این پسر دیروز در دادگاه از خود دفاع کرد و مدعی شد در دفاع از خودش چاقو کشیده است .
مرگ در بیمارستان
عصر شامگاه دهم بهمن ماه سال ۹۷ پیکر خونین پسر ۱۷ ساله ای به نام بردیا به بیمارستانی در جنوب تهران منتقل شد که از ناحیه سینه چاقو خورده بود . وی تحت عمل جراحی قرار گرفت اما تلاش پزشکان برای نجات وی بی نتیجه ماند و بردیا به دلیل شدت خون ریزی روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد .
شواهد نشان میداد وی در خانه دوستش پرهام مهمان بوده که با ضربه چاقوی وی از پا در آمده است.
بازداشت پسر ۱۷ساله
با افشای این ماجرا پرهام که همراه پدر و مادرش، پیکر نیمه جان بردیا را به بیمارستان رسانده بود بازداشت شد و به درگیری خونین با مهمانش اعتراف کرد .
وی گفت :من و بردیا از سال ها قبل با هم دوست بودیم. آن روز بردیا در غیاب پدر و مادرم به خانه ما آمده بود تا با هم خوش گذرانی کنیم .ما مهمانی دونفره ترتیب داده بودیم که با هم مشروب خوردیم و مشغول تماشای فیلم شدیم اما یک باره بردیا پیشنهاد عجیبی را مطرح کرد که از شنیدن آن عصبانی شدم به همین دلیل با هم درگیر شدیم و من با چاقو او را زدم .
وی ادامه داد: وقتی بردیا خونین روی زمین افتاد از ترسم با پدر و مادرم تماس گرفتم و بلافاصله او را به بیمارستان رساندیم اما کار از کار گذشته بود.
در دادگاه
به دنبال اعتراف های پسر نوجوان و بازسازی صحنه جرم برای وی کیفرخواست صادر شد و وی دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه پدر و مادر بردیا برای قاتل پسرشان حکم قصاص خواستند .
مادر داغدار در حالی که اشک می ریخت با اشاره به متهم گفت: پسرم مهمان خانه پرهام بود اما او بی رحمانه پسرم را کشت. به همین دلیل حاضر به گذشت نیستم و برایش قصاص می خواهم.
انکار قتل عمدی
سپس پرهام که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود در جایگاه ویژه ایستاد و منکر قتل عمدی شد.
وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت :آن روز بردیا به خانهمان آمد و با هم مشروب خوردیم .ما سال ها بود با هم دوست بودیم و هیچ مشکلی با یکدیگر نداشتیم اما وقتی بردیا مست شد یک باره پیشنهاد بی شرمانه ای را مطرح کرد .او خواست تا تسلیم خواسته شومش شوم که از شنیدن پیشنهاد او عصبانی شدم. ما با هم درگیر شده بودیم که بردیا با چاقو به من حمله کرد و من برای دفاع از خودم چاقو را از دستش گرفتم .ما با هم گلاویز شده بودیم که چاقو ناخواسته به سینه بردیا فرو رفت .
پرهام در حالی که اشک می ریخت و سرش را پایین انداخته بود ادامه داد :من واقعا قصد کشتن بردیا را نداشتم .من انگیزهای برای قتل دوست قدیمی ام نداشتم اما او خودش به سمت من حمله ور شد و حمله او به سمت من باعث شد تا چاقو ناخواسته به سینه اش برخورد کند .
من اگر او را با چاقو نمی زدم ممکن بود خودم در آن درگیری کشته شوم .
با پایان اظهارات متهم نوجوان ،قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
- 9
- 6