چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴
۱۱:۲۹ - ۲۷ فروردین ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۱۱۶۲۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

آرزوی شهاب حسینی چیست؟

آرزوی شهاب حسینی,مصاحبه با شهاب حسینی
شهاب حسینی گفت؛ یکی از آرزوهای من این است که در سینمای ایران عنوانی همچون پروانه ساخت نداشته باشیم.

شهاب حسینی بازیگر سینمای ایران درباره انگیزه خود برای قبول ایفای نقش در پروژه‌های مختلف تاکید کرد: اگر مفهوم یک فیلمنامه روی کاغذ، من را به‌عنوان یک بازیگر جذب نکند، حتی در برابر کوهی از طلا هم حاضر نیستم آن نقش را ایفا کنم.

به گزارش ایسنا، کمااینکه فیلم «رها»‌ به‌گونه‌ای بود که احساس کردم درد خودم را در آن پیدا می‌کنم. در فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» هم همین شرایط بود. در آن دوره فیلم داشت از اهمیت مام وطن صحبت می‌کرد و این سوال را می‌پرسید که مام وطن کدام یک از فرزندانش را می‌تواند به سطل زباله بیندازد؟ هر کدام از این بچه‌ها قرابتی با مادر و قرابتی با یکدیگر دارند. این حرف، حرف بسیار جذابی در آن فیلم بود و امیداورم همچنان فیلم دیده شود. 

حسینی با حضور در برنامه «کافه آپارات» درباره حضور بهروز وثوقی به‌جای اکبر عبدی در فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» هم توضیح داد: روزی که محسن امیریوسفی طرح این داستان را با ما مطرح کرد، گفت تصور کنید بهروز وثوقی نقش پدر این خانواده را ایفا می‌کند. قند در دل همه ما آب شده بود و با خودمان می‌گفتیم کاش بشود. محسن همه تلاشش را کرد و این رویای خودش را عملی کرد. از آنجایی که ساختار فیلم اجازه می‌داد که هر یک از ما بازیگران در فضایی مجزا ایفای نقش کنیم، همه قسمت‌هایی را که اکبر عبدی در فیلم بازی کرده است، امیریوسفی با بازی بهروز وثوقی در ترکیه فیلمبرداری کرد و امروز نسخه‌ای هم از فیلم با بازی بهروز وثوقی موجود است که البته من آن را ندیده‌ام. 

وی افزود: محسن امیریوسفی فیلمنامه دیگری را با تلفیق داستان «پیرمرد و دریا» از همینگوی و واقعه تلخ مورد هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو آمریکایی، نوشته،فیلمنامه جذابی شده است که با نام «پیرمرد خلیج فارس» امیدواریم بهروز وثوقی نقش اصلی آن را ایفا کند. این فیلمنامه را امیریوسفی به آقای وثوقی ارائه کرده و اتفاقا موردوثوق‌شان هم قرار گرفته و گفته است اگر این کار محقق شود بهترین حسن ختام برای کارنامه بازیگری من می‌شود. 

این بازیگر سینما با اشاره به دیداری که با بهروز وثوقی داشته است، درباره علاقه خود به این بازیگر گفت: آقای وثوقی همواره با تحلیل سراغ خلق شخصیت می‌رفت. زمانی حرف تلخی را به من زد که واقعا جگرم آتش گرفت. آقای وثوقی می‌گفت من زمانی از کار بیکار شدم و نتوانستم کارم را ادامه دهم که تازه متوجه شدم چگونه می‌توان یک شخصیت خلق کرد. 

حسینی درباره تجربه ناتمام همکاری‌اش با سعید روستایی در دومین فیلم این کارگردان توضیح داد: زمان تولید «متری شیش و نیم» و در فرآیند نگارش فیلمنامه آن، حدود یک ماه با آن تیم همراه بودم و قرار برهمکاری هم بود اما همان زمان حرفم این بود که بهتر است تغییر حالتی در این شخصیت از ابتدا تا انتهای داستان ببینیم. این کاراکتر یا باید روشن باشد و کم‌کم تیره شود یا برعکس. جذابیت یک داستان چنین تغییری است.

این بازیگر درباره دریافت جایزه بازیگری جشنواره کن برای فیلم «فروشنده» گفت: شب قبل از برگزاری آیین اختتامیه، راز و نیازی با خدا داشتم و در خلوتم گفتم چرا همیشه باید ما برای خارجی‌ها دست بزنیم؟ چرا این افتخار نصیب خود ما نمی‌شود؟ شکر خدا این اتفاق در اختتامیه افتاد و آن رأی از پاکت داوران بیرون آمد. تا لحظه‌ای هم که نامم اعلام شد از نتیجه خبر نداشتم و حتی ابتدا داشتم برای فرد برگزیده دست می‌زدم که دیدم دوربین‌ها روی خود من آمده‌اند!‌ شاید اهمیت جشنواره کن را تا پیش از آن جایزه، این اندازه درک نکرده بودم. در همان مراسم وقتی برگشتم به صورت اصغر فرهادی و خانم علیدوستی نگاه کردم و حلقه اشک را در چشم‌شان دیدم، احساس کردم اتفاق بزرگی رخ داده است. برای خودم آن احساس از جنس غرور ملی بود و اینکه توانسته بودم کشورم و مردمم سرشان را بالا بگیرند، خدا را شاکر بودم. آنجا هم اشاره کردم که حتما روح پدرم شاهد آن صحنه بود. برای یک پدر چه چیز مهمتر از این است که فرزندش بتواند برای کشور افتخاری بیاورد. از این بابت بسیار خوشحال بودم.

وی درباره واکنش اعتراضی خود به نتایج داوری جشنواره فیلم فجر، تأکید کرد: نگاه من این نیست که اعمال نظر مستقیم روی نظرات داوران وجود دارد اما از آنجایی که قبل از این جشنواره در هیأت داوران جشنواره فیلم‌کوتاه تهران هم حضور داشتم، احساس می‌کردم فیلم‌هایی که از نظر فنی و هنری مورد توجه داوران نبوده‌اند، صرفا به دلیل دنبال کردن منویات خاص، خارج از چارچوب داوری مورد حمایت قرار می‌گیرند. این مانور تبلیغاتی روی این جنس فیلم‌ها، کارکرد داوری جشنواره را از بین می‌برد. اعتراضم در اختتامیه جشنواره فیلم‌کوتاه تهران، ناظربه همین جنس دخالت برخی نهادها و ارگان‌ها در ارزیابی فیلم‌های جشنواره بود، در حالی که هیأت داوری جشنواره حضور داشتند و نهایتا خروجی داوری آن‌ها باید اعلام شود.

بازیگر فیلم «رها» درباره حاشیه‌های مرتبط با سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران فجر هم گفت: امروز آمارها مشخص است. فیلمی که سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را گرفت، به شهادت دوستانی که دست‌اندرکار سالن‌های سینما بودند، حتی موفق نشد سانس‌های نمایش خودش را پر کند، چه رسد به اینکه بخواهد سانس‌های فوق‌العاده هم داشته باشد. این آمار دیگر عیان است. در نهایت مردم هم کاری به جزییات ندارند و خروجی کارها را نگاه می‌کنند. وقتی خروجی یک جشنواره را متناسب با درک و شعور خود می‌بینند، آن جشنواره را جشنواره‌ای عادلانه و حرفه‌ای می‌دانند و در غیر این صورت احساس می‌کنند به آن‌ها احترام گذاشته نشده است.

حسینی در بخش دیگری از این گفت‌وگو تأکید کرد: یکی از آرزوهای من این است که در سینمای ایران چیزی به نام پروانه ساخت نداشته باشیم. واقعا دیگر نمی‌شود ۷ نفر بنشینند و درباره یک فیلم تصمیم بگیرند. عرف جامعه می‌تواند به ما بگوید یک فیلم چگونه باید باشد. حتی در شرایط امروز معتقدم برای پروانه نمایش هم وجود یک شورای ۷ نفره کفایت نمی‌کند. صدور پروانه نمایش هم نیاز به یک آکادمی دارد که محدود به سینماگران نباشد و اساتید دانشگاه و کارشناسان اقتصادی هم باید در آن حضور داشته باشند تا فارغ از اینکه یک فیلم را چه کسی ساخته است، درباره رده‌بندی فیلم‌ها تصمیم‌گیری کنند.

وی افزود: امیدوارم روزی ما «حذف کردن دیگری» را از ذهن‌مان پاک کنیم و این حق را برای همه آدم‌ها قائل باشیم که به‌دلیل آنکه شرف حضور در این دنیا پیدا کرده‌اند، صاحب حق و حقوقی هستند. پازل حقیقت زمانی که قطعا مختلف در کنار هم قرار می‌گیرند، جذاب و نمایان می‌شود، وگرنه ماجرای فیل در تاریکی حضرت مولانا می‌شود.

این بازیگر و کارگردان سینما با اشاره به برخی تنگ‌نظری‌ها در حوزه فرهنگ و سینما گفت: واقعا تعجبم از این است برخی ترس‌ها از چیست؟ اگر درباره واقعیت‌های تلخ درون خانه خودمان، با خودمان حرف بزنیم، مگر ترس دارد؟‌ چه اشکالی دارد؟‌ زمانی من به خارج از کشورم می‌روم و مسائل داخلی خانه‌ام را آنجا فریاد می‌زنم، اما معتقدم آنقدر که این حرف‌ها در داخل خانه می‌تواند تأثیر مثبت داشته باشد، در خارج متهم به سیاه‌نمایی و خودزنی فرهنگی می‌شود. اگر بتوانیم تحت مجوزهای رسمی این دردها را مطرح کنیم، یعنی حاکمیت هم متوجه این دردها هست و اجازه می‌دهد مردم درباره آن حرف بزنند و درددل کنند. 

وی در گقتگو با فریدون جیرانی در «کافه آپارات» افزود: نسلی که من در آن بزرگ شدم، به دلیل وجود برخی فشارهای بیرونی، ناگزیر بود که دنیایی درونی برای خود ایجاد کند. اگر امروز من به‌عنوان یک بازیگر اینجا نشسته‌ام، رویاهای دوران کودکی‌ام را در دنیای درونی‌ام دنبال کرده‌ام. در عین حال این وضعیت خطراتی هم داشت. نوعی شیزوفرنی در این نسل شکل گرفته و گویی دوقطبی بودن در افراد زیادی از این نسل وجود دارد. ما مجبور بودیم دو شکل زندگی را در خانه و بیرون از خانه تجربه کنیم. حتی در مدرسه به ما نمی‌گفتند، بروید نمازخانه تا نماز بخوانید و خدا را شکر کنید، بلکه می‌گفتند بروید، وگرنه نمره انضباط‌تان را کم می‌کنیم!

حسینی درباره تجربه ایفای نقش متفاوت در فیلم «حوض نقاشی» گفت: وقتی به رغم میل قلبی‌ام بازی در این فیلم را پذیرفتم، به کشف بزرگی رسیدم. به‌خصوص که چنین نقشی را بازیگران بزرگی مانند داستین هافمن و شان پن به بهترین شکل ایفا کرده بودند و چیزی برای بازیگران دیگر باقی نگذاشتند! برای بازی در این نقش به موسسه‌ای رفتم که محل نگهداری بچه‌هایی از این دست بود. روزی به یکی از آن‌ها خیره نگاه می‌کردم که ناگهان گفت، چرا نگاه می‌کنی؟ با خودم گفتم او چرا چنین سوالی از من پرسید و چرا نگاهم رویش سنگینی کرد؟ احساس کردم این آدم پیش خودش احساس نمی‌کند شرایط غیرطبیعی دارد و این من هستم که از بیرون او را غیرطبیعی می‌بینم. او چنین نگاهی به خودش ندارد و این نکته‌ای بود که کلید ایفای این نقش برای من شد. 

  • 13
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش