شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۳۶ - ۰۷ مرداد ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۵۰۰۴۱۲
جرم و جنایت

فریب مرد جوان برای قتل شوهر/ قاتل:زن متاهل مرا فریب داد !

قتل,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت

جوان ۲۹ ساله ای را که در پی یک آشنایی خیابانی با یک زن ۴۰ ساله، شوهر پژوسوار او را به طرز هولناکی کشت. او که برای ارتکاب این جنایت هولناک برادر ۲۲ ساله اش را نیز با خود همراه کرده بود. او هجدهم تیرماه مرد ۴۴ ساله پژوسوار را در لانه مجردی خودش به قتل رساند و روز بعد جسد او را درون دو کیسه گونی در حاشیه جاده روستای سالارآباد رها کرد.آن چه می خوانید گفت وگو با این قاتل خوش گذران است.

متولد چه سالی هستی؟

سال ۷۳ و در یکی از روستاهای سرخس به دنیا آمدم.

در همان روستا تحصیل کردی؟

تا راهنمایی در روستا بودم اما برای ادامه تحصیل در دبیرستان کاردانش به مشهد آمدم.

در چه رشته ای دیپلم گرفتی؟

زراعت و باغبانی! ابتدا در خادم آباد تحصیل کردم و بعد به خوابگاه شبانه روزی طرق آمدم.

متاهلی؟

بله! البته یک بار همسرم را طلاق دادم و سال گذشته برای دومین بار ازدواج کردم.

چرا همسرت را طلاق دادی؟

او به دنبال پول و تفریح بود و من هم نمی توانستم از عهده مخارجش بر بیایم. به همین دلیل بعد از آن که حدود سه سال در عقد بودیم، او را طلاق دادم. آن زمان ۲۰ ساله بودم و بعد از ازدواج عازم خدمت سربازی شدم اما به دلیل این که فرار کردم و اضافه خدمت خوردم حدود ۳.۵ سال خدمت سربازی ام طول کشید.

کجا خدمت کردی؟

در کلانتری های مشهد خدمت می کردم.

چگونه با« ن» آشنا شدی؟

یک روز که زیر پل الغدیر ایستاده بودم سوار خودرواش شدم چون او مسافرکشی می کرد. همان روز مخ مرا زد! آن قدر از سرمایه و اموالش تعریف کرد که وسوسه شدم! می گفت هر جا مشکلی داشتی به من بگو. بعد هم شماره تلفنم را گرفت و از آن روز مدام در کافه ها و رستوران ها بودیم! وقتی خدمت سربازی ام به پایان رسید، حدود یک ماه با او قطع رابطه کردم.

چرا دوباره سراغش رفتی؟

او خود شیطان بود، دوباره به بهانه سرقت تلفن خواهرش با من تماس گرفت و آن قدر وسوسه ام کرد که دیگر رام شدم و به نزد او بازگشتم.

خیلی برایم خرج می کرد ، بهترین کفش و لباس ها را می خرید و پول به کارتم واریز می کرد. من هم که بیکار بودم به خوش گذرانی می پرداختم!

خانه مجردی که شوهر« ن» را آن جا کشتی مال خودت بود؟

نه! آن جا را همان زن برایم اجاره کرده بود تا راحت باشم، در واقع چیزی لازم نداشتم و او همه مایحتاج من را تامین می کرد.

وقتی سال گذشته دوباره ازدواج کردی، آن زن اعتراض نکرد؟

چرا! خیلی اعتراض می کرد او می گفت:ازدواج نکن، هر چه بخواهی من تامین می کنم! چرا وقتی می توانی خوش بگذرانی، خودت را بیچاره می کنی؟ به هیچ وجه نمی گذاشت ازدواج کنم اما من به حرفش گوش نکردم.

با همسر دوم ات چگونه آشنا شدی؟

او از بستگان پدرم بود. در دوران نامزدی از همسرش طلاق گرفته بود و من به خاطر آشنایی فامیلی با او ازدواج کردم.

بعد از ازدواج رابطه ات با« ن» به کجا رسید؟

او خیلی از این موضوع ناراحت بود. آن قدر به سرم خواند و مرا جادو کرد که به همسرم گفتم تو را طلاق می دهم. به او می گفتم من تو را دوست ندارم! همان طور که گفتم من برده شیطان بودم و هرچه آن زن تلقین می کرد به راحتی می پذیرفتم و به عاقبت حرف هایش نمی اندیشیدم.

او با همسرش اختلاف داشت؟

نمی دانم. به من می گفت همسرم را دوست ندارم! به اجبار با او ازدواج کرده ام.

چه شد که نقشه قتل را طرح کردی؟

نقشه قتل را« ن» کشید. او می گفت اگر همسرم را از میان برداری، همه اموالم مال تو می شود و دیگر به راحتی می توانی زندگی کنی!

من همسر او را ندیده بودم تا این که چند روز قبل از قتل او را به من و برادرم نشان داد چون نقشه قبلی چیز دیگری بود.

چه نقشه ای داشت؟

قرار بود ما به عنوان مسافر سوار خودروی شوهرش شویم که بعدازظهرها مسافرکشی می کرد و او را در جاده به قتل برسانیم تا چنین وانمود شود که دزدان خودرو، شوهرش را کشته اند! به همین دلیل او را در خیابان گاراژدارها به ما نشان داد و من و برادرم به طور دربستی خودرواش را به مقصد تربت حیدریه اجاره کردیم اما در بین راه به رفتار ما مشکوک شد و مقابل فروشگاه های کنار بزرگراه باغچه از خودرو پیاده کرد.

بعد از این ماجرا چه اتفاقی افتاد؟

« ن» نزد من آمد و خیلی مرا سرزنش کرد که چرا نتوانستیم شوهرش را بکشیم بعد هم نقشه قتل را تغییر داد و شوهرش را به همین خانه مجردی کشاند که من و برادرم با هم او را کشتیم و روز بعد جسد را در کنار جاده رها کردیم.

معتادی؟

نه! روزهای آخر کنار برادرم چند دود گرفتم اما قلیان تنباکو کشیدم چرا که آن زن خودش قلیان می کشید من هم در کنار او مصرف می کردم.

پشیمانی؟

خیلی! هر روز خواب های وحشتناکی می بینم که در تاریکی شب افرادی به سرم ریخته اند و مرا کتک می زنند یا از بالا روی میله های فلزی نوک تیز سقوط می کنم و ... وجدانم خیلی ناراحت است! فریب خوردم! در آرزوی رسیدن به خوش گذرانی ، زندگی ام را نابود کردم البته این عاقبت نگاه کردن به ناموس مردم است.

فکر می کردی دستگیر شوی؟

نه! نقشه آن زن زیرکانه بود اما فقط دو روز بعد کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سراغم آمدند و سرهنگ نجفی به دستانم دست بند زد.

  • 13
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش