به گزارش شرق، این متهم پس از قتلی که شامگاه هفتم فروردین امسال مرتکب شد، فراری بود تا اینکه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران موفق شدند با پیگیری سرنخها او را در یک کارواش دستگیر کنند. وقوع این قتل ساعت ۱۰:۳۰ شامگاه هفتم فروردین به بازپرس کشیک قتل تهران اطلاع داده شد و مأمور پلیسی که با تلفن بازپرس کشیک قتل تماس گرفته بود، به بازپرس شعبانی، رئیس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران گفت: پسر جوانی در انبار کالا به قتل رسیده و پسرعمهاش اولین نفری است که جسد را دیده، بعد هم موضوع را به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اعلام کرده است.
بهاینترتیب بازپرس شعبانی به همراه تیمهای ویژه تحقیق صحنه جرم پلیس آگاهی، تشخیص هویت و پزشکی قانونی در محل حاضر شد تا بر روند تحقیقات نظارت کند. پسرعمه مقتول درباره مظنون این جنایت گفت: دوست مشترک من و پسرداییام اینجا بود و او قتل را انجام داد، چون زمانی که من اینجا را ترک کردم، او تنها کسی بود که به همراه پسرداییام در انبار حضور داشت و اگر او این کار را نکرده، چه دلیلی دارد که ناپدید شود و تلفنش را هم جواب ندهد.
مأموران پلیس آگاهی بعد از بررسی ادعای پسرعمه مقتول تحقیقات خود را برای دستگیری تنها مظنون این جنایت آغاز کردند تا اینکه روز دوشنبه متوجه شدند مظنون فراری سه روز است در یک کارواش مشغول به کار شده، بنابراین وارد عمل شدند و متهم را دستگیر کردند. این جوان در اظهارات اولیه گفت: مدتی قبل از قتل برای کار به تهران آمده بودم، اما چون کار پیدا نکردم، به شمال رفتم تا شاید آنجا شغلی پیدا کنم، اما آنجا هم موفق نشدم، برای همین دوباره به تهران آمدم. در نهایت کاری پیدا کردم. با مقتول و پسرعمهاش در یک انبار لوازم خانگی همکار شدم. در انبار یک اتاقک بود که شب آنجا میخوابیدیم.
این متهم ادامه داد: مقتول و پسرعمهاش در قسمت باربری یخچال کار میکردند. مقتول فکر میکرد من پول دارم و بهخاطر همین تصمیم گرفته بود به طریقی پولهایم را از چنگم دربیاورد. شب حادثه من و مقتول تنها بودیم و زمانی که میخواستیم بخوابیم، مقتول در را قفل کرد و کلید را هم در جیب خودش گذاشت و یکدفعه به من حمله کرد، اما چون من از قبل فکر میکردم این تصمیم را دارد، برای دفاع از خودم چاقویی همراه داشتم. با چاقو دو ضربه به شکم او زدم. بعد که دیدم حالش بد شده است، شکمش را با پارچه بستم، به او آب دادم و ۷۰ هزار تومان و گوشی تلفن همراه او را سرقت کردم. بعد از فرار هم به پارکی که سمت مسگرآباد بود پیش دوستانم رفتم. آنها در اتاقی میماندند که کارگران دیگری هم شبها آنجا بودند. من ۷۰ هزار تومان برای جای خواب پرداخت کردم.
همزمان گوشی تلفن همراه مقتول را که سیمکارتش را درآورده بودم به افرادی که آنجا بودند روزانه اجاره میدادم تا پول را به صاحبخانه بدهم و اجاره جا و پول غذایم باشد. وقتی ۷۰ هزار تومان تمام شد و از طرفی نگران بودم که پلیس ردم را زده باشد، از آنجا بیرون آمدم و پیش یکی از دوستانم رفتم. او به من گفت یک کارواش کارگر میخواهد. من به آن کارواش رفتم و مشغول به کار شدم تا اینکه مأموران مرا دستگیر کردند. الان از کاری که کردهام بهشدت پشیمان هستم. بنا بر این گزارش، متهم درحالحاضر در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
- 11
- 2