یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
کد مقاله: ۹۶۰۵۰۰۰۵۴

زندگینامه فردوسی شاعر حماسه سرای ایرانی

زندگینامه فردوسی,فردوسی,ابوالقاسم فردوسیفردوسی شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه است
ابوالقاسم فردوسی طوسی ملقب به حکیم سخن، شاعر حماسه سرای ایرانی و سراینده شاهنامه، با شهرت جهانی، ادب پارسی میانه را تا اندازه ای از نابودی رهانید. گفته شده است شاعری با زندگی مرفه در جوانی بوده است، اما از تهی دستی خود در شصت و پنج سالگی می گوید.

بیوگرافی ابوالقاسم فردوسی:

نام: ابوالقاسم فردوسی طوسی

تخلص: فردوسی

تولد : ۳۲۹ هجری قمری

محل تولد : روستای باژ در طوس خراسان

لقب : حکیم سخن

درگذشت: ۴۱۶ هجری قمری

 

زندگینامه ابوالقاسم فردوسی:

کنیهٔ وی «ابوالقاسم»، و تخلص و شهرتش «فردوسی» است، هیچ‌گونه آگاهی قطعی از نام و خانواده‌اش در دست نیست.

فردوسی شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه، حماسهٔ ملی ایران، است.

برخی فردوسی را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند که از شهرت جهانی برخوردار است.

فردوسی آغاز زندگی را در روزگار سامانیان سپری کرد.

شاهان سامانی با پشتیبانی از زبان فارسی، عصری درخشان را برای پرورش زبان و اندیشهٔ ایرانی آماده ساختند و فردوسی توانست مطالب خود را چنین درخشان بپردازد.

فردوسی دهقان و دهقان‌زاده بود، از نظر مادی دارای ثروت و موقعیت قابل توجهی بود و مشخص است که در جوانی به کسی محتاج نبوده است.

و نخست در داستان «جنگ بزرگ کیخسرو» از تهیدستی خود در شصت و پنج سالگی می‌گوید.

فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت، به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق می‌ورزید.

همین علاقه به داستان‌های کهن بود که او را به فکر به نظم درآوردن شاهنامه انداخت. 

وی مدتها در جستجوی این کتاب بوده و پس از یافتن دستمایه اصلی داستان‌های شاهنامه، نزدیک به ۳۰ سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف این کار کرد.

 

خانواده فردوسی:

از زندگانی فردوسی تا پیش از سرایش شاهنامه آگاهی چندانی در دست نیست. تنها این‌که پسر او در سال ۳۵۹ ه‍.ق زاده شده، پس فردوسی باید پیش از ۳۵۸ ه‍.ق ازدواج کرده‌باشد. از همسر فردوسی چیزی دانسته نیست. پژوهشگرانی چون حبیب یغمایی، محمدتقی بهار و ذبیح‌الله صفا، زنی را که در آغاز داستان «بیژن و منیژه» نام برده شده، همسر فردوسی دانسته‌اند.

 

اگر این گمان درست باشد، احتمالاً او زنی فرهیخته بوده، که توانایی چنگ‌نوازی داشته‌است و مانند خود فردوسی از خانواده‌ای دهقان‌نژاد بوده و از آنچه که در این خانواده‌ها به دختران آموزش داده می‌شده، بهره داشته‌است. پسر فردوسی در سال ۳۹۶ ه‍.ق در ۳۷ سالگی و زمانی که فردوسی ۶۷ ساله بوده، درگذشت. فردوسی از پیشی‌گرفتن پسر بر پدر گله کرده و از خداوند خواستار آمرزش فرزندش می‌شود.

 

به گزارش نظامی عروضی، از فردوسی تنها یک دختر به‌جای ماند و فردوسی پاداش شاهنامه را برای کابین او می‌خواست. پس از درگذشت فردوسی دختر پاداش را نپذیرفت و آن پاداش برای بهبود کاروانسرای چاهه خرج شد.

 

ویژگی های فردوسی:

فردوسی افزون بر دانش‌های روزگار و خوانده‌های بسیار، مردی ژرف‌نگر، آزاداندیش، تیزبین و نکته‌سنج در رویدادهای گذشته و حال بود.

در شمار آن شاعران نه‌چندان پرشمار در زبان پارسی است که نجابت گفتار و پاکی سخن او آلوده نشده و حتی واژه‌ای که زننده و ناسزا باشد، از فردوسی سر نزده‌ است.

شاعری معتقد و مومن به ولایت معصومین علیهم ‌السلام بود و خود را بنده اهل بیت نبی و ستاینده خاک پای وصی می دانست و تاکید می کرد: 

گرت زین بد آید، گناه من است 

چنین است و آیین و راه من است 

بر این زادم و هم بر این بگذرم 

چنان دان که خاک پی حیدرم 

 

آنچه که فردوسی به آن می‌پرداخت، جدای از جنبهٔ شعری، دانشورانه نیز بود؛

از شاهنامه این‌گونه برداشت کرده‌اند که فردوسی با زبان و دیوان‌های شاعران عرب و نیز با زبان پهلوی آشنا بوده‌است.

فردوسی خرد را سرچشمه و سرمایهٔ تمام خوبی‌ها می‌داند. او بر این باور است که آدمی با خرد، نیک و بد را از یکدیگر بازمی‌شناسد و از این راه به نیک‌بختی این جهان و رستگاری آن جهان می‌رسد. 

 

مرگ وآرامگاه فردوسی:

پس از مرگ، واعظ طبرستان به دلیل شیعه بودن فردوسی از به خاکسپاری پیکر فردوسی در گورستان مسلمانان جلوگیری کرد و به ناچار در باغ خود وی در توس به خاک سپرده شد.

آرامگاه فرودوسی زیارتگاه اهل دانش و معرفت بود و با آن‌که بارها آن را با خاک یکسان کردند، از نو ساخته می‌شد.

و همچنین بین سال‌های ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۳ به فرمانِ رضاشاه بازسازی شد

 

زندگینامه فردوسی,آرامگاه فردوسی,بیوگرافی فردوسی آرامگاه فرودوسی زیارتگاه اهل دانش و معرفت بود

 

منبع شاهنامه فردوسی:

نخستین کتاب نثر فارسی که به عنوان یک اثر مستقل عرضه شد، شاهنامه ای منثور بود. 

این کتاب به دلیل آن که به دستور و سرمایه "ابومنصور توسی" فراهم آمد، به "شاهنامه ابومنصوری" شهرت دارد و تاریخ گذشته ایران به حساب می آید. 

اصل این کتاب از میان رفته و تنها مقدمه آن که حدود پانزده صفحه می شود در بعضی نسخه های خطی شاهنامه موجود است. 

 

علاوه بر این شاهنامه، یک شاهنامه منثور دیگر به نام شاهنامه ابوالموید بلخی وجود داشته که گویا قبل از شاهنامه ابومنصوری تألیف یافته است، اما چون به کلی از میان رفته درباره آن نمی توان اظهارنظر کرد. 

پس از این دوره در قرن چهارم شاعری به نام دقیقی که ظاهراً به دستور نوح بن منصور سامانی مأموریت یافته بود، شاهنامه ی ابومنصوری را که  به نثر بود به نظم در آورد.

دقیقی، هزار بیت بیشتر از این شاهنامه را نسروده بود و هنوز جوان بود که کشته شد (حدود ۳۶۷ یا ۳۶۹ هـ. ق) و بخش عظیمی از داستانهای شاهنامه ناسروده مانده بود.

فردوسی استاد و هشمهری دقیقی کار ناتمام او را دنبال کرد. 

از این رو می توان شاهنامه دقیقی را منبع اصلی فردوسی در سرودن شاهنامه دانست. 

 

شاهنامه فردوسی:

"شاهنامه"، پرآوازه‌ترین سرودهٔ فردوسی و یکی از بزرگ‌ترین نوشته‌های ادبیات کهن پارسی است.

و همچنین حافظ راستین سنت های ملی و شناسنامه قوم ایرانی است. شاید بی وجود این اثر بزرگ، بسیاری از عناصر مثبت فرهنگ آبا و اجدادی ما در طوفان حوادث تاریخی نابود می شد و اثری از آنها به جای نمی ماند. 

فردوسی در شاهنامه، فرهنگ ایران پیش از اسلام را با فرهنگ ایران پس از اسلام پیوند داده‌است.

 

او از همان روزگار کودکی، بینندهٔ کوشش‌های مردم پیرامونش برای پاسداری ارزش‌های دیرینه بود و خود نیز در چنان زمانه و زمینه‌ای پابه‌پای بالندگی جسمی به فرهیختگی رسید و رهرو سخت‌گام همان راه شد.

 

آغاز سرودن شاهنامه را برپایهٔ شاهنامهٔ ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی می‌دانند، اما با نگریستن به توانایی فردوسی می‌توان چنین برداشت کرد که وی در جوانی نیز به سرایندگی می‌پرداخته و چه‌بسا سرودن بخش‌هایی از شاهنامه را در همان زمان و برپایهٔ داستان‌های کهنی که در داستان‌های گفتاری مردم جای داشته‌اند، آغاز کرده‌است.

 

فردوسی برای سرودن آن نزدیک به ۱۵ سال  تلاش کرد و سر انجام آن را در سال ۳۷۲ به پایان رساند. 

 

شاهنامه، منظومه مفصلی است که حدوداً از ۶۰ هزار بیت تشکیل شده و دارای ۳ دوره اساطیری، پهلوانی، تاریخی است.

 

روایت نبرد خوبی و بدی است و پهلوانان، جنگجویان این نبرد دائمی در هستی‌اند.

پهلوانانی همچون فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز و طوس از این دسته هستند.

شخصیت‌های دیگری نیز همچون ضحاک و سلم و تور وجودشان آکنده از شرارت و بدخویی و فساد است.

 

کاری که فردوسی به انجام رساند و با این کار، تا اندازه‌ای ادب پارسی میانه را از نابودی رهانید.

 

ویژگی های شاهنامه فردوسی:

تصویرسازی در شعر فردوسی جایی بسیار مهم دارد.

شاعر با تجسم حوادث و ماجراهای داستان در پیش چشم خواننده او را همراه با خود به متن حوادث می برد، گویی خواننده داستان را بر پرده سینما به تماشا نشسته است. 

 

تصویرسازی و تخیل در اثر فردوسی چنان محکم و متناسب است که حتی اغلب توصیفات طبیعی درباره طلوع، غروب، شب، روز و . . . در شعر او حالت و تصویری حماسی دارد و ظرافت و دقت حکیم طوس در چنین نکاتی موجب هماهنگی جزئی ترین امور در شاهنامه با کلیت داستان ها شده است. 

چند بیت زیر در توصیف آفتاب بیان شده است:

چو خورشید از چرخ گردنده سر 

برآورد بر سان زرین سپر 

 

*** 

 

پدید آمد آن خنجر تابناک 

به کردار یاقوت شد روی خاک 

 

*** 

 

چو زرین سپر برگرفت آفتاب 

سرجنگجویان برآمد ز خواب 

و این هم تصویری که شاعر از رسیدن شب دارد: 

چو خورشید تابنده شد ناپدید 

شب تیره بر چرخ لشگر کشید 

 

موسیقی در شعر فردوسی از عناصر اصلی شعر محسوب می شود. انتخاب وزن متقارب که هجاهای بلند آن کمتر از هجاهای کوتاه است، موسیقی حماسی شاهنامه را چند برابر می کند. 

علاوه بر استفاده از وزن عروضی مناسب، فردوسی با به کارگیری قافیه های محکم و هم حروفیهای پنهان و آشکار، انواع جناس، سجع و دیگر صنایع لفظی تأثیر موسیقایی شعر خود را تا حد ممکن افزایش می دهد. 

 

اغراقهای استادانه، تشبیهات حسی و نمایش لحظات طبیعت و زندگی از دیگر مشخصات مهم شعر فردوسی است. 

برآمد ز هر دو سپه بوق و کوس 

هوا نیلگون شد، زمین آبنوس 

چو برق درخشنده از تیره میغ 

همی آتش افروخت از گرز و تیغ 

هوا گشت سرخ و سیاه و بنفش 

ز بس نیزه و گونه گونه درفش 

از آواز دیوان و از تیره گرد 

ز غریدن کوس و اسب نبرد 

شکافیده کوه و زمین بر درید 

بدان گونه پیکار کین کس ندید 

چکاچاک گرز آمد و تیغ و تیر 

ز خون یلان دشت گشت آبگیر 

زمین شد به کردار دریای قیر 

همه موجش از خنجر و گرز و تیر 

دمان بادپایان چو کشتی بر آب 

سوی غرق دارند گفتی شتاب 

  • 302
  • 73
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۴۸
در انتظار بررسی: ۷۸
غیر قابل انتشار: ۸۰
جدیدترین
قدیمی ترین
عالي بود
عالی بود ممنون از این سایت خوبتون
عالی بود ممنون از ای...
عالی
فردوسی افتخار باعث افتخار کل ایران زمین از بلوچستان تا آذربایجان از خراسان تا خوزستان و همچنین دیگر کشور ها مانند تاجیکستان و افغانستان و ...
فردوسی افتخار باعث ا...
وداااا
واقعا خیلی خوب بود ممنون
فردوسی شاعر پرآوازه وفروتن واهل فن ایران است،پارسی ترین پارسی زبان ایران،فقط میتوان از فردوسی نام برد...اُبهت وغیرت ایران شاعرپارسی گوی ایران،فردوسی
فرذوسی واقعا برای اهل فارس گنجینه بی بدیل بجا گذاشته
فردوسی مظهر ایرانپرستی و میهن پرستی بود و هست
من عاشق فردوسی ام عالیه
من عاشق فردوسی هستم
عععععععععععععععااااااااااااااللللللللللللییییییییی بود
ممنون از این سایت و اطلاعاتش
ممنون از این سایت و ...
عالی
فردوسی عالیه
فردوسی عالیه لطفا لایک کنید ممنون
فردوسی عالیه لطفا لا...
فردوسی خیلی شاعر بزرگی است
فردوسی خیلی شاعر بزر...
بله
فردوسی خیلی عالیه ممنون لطفا لا یک کنید
فردوسی خیلی عالیه مم...
لایک
فردوسی جزو شاعر های خوب ایران هست
فردوسی جزو شاعر های ...
بله
من که اصلا با فردوسی وسعی حال نمی کنم.
من که اصلا با فردوسی...
متاسفم
من که اصلا با فردوسی...
چرا؟از نظر من حرفتون نادرسته
من که اصلا با فردوسی...
من که خیلی حال کردم
من که اصلا با فردوسی...
نه بابا!
من که اصلا با فردوسی...
چون اینکه احساس نداری
من که اصلا با فردوسی...
اگر فردوسی نبود ما داشتیم الان عربی صحبت میکردیم، بدون شک
اگر فردوسی نبود ما د...
دقیقا
دقیقا...
اره
ممنون
خیییلی خوب بود *فردوسی*
فردوسی عالی است
فردوسی عالی است ...
واقعا
فردوسی عالی است ...
اره
اره ...
فردوسی بهترین شاعر دنیاس
عالی
عالی...
فردوسی خیلیی خیلیییی خوب است
عالی...
اصلا این چیزایی که نوشتن غلط هستن
اقای فردوسی بسیار عالی است
اقای فردوسی بسیار عا...
مانمیدانیم
اقای فردوسی بسیار عا...
دقیقا
عالي
عالي...
عالی بود
عالي...
فوق العاده بوده است
فوق العاده بوده است...
عالی است
عالي...
فردوسی ادمی بسیار عالی بود
مشاهده کامنت های بیشتر
ویژه سرپوش