چکیده ای از بیوگرافی الناز حبیبی:
نام : الناز حبیبی
ملیت: ایران
تاریخ تولد : ۲۱ مرداد ۱۳۶۷
محل تولد : همدان
محل زندگی : تهران
شروع فعالیت : ۱۳۷۸
تحصیلات : فوق لیسانس رشته تدوین و کارگردانی
الناز حبیبی متولد ۲۱ مرداد ۱۳۶۸ در همدان، فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته تدوین و کارگردانی است.
ازدواج و طلاق الناز حبیبی
الناز حبیبی در سن ۲۴ سالگی و در سال ۹۱ با مهدی صاحب زمانی ازدواج کرد و همسر وی در خارج از کشور اقامت داشته است. چند سالی است دیگر خبری از عکس های دو نفره الناز حبیبی با همسرش نیست بواسطه حضور همسرش در خارج از کشور چند صبائی شایعه طلاق این زوج به گوش می رسید که در نهایت به فراموشی سپرده شد.
الناز حبیبی از ورود به عرصه بازیگری تا شهرت
الناز از عشق بازیگری از همان کودکی می گوید. او می گوید : کلاس پنجم ابتدایی (سال ۱۳۷۸) بودم که در کانون پرورش فکری برای بازی در فیلم دفترچه خاطرات به کارگردانی آقای سلطانی انتخاب شدم برای بازی در آن فیلم دنبال دختری سروزبان دار و بامزه میگشتند که مرا انتخاب کردند با پدرم تماس گرفتند و پس از رضایت ایشان در ۱۱سالگی وارد دنیای بازیگری شدم.
الناز حبیبی در سال ۸۶ در مجموعه تلویزیونی روزگار قریب شناخته شد. سپس در مجموعه فاصله ها و پنج کیلومتر تا بهشت توانایی های خود را به رخ کشید و با بازی خود در سریال درسرهای عظیم به چهره محبوب و دوست داشتنی تبدیل شد.
الناز حبیبی می گوید: تمام زندگی ام بر مبنای بازیگری و عشقم به این کاربنا شده است. بازیگری هرگز برایم شبیه شغل نبوده و نیست، من همیشه عاشق بازیگری بوده ام به جرات می توانم بگویم اگر عاشق بازیگری نباشید حتی یک روز هم در این کار دوام نمی آورید
خانواده الناز حبیبی
پدرم به شدت طرفدار هنر است و از موسیقی تا سینما همه هنرها را دوست دارد، در زمینه بازیگری هم همیشه مشوق و همراهم بود و حتی تا ۱۶سالگی سر کارهایم حاضر می شد. ما شش خواهر و برادر هستیم و من فرزند تهتغاری مادرم بودم و ایشان خیلی مرا دوست داشتند و برایم آرزوهای بزرگی داشتند.
فوت مادر الناز حبیبی
الناز حبیبی: مادرم دوست داشت من به محض اتمام دوره دبیرستان وارد دانشگاه شوم ولی فوت ایشان آنقدر برای من سنگین بود که چهار سال نه درس خواندم، نه کلاسی رفتم و نه کار کردم. ولی بعد از این دوره غم و افسردگی، به خودم آمدم و زندگی را از نو شروع کردم. مادرم همیشه پشت صحنه کارهایم میآمدند و قربان صدقهام میرفتند. با هر کاری که پخش میشود میگویم کاش مادرم بودند و این لحظه را میدیدند و شادیام را با ایشان شریک میشدم.
متنی از الناز حبیبی که برای مادرش نوشته است:
همیشه وقتى نماز میخوند پیشش میشستم وقتى سجده میرفت تندو تند سرشو میبوسیدم…
به خدا هم حسودى میکردم که داره باهاش حرف میزنه….
خدایا تو که میدونستى چقدر بهش وابستم چرا بردیش؟؟؟
من که هنوز به نبودنت عادت نکردم….
همیشه دوم عید تلخ ترین روز زندگیمه…
چون نبودنت و نداشتنتو بیشتر به رخم میکشه…
انگارى دردام قده یه کوهن این روز یادم میندازه چقدر دنیا بى رحمه…
چقدر اداماش بى وفان دلم برات تنگه …
هنوزم هر کسى میگه مامان قلبم تند میزنه ،بغضم میگره…
این دنیا بدون تو سخته، بد میگذره ، بد
الناز حبیبی از دوری خانوادهاش میگوید:
تقریبا تمام خانواده من در خارج از ایران و در کشور سوئد زندگی میکنند. گاهی خیلی دلتنگ خانواده ام می شوم. عاشقانه همه خواهر و برادرهایم را دوست دارم مخصوصا خواهرم آی سودا را بی نهایت دوست دارم و واقعا حس می کنم یک روح در دو جسم هستیم.
وقتی آیسودا به خارج رفت حس کردم همه چیز من با او راهی شد و حس تهی بودن و غم بی اندازه سنگینی داشتم اما تحمل کردم چون فکر کردم مهم حس رضایت و خوشحالی خواهرم است. برای آیسودا هم این دوری خیلی سخت است. درواقع خواهرم بااینکه تنها دو سال از من بزرگتر است اما حس مادرانهای نسبت به من دارد و بعد از فوت مادرمان برایم مادری کرد.
تقریبا تمام خانواده من در خارج از ایران و در کشور سوئد زندگی میکنند با این حال بهشدت کارهایم را دنبال میکنند. موقع پخش سریالهایم هر روز ۲۰ نفری جمع میشوند منزل یکی از اقوام؛ یک روز خانه عمهام، یک روز خانه دخترعمهام، روز دیگر خانه خواهرم و… جالب اینکه زمان پخش سریال وقتی از چیزی خوششان بیاد فورا به من زنگ میزنند که مثلا اینجا چقدر بامزه بودی الناز یا این قسمت خیلی باحال است.
معمولا از طرف خانوادهام در مورد کارهایم مورد انتقاد خاصی قرار نمیگیرم اما محمد یکی از برادرهایم کارهایم را با دقت دنبال میکند و اگر ایراد و اشکالی ببیند حتما عنوان میکند. مثلا میگوید «الناز اینجا خیلی بد دیالوگ گفتی» یا «در فلان سکانس بد بازی کردی عزیزم» ولی گذشته از شوخی من واقعا نظراتش را دوست دارم. برادرم تنها شخص از اعضای خانواده است که علاقهاش به من موجب نمیشود ضعفهای کارم در بازیگری را نبیند.
ریسک و کمدی
الناز حبیبی: به اعتقاد من ریسک کردن خیلی لازم است. کمدی کار کردن دقیقاً مثل نقش منفی بازی کردن است، ولی من فکر می کنم ریسک کردن را بیشتر می پسندم.
او می گوید شادی خانوادهام، آرامش، سلامت و پول (میخندد) خوشحالم می کند. خصوصا وقتی پول داشته باشی و یک خرید درست و حسابی بروی. من هم مثل بیشتر خانم ها خرید کردن را خیلی دوست دارم. و البته چیز دیگری که بسیار من را آرام و شاد می کند، فیلم دیدن است.
الناز خبیبی: از تنهایی متنفرم
من خیلی آدم اجتماعی ای هستم. اصلا حاضر نیستم یک ثانیه تنها زندگی کنم همیشه از شیوه زندگی یکی از دوستانم که تنها زندگی می کند، تعجب می کنم. حتی یک لحظه نمی توانم به تنهایی فکر کنم.
اهمیت زیادی برای خوم قائلم
برای خودم هدیه می خرم، بهترین هدیه ای که روز تولدم می گیرم هدیه ای است که خودم برای خودم می خرم. از طرف دیگر، کمک به دیگران خیلی خوشحالم می کند، این را از ته دل می گویم و واقعا هر کمکی از دستم بربیابد، برای دیگران انجام خواهم داد.
فیلم شناسی
کارنامه فیلمهای سینمایی الناز حبیبی:
- زاپاس (۱۳۹۴) برزو نیک نژاد
- ناخواسته (۱۳۹۲)
- پیتزا مخلوط (۱۳۸۹)
- فصل بارانهای موسمی (۱۳۸۸)
سریالهایی که الناز حبیبی در آنها نقش داشته است:
- روزگار قریب (۱۳۸۶)
- فاصلهها (۱۳۸۹)
- پنج کیلومتر تا بهشت (۱۳۹۰)
- سی امین روز (۱۳۹۰)
- تا ثریا (۱۳۹۰)
- لبه آتش (۱۳۹۰)
- فراموشی (۱۳۹۱)
- دودکش (۱۳۹۱)
- به خاطر مونا (۱۳۹۱)
- دودکش (۱۳۹۲)
- دردسرهای عظیم (۱۳۹۳)
- سر به راه (۱۳۹۳)
- دردسرهای عظیم۲ (۱۳۹۴)
- لام تا میم (۱۳۹۳)
گردآوری: بخش بیوگرافی سرپوش
- 82
- 46
بهناز موسی زاده
۱۴۰۰/۶/۲۲ - ۲۳:۰۴
Permalink