این که قبلا برای پنهان ماندن راز جنایت خانوادگی سناریوی ساختگی را مطرح کرده بود، در دادگاه ادعا کرد قصد قتل نداشت و اشتباهی تیر از تفنگش شلیک شده است.
شلیک های مرگبار
ساعت ۱۵ سی‌ام خرداد سال ۹۷ صدای شلیک چند گلوله در یکی از خیابان های محله یافت آباد پیچید و لرزه بر جان همسایه ها انداخت.
آن ها که هراسان از خانه‌شان بیرون دویده بودند خیلی زود متوجه شدند صدای شلیک از خانه قدیمی یک زوج میان سال به گوش می رسد .
همسایه ها وقتی مقابل خانه قدیمی زوج میان سال رفتند با پسر ۳۲ ساله شان به نام امیر روبه‌رو شدند که هراسان بود. امیر می خواست فرار کند که همسایه ها مانع وی شدند و در حیاط خانه با پیکرهای خونین پدر و مادر و برادر وی به نام امین روبه رو شدند که زخمی شده بودند.
ماموران کلانتری ۱۲۸ تهران نو ، خیلی زود در جریان شلیک خونین قرار گرفتند و پیکرهای نیمه جان سه عضو این خانواده به بیمارستان منتقل شد اما پدر ۵۶ ساله و مادر ۴۸ ساله امیر به خاطر شدت خون ریزی تسلیم مرگ شدند و برادرش امین که از ناحیه دست مجروح شده بود تحت عمل جراحی قرار گرفت و زنده ماند.
اظهارات عجیب
در این میان امیر اظهارات عجیبی را مطرح کرد. وی گفت: من و پدر و مادرم در خانه تنها بودیم که سه مرد نقابدار وارد خانه شدند و با اسلحه به پدر و مادرم شلیک کردند. آن ها سپس اسلحه را به دستم دادند و مرا مجبور کردند تا به برادرم امین شلیک کنم. وقتی امین وارد خانه شد من از ترس مردان نقابدار به سمتش شلیک کردم. برادرم فرار کرد و خودش را به طبقه سوم خانه مان رساند و در را به روی خودش قفل کرد که همسایه‌ها با کمک های فریاد خواهی او سر رسیدند و مردان نقابدار فرار کردند.
اعتراف به دعوای خانوادگی
در حالی که امیر مدعی بود مردان نقابدار دست به شلیک زده اند امین روی تخت بیمارستان به ماموران گفت : وقتی وارد خانه شدم هیچ کسی را در حیاط ندیدم. من گمان می کنم برادرم تحت تاثیر مصرف مواد مخدر دچار توهم شده باشد. وقتی من در طبقه سوم در را روی خودم قفل کرده بودم فریاد های کمک خواهی او را می شنیدم.
با اظهارات پسرجوان سرانجام امیر به قتل پدر و مادرش به دلیل اختلاف‌های خانوادگی قبلی اعتراف کرد و گفت قصد کشتن برادرش را نیز داشته اما ناکام مانده است.
در دادگاه
امیر به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد .
در ابتدای جلسه برادر و مادر بزرگ امیر که اولیای دم بودند ،یک به یک در جایگاه ویژه ایستادند و برای وی حکم قصاص خواستند.
امین گفت :برادرم به دلیل درگیری های قبلی خانوادگی برای خانواده ام تفنگ کشید و در مقابل چشمان من به پدر و مادرم شلیک کرد و آن ها را کشت .من هم در آن درگیری زخمی شدم ولی معجزه آسا زنده ماندم به همین دلیل برای برادرم قصاص می خواهم.
انکار قتل عمدی
سپس پسر جوان در جایگاه ویژه ایستاد اما منکر قتل عمدی شد.
وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: مدت ها بود با برادر کوچکم اختلاف داشتم و دعوا میان ما با طرفداری پدر و مادرم شدیدتر شده بود .آخرین بار از محل کار به خانه برگشتم و دیدم امین در حال شست و شوی ماشینش است.او وقتی مرا دید ناسزا گفت و بار دیگر دعوا میان ما شروع شد .
وی ادامه داد: من که از این وضعیت خسته شده بودم تفنگی را که از قبل تهیه کرده بودم بیرون آوردم. می‌خواستم خودم را بکشم و به زندگی ام پایان دهم .من دیگر تحمل این زندگی را نداشتم اما همان لحظه پدرم به سمتم حمله کرد تا تفنگ را از من بگیرد و نمی دانم چطور شد که اشتباهی چند تیر از تفنگ شلیک شد و به پدر و مادر و برادرم برخورد کرد .
این متهم در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت: باور کنید من قصد کشتن پدر و مادرم را نداشتم و مرگ آن ها اتفاقی رخ داد .من می خواستم خودم را بکشم اما وقتی پدرم به سمت من حمله کرد دستم ناخواسته روی ماشه رفت و چند تیر شلیک شد.من با برادرم درگیر بودم اما حتی انگیزه ای برای کشتن او هم نداشتم.
وی در حالی که اشک می ریخت، گفت: از روزی که پدر و مادرم کشته شده اند آرام و قرار ندارم و هنوز باورم نمی شود که من آن ها را کشته باشم.من همه زندگی ام را باخته ام و برای مرگ آماده هستم .من به برادر و مادربزرگم حق می دهم که برای من تقاضای قصاص داشته باشند،ولی می خواهم حرفم را باور کنند که قصد قتل نداشتم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و دیروز با توجه به مدرک های موجود در پرونده ، امیر را به دو بار قصاص محکوم کردند.
- 10
- 4
