمده و به سمت ما حمله كردند. یكی از آنها می‌گفت با زن من چكار داری؟ لیلا سد من شد و گفت: من این را دوست دارم و طلاقم بده تا با او ازدواج كنم. شوكه شده بودم و می‌خواستم با پلیس تماس بگیرم كه آنها فرار كردند.

 

چرا رابطه‌ات را قطع نكردی؟

می‌خواستم این كار را انجام دهم. حتی تلفنم را دو روز خاموش كردم. وقتی دوباره روشن كردم، زنگ‌های لیلا شروع شد. به او گفتم برو اول از شوهرت طلاق بگیر بعد بیا سراغ من.

 

پس چرا به خانه‌اش رفتی؟

قرار بود هدیه‌هایی كه برایم خریده بود را به او بدهم. به همین خاطر به خانه‌شان رفتم. نمی‌دانستم با تهدید شوهرش مرا به خانه كشانده است. وارد خانه كه شدم شوهرش با چاقو به طرفم حمله كرد.

 

 تو هم او را كشتی؟

نه گلویش را محكم گرفتم و او را به دیوار راه‌پله كوبیدم. در این لحظه لیلا با چاقویی به ما نزدیك شد. شوهرش گفت؛ لیلا بزنش. خیلی ترسیده بودم و گفتم الان مرا می‌كشد اما لیلا به خاطر كینه‌ای كه از شوهرش داشت، با چاقو دو ضربه به كتف او زد. چاقو از دست مقتول افتاد و به پشت‌بام رفت که من با برداشتن آن چند ضربه به دست و صورتش زدم.

 

بعد كجا فرار كردی؟

می‌خواستم به شمال بروم كه در میان راه دستگیر شدم.

 

در این مدت لیلا را ندیدی؟

در آگاهی دیدمش. او ابتدا همه تقصیرها را گردن من انداخت و وقتی رو به رو شدیم واقعیت را گفت.

حرف آخر .

 

من كسی را نداشتم با او درد و دل كنم و همین باعث شد به سمت لیلا كشیده شوم. آنها خیلی خوب نقش بازی كردند و کار را به جایی رساندند كه از او خواستگاری كنم.

 

مردانی که قربانی می‌شوند

مریم جنت‌آبادی، حقوقدان در تشریح این پرونده می‌گوید: این جنایت در بستر یك رابطه غیرمتعارف رخ داد كه برای تعیین مجازات، گزارش پزشكی قانونی نقش موثری دارد. هر دو متهم به بدن مقتول ضربه زده اند و باید مشخص شود كدام ضربات كشنده بوده و باعث مرگ شده است.

 

وی ادامه داد: روابط خارج از عرف و فرازناشویی پایانی تلخ همچون این جنایت دارد. دو طرف این رابطه به تصور این‌كه بعد از قتل زندگی آرامی خواهند داشت و بدون توجه به عواقب این كار اقدام به حذف شوهر می‌كنند. در اغلب این پرونده‌ها شخص ثالث به عنوان قاتل با حكم قصاص رو‌به‌رو می‌شود و زن مقتول هم به خاطر معاونت در جرم روانه زندان می‌شود. در این پرونده‌ها شاهد هستیم دو مرد قربانی رابطه خارج از چارچوب می‌شوند.

 

این حقوقدان وقوع قتل‌های خانوادگی به‌خصوص همسركشی را ضعف توجه به كاركرد خانواده عنوان كرد و افزود: با آموزش مهارت‌های زندگی مشترك قبل از ازدواج، تقویت باورهای مذهبی، درك متقابل و گذشت در زندگی، كنترل خشم و جلوگیری از ازدواج‌های اجباری می‌توان نقش موثری در كاهش همسركشی داشت.

 

 

  • 15
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش