ماجرای سقوط مرگبار زن جوان از داخل خاورشوهرش به گره کور برخورد. قضات دیوان حکم قصاص مرد جوان را نقض کردند تا دوباره رسیدگی شود.
سقوط مرموز زن جوان
بیست و یکم اسفند سال ۹۴ پیکر خونین یک زن ۳۴ ساله به نام ساناز به بیمارستانی در پاکدشت منتقل شد که از ناحیه سر و صورت به شدت آسیب دیده بود. شوهر وی به نام حمید مدعی بود همسرش خودش را از داخل خاور به بیرون پرتاب کرده و زخمی شده است.چند ساعت از انتقال این زن به بیمارستان گذشته بود که وی به دلیل خون ریزی مغزی تسلیم مرگ شد. با مرگ ساناز پدر و مادر وی از دامادشان شکایت کردند و گفتند این مرد دخترشان را کشته است.
شکایت از داماد
مادر ساناز به ماموران گفت: دخترم و نوه شش سالهام از خانه شان در پاکدشت به خانه ما در محله پیروزی تهران آمده بودند و قرار بود شب را آن جا بمانند.وقتی دامادم به خانه ام آمد نوه ام شروع به بهانه گیری کرد و دخترم پسرش را دعوا کرد. همین موضوع باعث شد تا دامادم عصبانی شود. او از دختر و نوه ام خواست تا فوری حاضر شوند و به پاکدشت برگردند. این زن ادامه داد: دعوا میان دختر و دامادم بالا گرفته بود. من به دامادم التماس کردم تا کمی آرام شود و اجازه دهد دختر و نوه ام شب را آن جا بمانند اما او قبول نکرد. حمید راننده بنز خاور است.
او به زور دختر و نوه ام را سوار ماشینش کرد. حتی دخترم را تهدید به مرگ کرد و گفت فردا صبح تکلیف او را روشن میکند. چند ساعت از رفتن آن ها گذشته بود که دامادم از بیمارستان تماس گرفت و گفت ساناز در میان راه خودش را از داخل ماشین به بیرون پرتاب کرده و جان سپرده است. من و چند نفر از همسایهها شاهد بودیم که دامادم دخترم را تهدید به مرگ کرده بود و حالا شک ندارم حمید دخترم را از داخل ماشین به بیرون هل داده است. با این شکایت مرد جوان بازداشت شد و فرزند شش ساله وی نیز گفت پدرش بعد از درگیری با مادرش به صورت وی سیلی زده و او را از داخل ماشین به بیرون پرت کرده است.
ادعای خودکشی همسر
به دنبال اظهارات شاهد کوچولو، حمید در حالی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد که پدر و مادر ساناز از طرف خودشان و نوه صغیرشان برای وی حکم قصاص خواستند. سپس حمید به دفاع پرداخت و گفت: جر و بحث من و همسرم از خیابان پیروزی تا ابتدای پارچین طول کشید تا این که همسرم خوابید .من ماشین را متوقف کردم تا برای صبحانه روز بعد خرید کنم.بعد از خرید همسرم بیدار شد و من با سرعت بالا در حرکت بودم و پسرمان بین من و همسرم نشسته بودکه یک باره همسرم در ماشین را باز کرد وخودش را به بیرون پرت کرد. من که شوکه شده بودم ۵۰ متر جلوتر ماشین را متوقف کردم و از ماشین های دیگر کمک خواستم، اما هیچ کسی به کمکم نیامد.به همین دلیل همسرم را سوار ماشین کردم و به بیمارستان رساندم. همسرم قبلا من و خانواده اش را تهدید به خودکشی کرده بود .
به همین دلیل هم خودش را کشت .من در مرگ همسرم دخالتی نداشتم . وی درباره علت اختلاف های شدید میان وی و همسرش نیز به قضات گفت : همسرم از همان ابتدای زندگی به من دروغ گفته بود که شب اول ازدواج متوجه دروغ گویی های او شدم اما از اشتباهات او چشم پوشی کردم .ولی همین موضوع باعث اختلاف های دنباله دار میان ما بود.
صدور حکم قصاص
در پایان آن جلسه قضات دادگاه با توجه به نظر کمیسیون پزشکی قانونی که در گزارش اعلام کرده بود به دلیل وجود خراشیدگی روی سمت راست بدن جسد احتمال سقوط محتمل است اما نمی توان درباره آن اظهار نظر قطعی کرد و با توجه به اظهارات فرزند قربانی ، حمید را به قصاص با پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم محکوم کردند، اما این حکم در شعبه ششم دادگاه دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و قضات دیوان عالی کشور حکم صادر شده را شکستند .
طرح چند ایراد قضایی
قضات با طرح چند ایراد پرونده را بار دیگر به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستادند تا به آن رسیدگی شود. آن ها در گزارشی اعلام کردند: لازم است تحقیق از فرزند خردسال قربانی با حضور کارشناسان و مشاوران روان شناس انجام شود تا وی به صراحت بگوید پدرش مادرش را به بیرون از ماشین هل داده یا مادرش دست به خودکشی زده است . همچنین لازم است کارشناسان جنایی اظهار نظر کنند متهم در حالتی که فرزندش بین وی و همسرش بوده می توانسته در ماشین را باز کند و وی را به بیرون پرت کند یا خیر! قرار است با رفع این ایرادات حمید بار دیگر در دادگاه از خود دفاع کند.
- 12
- 3