به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال شکایت زن جوانی آغاز شد. این زن که هراسان بود به ماموران پلیس گفت: سه روز قبل دختر ۱۶ ساله ام به نام مینا و خواهر ناتنی اش به نام بهاره برای خرید ساندویچ از خانه بیرون رفتند اما دیگر به خانه بر نگشتند. من و همسرم همه جا را دنبال آنها گشتیم تا اینکه دیروز یکی از دوستان مینا به من گفت دخترم برایش پیامکی ارسال کرده و از او خواسته تا با ما بگوید دنبال مینا نگردیم و او هرگز به خانه برنمیگردد.
با این شکایت تلاش برای ردیابی نشانی از دختر نوجوان و خواهر سه سالهاش آغاز شد . یک روز بعد از این شکایت زنان جوان بار دیگر به پلیس اگاهی رفت و گفت دختر ۳ ساله اش به خانه برگشته است.
این زن توضیح داد :من در خانه بودم که صدای زنگ را شنیدم. وقتی مقابل در رفتم دختر سه ساله ام را مقابل در خانه یافتم.گمان می کنم یک نفر از طرف مینا دختر کوچکم را به خانه برگردانده است.
دام سیاه پسر تهرانی برای دختر ۱۶ ساله در پارک سرخه حصار
تلاش پلیس ادامه داشت تا اینکه یگ هفته بعد ماموران دختر ۱۶ ساله را با سر و وضعی آشفته در پارک سرخه حصار یافتند .دختر نوجوان می گفت در دام شوم پسری تهرانی افتاده است.
مینا که پزشکی قانونی آثار ضرب و جرح را روی بدنش تایید کرده بود به پلیس آگاهی منتقل شد و در بازجویی ها گفت :چند سال قبل پدر و مادرم از هم جدا شدند و من همراه مادرم زندگی می کردم. تا این که ۴ سال قبل مادرم با مرد جوانی ازدواج کرد و بهاره به دنیا آمد .ناپدری ام با من رفتار بدی داشت به همین خاطر و برای اذیت کردن آنها به همراه خواهرم از خانه خارج شدم. من با پسر مورد علاقه ام به نام محمد تماس گرفتم و از او خواستم همراهش بیرون بروم.
این دختر ادامه داد: محمد و یکی از دوستانش به نام مصطفی سوار بر پژو ۲۰۶ دنبالم آمدند و یکباره تغییر مسیر دادند. در بین راه محمد گوشی موبایلم را از دستم گرفت و خاموش کرد. آنها ما را به بابلسر بردند .من می خواستم به خاطر خواهرم فرار کنم و از کاری که انجام داده بودم پشیمان بودم. اما محمد اجازه نداد .
دختر نوجوان در حالی که اشک می ریخت گفت: روز بعد مصطفی خواهرم را مقابل خانه برد و تحویل خانوادهام داد و پس از بازگشت از بابلسر به پارک جنگلی سرخه حصار رفتیم .آنجا من و محمد تنها بودیم که او با تهدید چاقو قرصی به من خوراند و ... میخواستم از دستش فرار کنم اما محمد که قوی هیکل بود مرا کتک زد و گوشی موبایل و گوشواره هایم را سرقت کرد .آنجا بود که پلیس مرا پیدا کرد.
به دنبال اطلاعاتی که دختر نوجوان به پلیس داده بود محمد و دوستانش ردیابی و بازداشت شدند .
محمد گفت: مینا را از قبل می شناختم .آن روز به من گفته بود تا دنبالش بروم .من و دوستم دنبال مینا و خواهرش رفتیم و به خواست او به شمال سفر کردیم. او میگفت برای اذیت کردن ناپدری اش دست به چنین کاری زده است .او با رضایت خودش همراهمان به بابلسر آمد و دو مرتبه هم پشت فرمان ماشین نشست .اما بعد از اینکه به تهران برگشتیم به پارک سرخه حصار و هیچ دام سیاهی نبود. او نمی خواست به خانه شان برگردد که من به زور او را در پارک نگه داشتم تا تحویل خانواده اش بدهم.
دوستان محمد نیز گفتند :محمد دختر نوجوان را همراه خودش به شمال آورد و او را دختر مورد علاقه اش معرفی کرد. ما به بابلسر رفتیم و شب را در ماشین خوابیدیم و هیچکدام به او تعرضی نکردیم .
در پارک سرخه حصار چه گذشت؟
در حالی که مدرکی علیه پسران نوجوان به دست نیامده بود برای آنها قرار منع تعقیب صادر شد و محمد به اتهام آدم ربایی و ضرب و جرح در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در آن جلسه مادر مینا درخواست اشد مجازات را مطرح کرد و با اشاره به متهم گفت :این پسر دخترم را فریب داد و به زور او را به شمال کشور برد او پسر قوی هیکلی است و دخترم توان مقابله با او را نداشت و به همین خاطر تسلیم ه او شد. من برایش اشد مجازات می خواهم.
سپس محمد روبه روی قضات ایستاد و منکر آدمربایی شد.
وی گفت :مینا با میل خودش همراه ما به شمال آمد .
مینا نیز در حالی که اشک می ریخت گفت :قبول دارم همراه محمد و دوستانش به شمال رفتم اما در پارک حصار من در دام سیاه افتادم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده محمد را به خاطره آدم ربایی به دو سال زندان و شلاق محکوم کرد.
- 14
- 11