یکشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۳
۱۴:۲۷ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۲۰۰۲۲۴
جرم و جنایت

دسیسه مخوف برای فرار از خانه جهنمی

دستگیری زن جوان,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت
زن جوان که در شکنجه گاه شوهرش آرزوی مرگ می کرد حالا یکی از عاملان قتل او شناخته می شود.

او بعد از دستگیری در تجسس های قضایی و پلیسی  ادعا می کند دستور قتل شوهرش را به پسرخاله اش نداده و هیچ علاقه ای به پسرخاله رمال خود نداشته است.

اوایل بهمن امسال جسد سوخته یک مرد زیر یک خودروی واژگون شده در جاده شور قلعه ماهدشت به ماموران پلیس آگاهی کرج گزارش شد که گروهی از ماموران برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند.

کارآگاهان در گام نخست موفق به شناسایی قربانی جنایت شدند و در بررسی ها مشخص شد دو روز از ماجرای قتل مرد جوان که با تبر به قتل رسیده بود گذشته است.

تجسس های پلیسی آغاز شد و ماموران اطلاع یافتند که این مرد از یکی از شهرهای شمالی به کرج آمده و عامل جنایت پس از قتل برای پنهان ماندن جنایت خود اقدام به آتش زدن جسد کرده است.

اقدامات فنی و اطلاعاتی برای دستگیری عامل جنایت به صورت ویژه آغاز شد که تیم جنایی پلیس آگاهی کرج با ردیابی های فنی و پلیسی به سرنخی از عامل جنایت که پسرخاله زن محمد بود رسیدند و در یک عملیات غافلگیرانه این جوان را که در خانه اش حضور داشت دستگیر کردند.

حمید پس از دستگیری به قتل محمد با تبر اعتراف کرد و گفت: از یک سال قبل که دخترخاله ام المیرا با من صحبت کرد از کتک کاری ها و اذیت های شوهر شیشه ای اش اطلاع یافتم، المیرا تصمیم به جدایی داشت ولی می ترسید شوهرش او و فرزندانش را به قتل برساند.

وی افزود: محمد همسرش را آزار می داد و فرزندانش را کتک می زد و هر روز بیشتر متوجه رفتارهای او می شدم بنابراین تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم به همین دلیل وقتی محمد برای سالگرد درگذشت دخترخاله ام به کرج آمد با او قرار ملاقات گذاشتم و در یک لحظه با تبر او را به قتل رساندم.

این مرد ادامه داد: پس از دو ساعت به محل جنایت بازگشتم و جسد را آتش زدم و خودرو و گوشی تلفن همراه محمد را نیز پس از دو روز آتش زدم و در این ماجرا دخترخاله ام از تصمیم من به قتل بی اطلاع بود و وقتی به او گفتم می خواهم شوهرش را به قتل برسانم خواست دست به این کار نزنم ولی من درگیر احساساتم شدم و ابتدا برای رسیدن به آرامش دخترخاله ام دست به قتل زدم و دوم به خاطر این که با دخترخاله ام ازدواج کنم این کار را کردم.

بازداشت زن خائن

کارآگاهان در گام بعدی به سراغ دخترخاله حمید رفتند و او را دوشنبه ۲۸ بهمن دستگیر کردند در حالی که سرنخ هایی مبنی بر نقش او در این جنایت وجود دارد این زن اصرار دارد که از ماجرای قتل بی اطلاع بوده و حاضر به مرگ شوهرش نبوده است.

گفت وگو با المیرا

المیرا ۳۴ ساله که تا کلاس پنجم ابتدایی درس خوانده است ادعا می کند از نخستین روز زندگی اش یک روز خوش نداشته و از ترس کتک های شوهرش جرئت طلاق و جدایی نداشته است.

تحصیلات؟

کلاس پنجم ابتدایی.

چند سالگی ازدواج کردی؟

۱۶ ساله بودم که ازدواج کردم.

ازدواج ات سنتی بود یا شوهرت را می شناختی؟

نه خانه خواهرم بودم که یک نفر واسطه آمد و خانواده من و شوهرم را به هم معرفی کرد و محمد به خواستگاری ام آمد و با هم ازدواج کردیم.

شغل شوهرت چه بود؟

شوهرم ۱۱ سال از من بزرگ تر بود و بیکار.

پس چرا ازدواج کردی؟

بچه بودم که مادرم فوت کرد و پدرم پیر بود زندگی سختی داشتیم به همین دلیل مجبور شدم ازدواج کنم.

روزهای نخست زندگی تان خوب بود یا از همان ابتدا سخت گذشت؟

وقتی به خانه شوهرم رفتم متوجه شدم که محمد یک زن دیگر دارد و یک سال صیغه همسرم بودم و زن اولش اجازه نمی داد من به عقد او در بیایم و در این مدت نیز فرزند اولم که یک پسر بود به دنیا آمد.

چرا طلاق نگرفتی؟

پدرم بد اخلاقی می کرد و برادرانم نیز کوچک بودند نمی توانستند کمکم کنند به همین دلیل مجبور به ادامه زندگی شدم.

چند فرزند داری؟

یک پسر و یک دختر، یک دختر را هم وقتی زایمان کردم فروختم.

فروختی؟!

پول نداشتیم، ابتدا تصمیم به سقط جنین گرفتم اما همه گفتند گناه دارد تا این که یک نفر گفت فرزندم را به سرپرستی قبول می کند که بعد از زایمان فرزندم را در اختیار آن ها گذاشتم و یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان از آن ها گرفتم و مدتی هم برای خانه و فرزندانم غذا و پوشاک می آوردند.

همسر اول شوهرت جدا شد؟

بله،  بعد از هشت سال طلاق گرفت و با یک مرد دیگر ازدواج کرد.

الان به چه جرمی دستگیر شدی؟

قتل همسرم.

تو کشتی؟

نه، پسرخاله ام قاتل است.

چطور کار به این جا کشید؟

شنیده بودم که پسرخاله ام رمال است و سال گذشته در مراسم ختم خواهرم از یکی از بستگان شماره تلفن همراهش را گرفتم تا با ورد نویسی بتواند کمکم کند، وقتی با او تماس گرفتم همه چیز را برایش تعریف کردم و گفتم که محمد مرا کتک می زند و بچه هایم را زندانی می کند. او  برای اذیت کردن من آن ها را کتک می زد، باور نمی کنید ولی گوشی تلفن همراهش را به من می داد و با تهدید و کتک کاری مجبورم می کرد به دخترانی  که با آن ها دوست بود بگویم که خواهرش هستم که بتواند با آن ها در ارتباط باشد.

هر روز این مشکلات بود؟

یک روز خوش ندیدم.

چرا طلاق نگرفتی؟

می خواستم جدا شوم اما او مرا با بچه ها تهدید می کرد، جادو می کرد که پسرم تصادف کند بمیرد که دیه اش را بگیرد و می گفت داغ پسرم را به دلم می گذارد. وقتی بچه هایم را کتک می زد می گفت این طور بیشتر لذت می برد که من هم ناراحت می شوم.

شوهرت اعتیاد داشت؟

بله، شیشه می کشید.

خانواده اش از این اتفاقات خبر داشتند؟

بله،  یکی از برادرانش از ماجرا مطلع بود و می گفت تحمل کنم.

تو دستور قتل دادی؟

نه من هرگز نمی خواستم شوهرم به قتل برسد.

حمید می گفت بعد از جدایی همسرت تصمیم به ازدواج با هم داشتید؟

بله، قرار بود ولی شوهرم همیشه فرزندانم را جلوی راهم می گذاشت و نمی گذاشت طلاق بگیرم. شوهرم مثل یک جلاد بود و از او می ترسیدم.

چرا از شهر شمالی به کرج آمدید؟

سالگرد  درگذشت خواهر خدابیامرزم بود که به کرج آمدیم.

می دانی حمید و شوهرت از قبل با هم در ارتباط بودند؟

نمی دانستم ولی بعد از این ماجراها شنیدم که شوهرم به خانه مجردی حمید می رفت و مواد مصرف می کرد و حتی با زنان غریبه نیز رفت و آمد داشت.

می دانستی حمید و محمد با هم قرار ملاقات دارند؟

بله، فکر می کردم حمید می خواهد بلایی سرش بیاورد که شوهرم دیگر جرئت نکند به من و فرزندانم آزار برساند.

کی متوجه قتل شدی؟

حمید پیام داد که کار تمام شد.

باور می کردی؟

نه، باور نمی کردم. با شوهرم تماس گرفتم جواب نمی داد و در آن لحظه خودم را

بدبخت ترین آدم روی زمین دیدم.

می دانی شوهرت چطور به قتل رسیده است؟

نه، حمید گفت به او ضربه زدم تا این که پس از دستگیری یک تبر به من نشان دادند و گفتند شوهرت با این به قتل رسیده است.

تصمیم داشتی با حمید ازدواج کنی؟

نه، می خواهم یک جای دنیا بروم که هیچ کس نباشد و با فرزندانم در آرامش زندگی کنم من یک روز خوش در زندگی ام ندیدم.

وقتی شنیدی شوهرت کشته شده است چه حسی داشتی؟

عذاب وجدان داشتم و وقتی پلیس به سراغم آمد سکوت کرده بودم. پلیس می دانست که حمید به قتل اعتراف کرده است.

به نظرت خانواده شوهرت برای حمید رضایت می دهند؟

نمی دانم، مادرشوهرم زنی دلسوز و مهربان است.

به حمید علاقه داری؟

نه

ولی حمید گفت که درگیر احساسات تو شده بود و تو هم او را دوست داشتی؟

بعضی وقت ها می گفتم ولی بعدش پشیمان می شدم، من از همسرم چه خیری دیدم که از حمید ببینم.

قبل از ازدواج به حمید علاقه داشتی؟

نه، من زیاد حمید را ندیده بودم و بچه بودم که ازدواج کردم.

بنا بر این گزارش، المیرا نیز که احتمال می رود در ماجرای قتل شوهرش نقش داشته باشد به دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آگاهی کرج قرار دارد.

تحلیل کارشناس

کابوس تلخ ازدواج اجباری

دکتر قربانعلی ابراهیمی جامعه شناس و استاد دانشگاه

متاسفانه پدیده ای با عنوان ازدواج اجباری آسیب های بی شماری را به جامعه تحمیل می کند و شاهد هستیم دختران به این گونه ازدواج ها بیشتر رضایت می دهند زیرا آن ها در شرایط خانوادگی به سر می برند که چاره ای جز ازدواج اجباری ندارند و در اصل می خواهند از شرایط خانوادگی نامساعدی که دارند فرار کنند و تصور می کنند برای فرار از این موقعیت باید به اولین خواستگار خود جواب مثبت بدهند تا بتوانند از زندانی که خانواده آن ها را اسیر کرده است رهایی یابند .

این گروه از دختران یا در خانواده های بی سرپرست با اقوام نزدیک و درجه یک خود زندگی می کنند  یا جزو خانواده های بدسرپرست هستند که به دلیل فقر، اعتیاد والدین و مشکلات مالی و اقتصادی تن به ازدواج های اجباری می دهند تا به کابوس زندگی تلخ شان پایان دهند در حالی که نمی دانند قرار است از چاله به چاهی عمیق فرو روند و تا آخر زندگی مشکلات و مصائب تلخ تری را تحمل کنند و با ازدواج و فرزندآوری این چرخه ناقص خانواده معیوب را شکل می دهند و به جامعه تحمیل می کنند.

البته این قبیل  ازدواج های آسیب زا نیز فقط برای دختران نیست و پسران زیادی نیز به دلیل کمبود عاطفی سراغ دخترانی می روند که علاوه بر رفع خلأهای عاطفی شان به تشکیل خانواده با آن ها رضایت می دهند و آسیب های زیادی را با خود به درون جامعه می آورند.

آسیب های روحی و جسمانی در این ازدواج ها بیشتر دیده می شود و آمار طلاق را نیز افزایش می دهد.

افرادی که درصدد سر گرفتن این ازدواج اجباری هستند، معمولا از خشونت فیزیکی مستقیم و فشارهای روحی و روانی نامحسوس استفاده می‌کنند. امروزه ازدواج اجباری نوعی برده داری و سوءاستفاده محسوب می شود که آزادی و استقلال افراد را نقض می‌کند.

یکی از عمده‌ ترین دلایل ازدواج اجباری، فقر و مشکلات مالی است. ناتوانی در تامین هزینه‌های زندگی، اعتیاد والدین، تعداد زیاد فرزندان و ... گاهی اوقات حتی به فروختن دختران نیز منتهی می‌شود و آن ها مجبور به ازدواج با افرادی می شوند که همسن پدران شان هستند .

افرادی که به اجبار وارد زندگی مشترک با فردی می‌شوند که علاقه‌ای به او ندارند، اغلب به انواع اختلالات رفتاری و روانی  مبتلا خواهند شد تمام این فشار‌ها و ناراحتی‌ها باعث می‌شود خودکشی و خودسوزی تنها راه نجات آن‌ها از این شرایط باشد. یکی از اصلی‌ترین دلایل خودسوزی در برخی مناطق، ازدواج‌های اجباری است.

khorasannews.com
  • 9
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش