با تنوع بازار سدانهای چینی، انتخاب میان گزینههای موجود سختتر از قبل شده است. از اینرو در این مقایسه ۳ مورد از محبوبترین و پرفروشترین سدانهای چینی را در مقابل یکدیگر قرار دادیم و به نقاط قوت و ضعف آنها پرداختیم. هر ۳ این خودروها ساخته شناخته شدهترین برندهای چینی هستند و از نظر کیفیت و وضعیت بازار در شرایط مناسبی قرار دارند.
برلیانس H330 اتوماتیک
این روزها هیزم آتش رقابت میان چینیهای سگمنت C زیاد شده و ورود عضوی جدید به نام برلیانس H300، انتخاب میان سدانهای متوسط چینی را واقعا سختتر از قبل کرده است. برلیانس یکی از برندهای معتبر خودروساز چینی بهشمار میرود و چیزی که موجب تمایز آن با سایر برندهای چینی شده، شریک آلمانیاش یعنی بامو است که بخشی از تجربیاتاش را در ساخت این محصول به خودروساز چینی منتقل کرده.
برلیانس روی پلتفرم تغییر یافته بامو سری ۱ مونتاژ میشود و با نگاهی دقیق به طراحی بدنهاش، به خوبی میتوان به رابطه این خودروساز با شریک باواریایی پی برد. طراحی بدنه فراتر از آن چیزی است که از یک خودرو چینی انتظار دارید. خطوط روی بدنه به خوبی با یکدیگر هماهنگ هستند و برجستگی روی گلگیرها باعث شده تا ابهت بدنه بیشتر به چشم بیاید. مواردی نظیر مهشکنهای جلو و سانروف، ظاهر مدل اتوماتیک فولآپشن را از مدل پایه مجزا میکند. همچنین استفاده از رینگهای ۱۵ اینچی اسپرت نیز به زیبایی هر چه بیشتر ترکیب ظاهری برلیانس کمک شایانی کرده است.
علیرغم ابعاد جمع و جور بدنه نسبت به رقبا، که باعث شده هدایت و پارک کردن برلیانس در شهرهای شلوغ آسان شود، فضای کابین جادار و راحت است و از این نظر میتوان برلیانس سدان را میان تندر ۹۰ و ۲۰۶ اسدی در نظر گرفت.
نخستین چیزی که هنگام ورود به برلیانس جلب توجه میکند، رنگبندی گرم کابین و جذابیت ترکیب ۲ رنگ کنسول جلو و پنل درهاست که حالوهوای خودروهای گرانقیمتتر را تداعی میکند. اما صندلیها برخلاف جک و جیلی فاقد روکش چرمی هستند و کیفیت پوشش آنها برای خودرویی با قیمت بالای ۵۰ میلیون تومان معمولی به نظر میرسد.
البته ایرادی به راحتی صندلیها وارد نیست. علاوه بر اینکه صندلیها به خوبی سرنشینان را در بر میگیرند و از حرکت اضافی بدنشان جلوگیری میکنند، جنس نرم و راحت آنها باعث شده تا در مسافرتهای طولانی راحتی سرنشینان را مهیا کنند. صندلی راننده در ۸ جهت تنظیم میشود و موقعیت قرارگیری راننده در برلیانس نسبت به ۲ خودرو دیگر اسپرتتر است. کیفیت کلی مونتاژ و متریال کابین قابل قبول است. اما به حاطر رنگبندی روشن کابین، درزها و فاصله میان بعضی از قطعات، بیشتر از جک یا جیلی خودشان را نشان میدهند. چیدمان کابین نیز مناسب است و نمره قبولی را در بحث ارگونومی کسب میکند.
سیستم تهویه بهصورت اتوماتیک قابل تنظیم است و پس از چند دقیقه فعالیت، قدرت واقعی خود را به نمایش میگذارد و از این نظر یکی از بهترینها در این مقایسه بهشمار میرود. پیشرانه استفاده شده در برلیانس، حجم و قدرت کمتری نسبت به ۲ رقیب دیگر دارد. یک پیشرانه ۱.۵ لیتری ۴ سیلندر که قادر است ۱۰۳ اسببخار نیرو در دور ۵۸۰۰ تولید کند. شاید با توجه به قدرت نهچندان بالای پیشرانه نتوانید خودروهای همکلاس را در جادهها جا بگذارید. اما مصرف پایین و کم سروصدا بودن پیشرانه، در مسیرهای شهری سرنشینان را به خود علاقهمند میکند.
برلیانس با ۲ گیرباکس اتوماتیک و دستی در کشور عرضه شده است. نمونه اتوماتیک از یک گیرباکس ۶ سرعته (۵ دنده جلو یک دنده عقب) بهره میبرد و مصرف سوختش حدود ۶.۷ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر است. البته در حالت اتوماتیک با تعویض دندهها در دورهای پایین، دور خودرو در سربالاییها افت میکند و رمق پیمودن شیبهای نهچندان تند را هم ندارد. اما در حالت دستی دور موتور بالاتر نگه داشته میشود و نکته مثبت دیگر اینکه بیشینه گشتاور ۱۳۸ نیوتنمتری در دور نهچندان بالای ۳۸۰۰ به محور جلو منتقل میشود.
یکی از نقاط قوت برلیانس نسبت به رقبای خود، فرمانپذیری عالی و هندلینگ مناسب است. البته از خودرویی که نام بامو در شناسنامهاش به چشم میخورد، جز این هم انتظار نمیرود. تعلیق در جلو از نوع مکفرسون و در عقب از نوع میل پیچشی است و حتی در مسیرهای ناهموار نیز تنشهای وارد شده به چرخها را به کابین منتقل نمیکند.
صندوق بار ۴۶۰ لیتری برلیانس به خوبی نیازهای مسافرتی سرنشینان را پاسخ میدهد و باک ۵۵ لیتریاش باعث شده تا پای مالکش کمتر به پمپبنزین باز شود. همچنین برلیانس توانسته امتیاز ۵ ستاره از موسسه CNCAP کسب کند و وجود ۲ عدد ایربگ در کابین و استفاده از گاردهای محافظتی در استخوانبندی درهای جانبی، به خوبی ایمنی سرنشینان را تامین میکند.
جیلی امگرند EC7
شرکت جیلی از سال ۱۹۸۶ فعالیت خود را آغاز کرد و از سال ۲۰۰۲ وارد گود خودروسازی شد. این شرکت اکنون به عنوان یکی از ۴ خودروساز برتر چین شناخته میشود. همچنین در سال ۲۰۰۸ شرکت جیلی بخش عمدهای از سهام ولوو را خریداری کرد و با مالکیت این برند سوئدی، خود را در بازارهای جهانی نیز مطرح کرد. امگرند از زیر مجموعههای شرکت جیلی بهشمار میرود که از سال ۲۰۰۹ به جیلی اضافه شده و خودروهای لوکس این شرکت را شامل میشود.
امگرند EC7 بزرگترین سدان جیلی است. کمتر از ۲ سال از حضور EC7 در ایران میگذرد و با طراحی زیبا و فهرست امکانات مناسب، در این مدت توانسته نظر خریداران زیادی را به سوی خود جلب کند. طراحی EC7 از تویوتا کرولا الهام گرفته شده و شباهتهایی نیز به هیوندای آوانته دارد. جلو پنجره مشکیرنگ هماهنگی جالبی با کاسه تیره چراغهای جلو دارد و خطوط روی بدنه از هماهنگی مناسبی با یکدیگر بهره میبرند. ایرادی به نمای جانبی وارد نیست و پوشش کرومی دستگیره درها حس لوکس بودن را القا میکند.
قسمت عقب نقطه اوج طراحی EC7 بهشمار میرود و شباهتهایی با بنز کلاس S نسل قبل دارد. چراغهای متشکل از لامپهای LED و نوار کرومی بالای جای پلاک و برجستگی روی در صندوق عقب، همگی گواه این مدعا هستند. در طراحی EC7 روی ذات لوکس خودرو تاکید بیشتری شده و چاشنی اسپرت طراحی J5 را ندارد و حتی میتوان گفت در برخی نقاط نسبت به J5 سادهتر و بدویتر نیز هست.
با ورود به کابین با فضایی نسبتا لوکس با کیفیت قابل قبول روبهرو خواهید شد. اندازه فرمان نسبتا بزرگ است و صندلیها با چرم مصنوعی پوشانده شدهاند. از نقاط قوت کابین EC7 نسبت به J5، میتوان به تنظیم برقی صندلی جلو و صفحه نمایشگر روی کنسول مرکزی جلو اشاره کرد. البته تنظیمات این صفحه نمایشگر و سیستم صوتی با سختی انجام میشود و گاهی اوقات، زبان این سیستم به صورت خود به خود از انگلیسی به چینی تغییر پیدا میکند!
از نظر زیبایی بصری، قطعات دکوراتیو کابین یک رده پایینتر از J5 قرار میگیرند و کیفیت دکمههای تنظیم سیستم صوتی روی فرمان و دکمههای شیشه بالابر روی درها چنگی به دل نمیزند. جالب است که به جز دکمههای روی در راننده، دکمههای شیشه بالابر روی سایر درها فاقد چراغ روشن شونده در شب هستند! صندلیهای EC7 سفت است و نسبت به J5 از راحتی کمتری برخوردار است.
