به گزارش خراسان، هنوز ساعتی از بامداد روز گذشته سپری نشده بود که زنگ تلفن همراه قاضی ویژه قتل عمد، خواب را از چشمان وی ربود. ماموران کلانتری میرزاکوچک خان مشهد ماجرای وقوع جنایتی هولناک را در حالی به قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب اطلاع دادند که از طریق کارکنان بیمارستان شهید هاشمی نژاد در جریان آن قرار گرفته بودند. دقایقی بعد قاضی کاظم میرزایی به همراه گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ نجفی (افسر پرونده) عازم مرکز درمانی شد و به تحقیق در این باره پرداخت.
جسد مربوط به جوان ۳۱ ساله ای به نام جواد مشهدی بود که با وارد آمدن ضربه هولناک چاقو به قفسه سینه اش جان خود را از دست داده بود.
بنابراین گزارش، بررسی های میدانی در سحرگاه روز گذشته نشان داد که «جواد» در نزاع مرگبار با فردی به نام «فرهاد-ک» در بولوار ابوطالب مشهد مجروح شده و به بیمارستان شهید هاشمی نژاد انتقال یافته است.
با به دست آمدن این سرنخ، بلافاصله دامنه تحقیقات مقام قضایی و کارآگاهان به منطقه ابوطالب ۷۶ کشید جایی که نزاع مقابل یک فروشگاه فیلم و بازی های رایانه ای اتفاق افتاده بود.
شاهدان عینی که صحنه جنایت را دیده بودند به قاضی میرزایی گفتند: حدود نیمه شب جوان ۲۱ ساله ای به نام «فرهاد» به این جا آمد (مقابل فروشگاه) و دنبال «جواد» می گشت! او در حالی که با رجزخوانی قدرت نمایی می کرد ادعا داشت که به خاطر انگشترهای برادر مرحومش باید چهار نفر را بکشد! که در این لحظه یکی از افراد حاضر در محل سعی کرد «فرهاد» را آرام کند ولی او که خود را بسیار عصبانی نشان می داد، با غروری کاذب گفت: «کاری نکن، که نفر چهارمی تو باشی!» و سپس با گفتن این جمله، محل را ترک کرد. هنوز نیم ساعت بیشتر از این ماجرا سپری نشده بود که «جواد» به محل آمد و در همین حال ناگهان خودروی ۲۰۶ آلبالویی رنگ «فرهاد» نیز در آن سوی خیابان متوقف شد. «فرهاد» به سمت کلوپ بازی های رایانه ای می آمد که «جواد» آن جا ایستاده بود! «جواد» نیز با دیدن «فرهاد» به سوی او رفت که در این هنگام «فرهاد» در حالی که دست به کمرش داشت ناگهان کارد وحشتناکی را بیرون کشید و چند ضربه به طرف «جواد» پرت کرد ولی «جواد» جاخالی داد و ضربه های کلنگی وار به او نخورد با وجود این در یک لحظه یکی از ضربات بر قفسه سینه اش نشست و خون آلود روی زمین افتاد. فرهاد نیز با رها کردن پیکر خون آلود وی، سوار بر ۲۰۶ شد و از محل گریخت. «جواد» نیز کشان کشان خود را به داخل فروشگاه رساند و از دوستانش خواست با اورژانس تماس بگیرند.
گزارش خراسان حاکی است با مشخص شدن ماجرا، قاضی کاظم میرزایی دستورات ویژه ای را برای پیگیری پرونده این جنایت صادر کرد و تحقیقات سحرگاهی کارآگاهان با هدایت مستقیم سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) برای ردزنی متهم فراری ادامه یافت. کارآگاهان که با رصدهای اطلاعاتی و استفاده از تجهیزات فنی پلیسی وارد عملیاتی هماهنگ شده بودند با پوشش های مبدل موفق شدند مکان اختفای متهم فراری را شناسایی کنند و او را زیر چتر اطلاعاتی قرار دهند. درحالی که آسمان مشهد رو به سپیدی می رفت، کارآگاهان اداره جنایی به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد متهم فراری ۲۱ ساله، با یکی از دوستانش قرار ملاقات دارد بنابراین عملیات دستگیری به تاخیر افتاد تا دوست نزدیک متهم نیز شناسایی شود.
بنابر گزارش خراسان، درحالی که هنوز بررسی های قاضی میرزایی در محل وقوع جنایت و مراکز احتمالی حضور قاتل فراری ادامه داشت، صبح روز گذشته، کارآگاهان با همکاری نیروهای کلانتری میرزا کوچک خان با فرماندهی سرهنگ باقرزاده حکاک، محل قرار متهم را به محاصره درآوردند و گروه دیگری نیز به تعقیب خودروی پرایدی پرداختند که متهم سوار بر آن عازم محل قرار در اطراف میدان میرزا کوچک خان مشهد بود! عملیات پلیس با دقت کامل و رعایت همه جوانب امنیتی ادامه داشت تا این که حدود ساعت ۱۰:۳۰ خودروی پراید درست کنار خودروی پوششی کارآگاهان متوقف شد و «فرهاد» مشغول پرداخت کرایه به راننده تاکسی اینترنتی بودکه احساس کرد در محاصره پلیس قرار دارد. او بی درنگ قفل مرکزی پراید را پایین زد و از راننده خواست برای فرار از چنگ پلیس پدال گاز را فشار دهد اما هنوز راننده در میان شوک و تردید و تهدید مسافر قرار داشت که صدای شلیک تیرهوایی ماموران کلانتری، او را در جا میخکوب کرد و این گونه کارآگاهان حلقه های قانون را بر دستان هر دو نفر گره زدند! در همان بررسی های مقدماتی که در حضور قاضی میرزایی صورت گرفت، مشخص شد که راننده پراید تاکسی اینترنتی بی گناه است به همین دلیل او در همان محل آزاد شد و «فرهاد» که هنوز از مرگ «جواد» خبر نداشت به مقر انتظامی انتقال یافت.
این متهم ۲۱ ساله که خود را مجرد معرفی می کرد در اعترافاتش به قاضی میرزایی گفت: حدود چهار ماه قبل برادرم با قرص برنج خودکشی کرد اما او انگشتری داشت که فکر می کردم نزد «جواد» گذاشته است! چند بار از «جواد» خواستم که انگشتر برادرم را به من بدهد چرا که تنها یادگاری برادرم بود ولی او می گفت من از چنین انگشتری خبر ندارم و هیچ گونه لوازمی از برادرت دست من نیست! من هم که از این پاسخ های او عصبانی شده بودم تصمیم گرفتم تا او را بترسانم به همین دلیل آن شب به «پاتوق» او و دوستانش رفتم و آن ها را تهدید کردم ولی «جواد» آن جا نبود! هنگامی که دوباره از آن محل عبور می کردم «جواد» را دیدم و از دوربرگردان دور زدم که این اتفاق افتاد ولی من قصد کشتن او را نداشتم! فقط به خاطر غرور جوانی می خواستم، زهر چشم بگیرم! گزارش خراسان حاکی است بررسی های بیشتر درباره زوایای دیگر این جنایت هولناک که به خاطر انگشتر یک مرده رخ داد درحالی زیر نظر سرهنگ «علی بهرامزاده» (رئیس دایره قتل عمد اداره جنایی) ادامه دارد که کارد خون آلود نیز با دستور قاضی ویژه قتل عمد کشف شده است.
- 17
- 5