شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳
۱۱:۱۶ - ۳۰ مهر ۱۴۰۳ کد خبر: ۱۴۰۳۰۷۱۹۳۸
شبکه نمایش خانگی

سریال «داریوش»؛ نقطه‌ضعف کارنامه حرفه‌ای خوب هادی حجازی‌فر

سریال داریوش,هادی حجازی فر

روزنامه فرهیختگان نوشت: وقتی پوستر سریال «داریوش» حجازی‌فر منتشر شد با یک نگاه به آن، شباهت غیرقابل‌انکاری با «پوست شیر» محمودی برای مخاطب جلب‌توجه می‌کرد. حجازی‌فر در هر دو پوستر حضور دارد و نمای سه‌رخ از سمت راست صورتش گرفته ‌شده. تفاوت حجازی‌فر پوستر پوست شیر با داریوش در حجم مو و ریش‌ها و البته نمای مدیوم کلوزآپ در داریوش و کلوزآپ کامل در پوست شیر است. این شباهت در پوستر با آنکه سوالاتی را در ذهن ایجاد می‌کند اما نمی‌تواند ارتباط معناداری بین نام‌های پوست شیر و داریوش بسازد. چند هفته بعد از انتشار پوستر، اتفاق دیگری باز هم نام این دو سریال را به هم نزدیک می‌کند.

هشتم تیر فیلم‌نت پیامکی را برای تمام مخاطبانش با این عنوان ارسال می‌کند: «پوست شیر بر تن داریوش- سریال داریوش هم‌اکنون در فیلم‌نت» پیامک فیلم‌نت آنچه را پس از مشاهده پوستر داریوش به ذهن مخاطب آمده بود، تأیید می‌کند. داریوش سرمایه‌گذاری اصلی خود را نه روی خود اثر، بلکه روی موفقیت پوست شیر گذاشته، این سرمایه‌گذاری به‌حدی است که حتی مسئولان فیلم‌نت هم در لفافه داریوش را اسپین‌آف پوست شیر عنوان می‌کنند، اما چطور؟ سرتیپی، مدیرعامل فیلم‌نت در مصاحبه خود در دی‌ماه ۱۴۰۲، خبر از تصویربرداری اسپین‌آف پوست شیر در اردیبهشت ۱۴۰۲ می‌دهد، این زمان عملاً با زمان تصویربرداری داریوش منطبق است. در پاسخ به این سؤال که آیا واقعاً داریوش اسپین‌آفی از پوست شیر است یا خیر باید قاطعانه گفت خیر! اما باز هم داریوش به‌طرز مشخص و حتی اغراق‌شده‌ای روی پوست شیر مانور می‌دهد؛ مانوری که عملاً نه‌تنها دوامی ندارد، بلکه بلای جان داریوش هم می‌شود. بااین‌حال کلیدواژه‌هایی که در داریوش موضوعیت دارند، همان‌هایی‌اند  که در پوست شیر دنبال می‌شدند، کلیدواژه‌هایی چون رفاقت، انتقام و البته ناموس‌پرستی. اما آنچه یک اثر را می‌سازد مشخصاً مفاهیم آن نیست، بلکه چگونگی قصه‌ای است که از این مفاهیم بازتاب پیدا می‌کند.

داریوش برخلاف پوست شیر، در قصه گفتن لکنت دارد. روایت پوست شیر را دو مؤلفه تبدیل به اثری موفق کرد؛ اول توانایی در حفظ نخ تسبیح اصلی داستان و دوم توانایی در برقراری نسبت میان کاراکتر‌ها، موضوعی که داریوش در هر دوی آنها امتیاز پایین‌تری نسبت به پوست شیر می‌گیرد. روایت اصلی داریوش و گره داستانی آن، موضوع طلاها و تغییر در شخصیت اصلی داستان یعنی داریوش است، نقطه‌ای که باید نسبت شخصیت‌ها حول همان تعریف شود. اما داریوش اگر در این نقطه متوقف شود شاید به پنج‌ قسمت هم نرسد، برای همین خرده‌روایت‌ها و گره‌های فرعی در فیلم‌نامه اضافه می‌شوند تا هم قصه طولانی‌تر و نسبت میان شخصیت‌ها آشکارتر شود. مثل ماجرای دعوای ناموسی بهرام و داریوش یا حتی ماجرای عاشقانه لیلا و وحید. خرده‌روایت‌های داریوش نه‌تنها از فیلمنامه بیرون می‌زنند و نمی‌تواند نسبت‌ها را به‌درستی شرح دهند، بلکه باعث کلافه کردن مخاطب و گم‌شدن قصه اصلی داستان می‌شوند. این داستان در پوست شیر کاملاً برعکس بود، خرده‌روایت‌ها در خدمت روایت اصلی قرار می‌گرفتند و دقیقاً همان‌ها بودند که نسبت‌ها را برای مخاطب شرح می‌دادند. اما این را هم نباید از قلم انداخت که هادی حجازی‌فر مراقب است تا سریالش شبیه فیلمفارسی نشود.

در داریوش برخلاف پوست شیر اولویت روی کاراکتر‌ها قرار می‌گیرد و داستان در خدمت ساختن شمایل مرد ترسو از داریوش و پدرخوانده ترسناک از بهرام با بازی محسن قصابیان گذاشته می‌شود، حتی برای آنکه موضوع ترس‌های داریوش بیشتر آشکار شود سازندگان سریال برای آنکه مسئله ترس را واضح‌تر نمایش دهند، حتی روی خواب‌های داریوش متمرکز می‌شوند. این تمرکز روی ساختن مرد ترسو و پدرخوانده ترسناک جواب می‌دهد و کاراکتری چشمگیر را متولد می‌کند که نقطه عطف این سریال ۱۳ قسمتی است. محسن قصابیان با بازی در نقش بهرام به‌خوبی می‌تواند شخصیتی را بسازد که حتی عامل پیش‌برنده قصه باشد اما همین موضوع پاشنه‌آشیل ماجرا می‌شود و به‌جای آنکه مخاطب با شخصیت داریوش همراهی کند عملاً این بهرام است که سمپاتیک می‌شود. موضوع سمپاتیک شدن بهرام، سوای بازی خوب محسن قصابیان، به ضعف در جبهه مثبت قصه و تصنعی بودن روابط‌شان برمی‌گردد. روایت داریوش به‌گونه‌ای طراحی‌شده که با دیدی مردانه قصه جلو برود اما این دید مردانه عملاً یا باعث حذف کاراکترهای زن از سیر ماجرا می‌شود یا تبدیل به انگیزه‌های بیرونی شخصیت‌های اصلی می‌شوند. حاصل این اتفاق همراهی نکردن مخاطبان زن با سریال است؛ مخاطبانی که داریوش را در ساخت و شرح مفهوم خانواده در سطح مانده می‌بینند. اتفاقی که در پوست شیر کاملاً وجه دیگری داشت و عملاً کاراکترهای زن به‌جای آنکه در تکمیل انگیزه‌های شخصیت‌های اصلی باشند، پیش‌برنده روایت بودند. اما مسئله دیگری که باعث شد داریوش نمره قبولی از مخاطبان نگیرد، زیرسؤال بردن منطق اثر با قسمت پایانی این سریال بود. سریال داریوش برای خود پایان خوش را انتخاب کرده است که این موضوع مسئله بدی نیست اما عدم سنخیت میان این پایان و ۱۲ قسمت دیگر اثر است که مخاطب را ناراضی می‌کند. در قسمت پایانی ناگهان ورق برمی‌گردد و داریوش ترسو بر ترس‌هایش غلبه می‌کند اما در طرف دیگر ماجرای خودکشی هیتلرگونه شخصیت سیفی چه معنایی دارد یا حتی جودوکار شدن داریوش با اسلوموشن و ضربه‌فنی کردن بهرام که ناگهان ژانر اثر را به کمدی- ورزشی تغییر می‌دهد؟

همان‌طور که اشاره شد، مسئولان فیلم‌نت با بیش‌ازاندازه مرتبط کردن داریوش به پوست شیر، صرفاً به‌خاطر اشتراک در مفاهیم میان این دو اثر ریسک مهمی کرده‌اند؛ ریسکی که نتیجه آن شد وضعیتی که مخاطبان پس از هر قسمت این سریال را با اثر موفق پوست شیر مقایسه کنند و هر قسمت از داریوش در نسبت با پوست شیر نمره منفی بگیرد. با آنکه داریوش توانسته اتفاقاتی خوبی را مانند کاراکتر بهرام رقم بزند اما قطعاً لکنت در روایت، اتفاقات خارج از منطق روایی اثر و حتی پرداختن بی‌دلیل مالکان داریوش به جنجال‌های متعدد برای وایرال کردن هرچه بیشتر سریال باعث می‌شود نتوانیم داریوش را جزء آثار قابل‌قبول امسال قرار دهیم. البته با یک نگاه دقیق‌تر می‌توانیم بگوییم داریوش حتی در نظر مالکانش هم تکلیف مشخصی دارد، اثری که به‌جای آنکه خود چیزی برای عرضه داشته باشد با پوست پوست شیر وارد میدان می‌شود، نشان از آن دارد که چندان هم اطمینانی به موفقیتش نیست.

محمدحسین سلطانی

  • 11
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش