صوت و فیلم گزارش تصویری کاریکاتور
جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
sarpoosh
نگارخانه > فردوسی

فردوسی

فردوسی

حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی (زادهٔ ۳۲۹ ه‍.ق، ۳۱۹ ه‍.خ - درگذشتهٔ پیش از ۴۱۱ ه‍.ق، ۳۹۷ ه‍.خ در توس خراسان)، سخن‌سرای نامی ایران و سرایندهٔ شاهنامه حماسهٔ ملی ایرانیان. او را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند. نام و آوازه فردوسی در همه جای جهان شناخته و ستوده شده است. شاهنامهٔ فردوسی به بسیاری از زبان‌های زنده جهان برگردانده شده است. در ایران روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شده است.

 

پژوهشگران سرودن شاهنامه را برپایهٔ شاهنامهٔ ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی می‌دانند. تنها سروده‌ای که روشن شده از اوست، خودشاهنامه است. شاهنامه پرآوازه‌ترین سرودهٔ فردوسی و یکی از بزرگ‌ترین نوشته‌های ادبیات کهن پارسی است. فردوسی شاهنامه را در ۳۸۴ ه‍. ق، سه سال پیش از برتخت‌نشستن محمود، به‌پایان برد و در ۲۵ اسفند ۴۰۰ ه‍.ق برابر با ۸ مارس ۱۰۱۰ م، در هفتاد و یک سالگی، تحریر دوم را به انجام رساند. سروده‌های دیگری نیز به فردوسی منتسب شده‌اند، که بیشترشان بی‌پایه هستند. نامورترین آن‌ها مثنوی‌ای به نام یوسف و زلیخا است. سرودهٔ دیگری که از فردوسی دانسته شده، هجونامه‌ای در نکوهش سلطان محمود غزنوی است. برابر کتابشناسی فردوسی و شاهنامه، گردآوری ایرج افشار، با به‌شمارآوردن سروده‌های منسوب به فردوسی مانند یوسف و زلیخا تا سال ۱۳۸۵، تعداد ۵۹۴۲ اثر گوناگون در این سال‌ها نوشته شده‌است.

 

 

فردوسی دهقان و دهقان‌زاده بود. او آغاز زندگی را در روزگار سامانیان و هم‌زمان با جنبش استقلال‌خواهی و هویت‌طلبی در میان ایرانیان سپری کرد.شاهان سامانی با پشتیبانی از زبان فارسی، عصری درخشان را برای پرورش زبان و اندیشهٔ ایرانی آماده ساختند و فردوسی در هنر سخنوری آشکارا وامدار گذشتگان خویش و همهٔ آنانی است که در سده‌های سوم و چهارم هجری، زبان فارسی را به اوج رساندند و او با بهره‌گیری از آن سرمایه، توانست مطالب خود را چنین درخشان بپردازد. در نگاهی کلی دربارهٔ دانش و آموخته‌های فردوسی می‌توان گفت او زبان عربی می‌دانست، اما در نثر و نظم عربچیرگی نداشت. او پهلوی‌خوانی را به‌طور روان و پیشرفته نمی‌دانست، اما به‌گونهٔ مقدماتی مفهوم آن را دریافت می‌کرد. به‌هرروی، در شاهنامه هیچ نشانه‌ای دربارهٔ پهلوی‌دانی او نیست.

 

در «پیشگفتار بایسنقری» نام فردوسی با «حکیم» همراه است، که از دید برخی اشاره به حکمت خسروانی دارد. فردوسی در شاهنامه، فرهنگ ایران پیش از اسلام را با فرهنگ ایران پس از اسلام پیوند داده‌است.

 

از شاهنامه برمی‌آید که فردوسی از آیین‌های ایران باستان مانند زروانی، مهرپرستی ومزدیسنا اثر پذیرفته، هرچند برخی پژوهشگران سرچشمهٔ این اثرپذیری‌ها را منابع کار فردوسی می‌دانند، که او به آن‌ها بسیار وفادار بوده‌است. همچنین، وی به‌سبب خاستگاه دهقانی، با فرهنگ و آیین‌های باستانی ایران آشنایی داشت و پس از آن نیز بر دامنهٔ این آگاهی‌ها افزود، به‌گونه‌ای‌که این دانسته‌ها، جهان‌بینی شعری او را بنیان ریخت. آنچه که فردوسی به آن می‌پرداخت، جدای از جنبهٔ شعری، دانشورانه نیز بود؛ او افسانه ننوشت. او زاییدهٔ روزگار خردورزی دوران سامانیان است. در این دوران، زمینه برای اوج این خردورزی و دانش‌مداری در شاهنامهٔ فردوسی آماده شد.

 

فردوسی خرد را سرچشمه و سرمایهٔ تمام خوبی‌ها می‌داند. او بر این باور است که آدمی با خرد، نیک و بد را از یکدیگر بازمی‌شناسد و از این راه به نیک‌بختی این جهان و رستگاری آن جهان می‌رسد. فردوسی با ریزبینی، منابع خود  که بیشترینِ آن‌ها شاهنامهٔ ابومنصوری بود  را بررسی می‌کرد. او افزون بر دانش‌های روزگار و خوانده‌های بسیار، مردی ژرف‌نگر، آزاداندیش، تیزبین و نکته‌سنج در رویدادهای گذشته و حال بود. فردوسی در شمار آن شاعران نه‌چندان پرشمار در زبان پارسی است که نجابت گفتار و پاکی سخن او آلوده نشده و حتی واژه‌ای که زننده و ناسزا باشد، از او سر نزده‌است. او توانست از میان انبوه دانسته‌هایی که در دسترس داشت، مطالبی را گزیده و گردآوری کند که در یاد ایرانیان، ترکان و هندیان زنده بماند.

 

درگذشت و آرامگاه فردوسی

سال مرگ فردوسی تا چهار سده پس از زمان او در منابع کهن نیامده‌است. نخستین نوشته‌ای که از زمان مرگ فردوسی یاد کرده «پیشگفتار شاهنامهٔ بایسنقری» است که سال ۴۱۶ ه‍.ق را آورده‌است. این دیباچه که امروزه بی‌پایه بودن نوشتارهای آن آشکار گردیده، از منبع دیگری یاد نکرده‌است. تذکره‌نویسان پسین، همین تاریخ را بازگو کرده‌اند. حمدالله مستوفی و فصیح خوافی نیز همین رای را دارند. بنا به‌گزارش نظامی عروضی، اگر داستان وزارت حسنک میکال به‌هنگام پشیمانی محمود از رفتارش با فردوسی و فرستادن پاداش درست باشد، سال ۴۱۶ ه‍.ق برای سال درگذشت فردوسی درست‌تر پنداشته می‌شود.

 

جدای از این‌ها تذکرةالشعرای دولتشاه که آن هم بسیار بی‌پایه است  زمان مرگ او را در سال ۴۱۱ ه‍.ق آورده‌است.محمدامین ریاحی، با درنگریستن در گفته‌هایی که فردوسی از سن و ناتوانی خود یاد کرده‌است، این‌گونه نتیجه‌گیری کرده که فردوسی می‌بایست پس از سال ۴۰۵ ه‍.ق و پیش از سال ۴۱۱ ه‍.ق از جهان رفته‌باشد. اما همایونفرخ با درنظرگرفتن این‌که زایش فردوسی در سال ۳۱۳ ه‍.ق و عمر او ۷۲ یا ۷۳ بوده، سال درگذشت او را ۳۸۵ یا ۳۸۶ ه‍.ق دانسته‌است.

 

چنان‌که مشهور است، واعظ شهر به‌دلیل شیعه بودن فردوسی، از خاکسپاری پیکر فردوسی در گورستان مسلمانان جلوگیری کرد و ناچار او را در باغ خودش درون شهر تابران طوس، نزدیک به دروازهٔ شرقی رزان به‌خاک سپردند. آرامگاه او زیارتگاه اهل دانش و معرفت بود و با آن‌که بارها آن را با خاک یکسان کردند، از نو ساخته می‌شد. خبری نه چندان درست ساختن اولین بنا بر گور فردوسی را به سپهدار طوس در زمان فردوسی، یعنی ارسلان جاذب نسبت داده، که یاد او در دیباچهٔ شاهنامه آمده‌است.

 

پس از آن عبیدالله خان ازبک (میان ۹۳۱ تا ۹۳۷ ه‍. ق) بنا به تعصبی که بر ضد شیعیان داشت، دستور ویرانی آرامگاه فردوسی را داد تا این‌که قاضی نورالله شوشتری (وفات ۱۰۱۹ ه‍. ق) از آن دیدار کرد. در روزگار پادشاهان صفوی با توجه به آبادانی مشهد و پیرامون آن، آرامگاه خرابه دوباره ساخته‌شد. آرامگاه فردوسی بین سال‌های ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۳ به فرمانِ رضاشاه بازسازی شد.

 

 

 

سایر مطالب درباره فردوسی

  • اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,میراث فرهنگی,شهر تاریخی توس

    آغاز پلمپ ۱۳ معدن غیرمجاز و ممنوعیت تردد کامیون‌ها در محوط تاریخی توس/ فردوسی نفس می‌کشد!

    پلمب معادن غیرمجاز فعال در حریم شهر تاریخی توس و ممنوعیت رفت‌وآمد کامیون‌ها در این محدوده قطعی شد. به گزارش میزان، حسان زهره‌وندی مدیر پایگاه میراث‌فرهنگی توس با اعلام این خبر گفت: موضوع رفت‌وآمد کامیون‌ها و فعالیت معادن شن و ماسه در محدوده عرصه شهر تاریخی توس از معضلات...

  • اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,کتاب و ادبیات,مولانا

    چرا مجسمه‌ای از حافظ و مولانا نداریم؟

    سال‌هاست مجسمه‌های ساخته‌شده از شاعران سرزمین‌مان مانند فردوسی، خیام و سعدی برای ما نمادی از چهره این مردان بزرگ شده‌اند، مجسمه‌هایی که جای خالی «حافظ» و «مولانا» بین‌شان احساس می‌شود. به گزارش ایسنا، چند دهه از ساخت معروف‌ترین مجسمه‌های مشاهیر و شاعران نامی ایران می‌گذرد...

  • اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,کتاب و ادبیات,فردوسی

    فردوسی حکیم نیست

    استادیار گروه ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: اگر اصطلاح حکیم را بخواهیم در معنای اصلی و دقیق آن بررسی کنیم، فردوسی حکیم نیست. دکتر فرزاد قائمی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، اظهار کرد: در گذشته گاهی لقب حکیم به صورت مجازی نیز به بزرگان داده می‌شد. به عبارت دیگر می‌...