فضای پا برای صندلیهای جلو مناسب است، اما فضای سر و پا در ردیف عقب، با توجه به ابعاد خودرو، محدود به نظر میرسد و افراد قدبلند را دچار مشکل میکند. یکی دیگر از برتریهای EC7 نسبت به J5 در تعداد ایربگهای نصب شده در کابین است. که علاوه بر ۲ ایربگ جلو، از ایربگهای جانبی و پردهای نیز بهره میبرد. فراموش نکنید با یکی از ایمنترین خودروهای چینی طرف هستید. EC7 اولین خودروی چینی است که موفق به کسب ۴ ستاره ایمنی از موسسه EURONCAP شده و همین عامل راه ورود به بازارهای جهانی را برای EC7 گشوده است.
یکی از نکات جالب ایمنی در EC7، باک ضد انفجار آن است که با چند لایه پلیمری پوشانده شده. در کل کیفیت مونتاژ و متریال کابین EC7 قابل قبول است، اما از نظر طراحی کابین در مقابل J5 کم میآورد. این در حالی است که در بحث فهرست امکانات، EC7 نسبت به J5 از برتری نسبی برخوردار است.
جیلی EC7 یک پیشرانه ۴ سیلندر با ۱۶ سوپاپ به حجم ۱.۸ لیتری را در دل خود جای داده که بر پایه یکی از پیشرانههای تویوتا طراحی شده است. این پیشرانه به سامانه زمانبندی متغیر سوپاپها مجهز شده و قادر است ۱۳۷ اسببخار قدرت و ۱۷۲ نیوتنمتر گشتاور تولید کند. موتور EC7 با مکث کوتاهی پس از استارت روشن میشود. صدای پیشرانه در طول حرکت زیاد است و عایقبندی نامناسب کابین باعث شده تا صدای پیشرانه و چرخها به داخل کابین نفوذ کند.
با وجود موقعیت برابر پیشرانه با J5، EC7 نسبت به J5 زمان بیشتری را برای رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر طلب میکند. تعلیق در جلو از نوع مک فرسون و در عقب از نوع TRAILING ARM است. سیستم تعلیق عقب و تایرهای GITI با پهنای ۲۱۵ میلیمتر، نقش بسزایی در کوبشهای داخل کابین دارند، اما همین لاستیکهای پهن، موجب افزایش هندلینگ و چسبندگی EC7 شدهاند.
فرمان عملکرد مناسبی دارد، اما انتقال تکانهای مسیر به فرمان از دقت آن میکاهد. همچنین با وجود دیسکهای خنکشونده در هر ۴ چرخ و سیستم ABS و EBD، ترمزهای EC7 چندان قوی نیستند و در ترمزگیریهای شدید، علاوه بر دایو دماغه خودرو، صداهایی نیز از چرخها شنیده میشود. جعبهدنده ۵ سرعته دستی EC7 عملکرد نرمی دارد اما هنگام معکوس دادن شاهد افت محسوس موتور هستیم. جعبهدنده اتوماتیک CVT نیز از عملکرد نسبتا مناسبی برخوردار است. در کل از نظر قابلیتهای فنی و سواری، EC7 تا حدودی از هموطنش J5 کم میآورد و بیشتر یک خودرو خانوادگی و مناسب افراد میانسال است تا یک سدان چابک و جوانپسند.
JAC J5 اتوماتیک
این سوی گود جک J5 اتوماتیک قرار دارد. J5 اولین خودرو اتوماتیک کرمانموتور بهشمار میرود و حدود یک سالی از حضور آن در بازار ایران میگذرد. البته پیش از این، کرمانموتور نمونه دنده دستی J5 را با پیشرانهای ۱.۵ لیتری عرضه میکرد، اما J5 اتوماتیک مجهز به پیشرانه ۱.۸ لیتری و گیرباکس اتوماتیک داستان متفاوتی دارد. محصولات جک بهترین طراحی را میان خودروهای چینی دارند و J5 نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتی روزنامه واشنگتن پست در مقالهای، تلاش جک برای زدودن ذهنیت بد خودروهای چینی را مورد توجه قرار داده است.
طراحی J5 هنر شرکت پینینفارینا، طراح محصولات فراری و مازراتی است و اگر سری به سایت این شرکت ایتالیایی بزنید، از میان سایر خودروهای چینی، تنها نام جک در بخش افتخارات آن ثبت شده است. طراحی J5 بسیار زیبا و هماهنگ است و میتوان گفت یکی از زیباترین چینیهای بازار به حساب میآید. بهطوریکه اگر نشان ستاره مانند جک از روی J5 برداشته شود، به سختی میتوان به چینی بودن آن پی برد. همچنین اگر بخواهید مدل اتوماتیک را از روی ظاهر تشخیص دهید، باید نگاهی به سانروف و طرح متفاوت رینگها با مدل منوال بیاندازید.
با ورود به کابین جک درمییابیم با فضایی بسیار جذاب و با کیفیت روبهرو هستیم. با قرا گرفتن روی صندلیها، لحظهای شک خواهید کرد که سوار یک سدان ۶۰ میلیونی شدهاید! رنگبندی کابین و کیفیت کلی متریال کابین تا حدودی از EC7 بهتر است و نمیتوان منکر جذابیت کابین جک شد. پنل درها و صندلیها با چرم مشکی رنگ پوشانده شدهاند و چرم دوخته شده دور فرمان کیفیت قابل قبولی دارد. جذابیت صفحه کیلومترشمار و قطعات دکوراتیو براق روی کنسول و درها از EC7 بیشتر است و نورپردازی آبیرنگ نشانگرها فضای آرامشبخشی را بهوجود میآورد.
فاصله بین محورها از لیفان ۶۲۰ بیشتر است و برخلاف EC7، سرنشینان ردیف عقب از فضای مناسبی برخوردار هستند. همچنین برای سرنشینان ردیف عقب، دریچههای مجزای سیستم تهویه تعبیه شده است. صندلیها نیز سفتی صندلیهای EC7 را ندارند و بهخوبی سرنشینان را در بر میگیرند. در عوض، خبری از تنظیمات برقی صندلی جلو نیست و صندلی راننده به صورت دستی در ۸ جهت تنظیم میشود. همچنین صفحه نمایشگر نیز به صورت فابریک روی جک عرضه نمیشود و کامپیوتر سفری اطلاعاتی نظیر مصرف سوخت و فاصله قابل پیمایش را ارائه نمیدهد.
J5 توانسته ۵ ستاره ایمنی از موسسه CNCAP دریافت کند و در زمینه ایمنی به اندازه EC7 ستاره ندارد! البته این بهدین معنا نیست که J5 خودرو ناامنی محسوب میشود. این خودرو از ۲ کیسه هوا بهره میبرد و در تستهای تصادف روبهرو و جانبی، به خوبی ضربات را جذب میکند و مانع آسیب دیدن سرنشینان میشود. در کل کیفیت متریال و مونتاژ J5 دلچسبتر از EC7 به نظر میرسد و اگر از چند آپشنی که جیلی نسبت به جک اضافهتر دارد صرف نظر کنیم، باید در این بخش، J5 را برنده بدانیم. نیروی محرکه J5 توسط یک پیشرانه ۱.۸ لیتری ۱۶ سوپاپ تامین میشود که با چند اسببخار بیشتر نسبت به EC7، قادر است ۱۴۱ اسببخار و ۱۶۵ نیوتنمتر گشتاور تولید کند.
پیشرانه و گیرباکس J5 متعلق به میتسوبیشی ژاپن است و تحت لیسانس این شرکت در چین مونتاژ میشود. عایقبندی کابین نسبت به EC7 بهتر است و خبری از صداهای اضافه و صدای پیشرانه داخل کابین نیست. J5 شتاب اولیه مناسبی دارد و کشش موتور آن در سبقتها و مانورهای ناگهانی راننده را روسفید میکند.
یکی از مهمترین نقاط قوت J5 در بحث فنی، گیرباکس ۴ سرعته اتوماتیک میتسوبیشی این خودرو است. با فشردن شستی روی اهرم دنده میتوان دندهها را به صورت دستی نیز تعویض کرد. در حالت دستی میتوان با خیالت راحت معکوس داد، چون حالت هوشمند گیرباکس معکوس را پس نمیگیرد. همچنین کاتآف روی ۵۰۰۰ دور قرار دارد و هنگام گاز دادن میتوان از توان موتور استفاده بهینه برد. واکنش دنده نیز نسبت به میزان فشردن پدال گاز مناسب است. همچنین هنگام ترمزگیری، دماغه J5 همچون EC7 دایو نمیکند و خبری از سروصداهای اضافه و بازی کردن کاور سانروف نیست!
از نظر فنی باید J5 اتوماتیک را برتر از EC7 قلمداد کرد. خودرویی که روح میتسوبیشی در آن دمیده شده و جزییات فنی جذابتری دارد. در این مقایسه جک J5 اتوماتیک یک سروگردن بالاتر از جیلی امگرند EC7 اتوماتیک قرار میگیرد. همچنین با افزایش تقاضا برای خرید J5، فاکتور بازار خرید و فروش دستدوم نامناسب خودروهای چینی نیز برای این خودرو کمرنگ شده است.
- 15
- 2
حسام
۱۳۹۷/۳/۷ - ۱۵:۰۵
Permalink