سعیده حسنی در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:شاید باورتان نشود، ما طنزنویسها از اینکه فرد بیبهره از ادبی ما را حیوان خطاب کند آن هم هنگامی که بدون زدن راهنما ناگهان جلوی او پیچیدیم، اندوهگین میشویم.
اندوهگینتر میشویم وقتی با جزییات بیشتر حتی نوع حیوان و گونه جانوریمان را هم مشخص کند. به هر حال دیگر جای نگرانی نیست.
امروز به شما توضیح میدهیم که «حیوان» هفت جد و آباد اوست و ما خیلی هم گُلایم. شاید جالب باشد بدانید ارسطو معتقد بود انسان حیوانی است ناطق و البته منظورش حرف زدن نبود، حرف را که همه میزنند، مخصوصا الان که حرف زدن مقوله پررونقی است به طوری که حتی در پاسخ به این سوال که آقاداماد چی کارهان، مادر داماد با افتخار میگوید: «حرف میزنه» و خب بقیه جزییات چندان مهم نیست، نباید سختگیری بیجا کرد، مبارکه.
اصلا همین که حرف میزنند، در مورد همه چیز، حتی مسائل شخصی دیگران، در اینستاگرام و توییتر و سایر فضاها اظهار نظر میکنند، بالاخره این موضوع حاکی از آن است که آنها میتوانند حرف بزنند و جای شکرش باقی است.
برگردیم به نظر ارسطو و منظور او از واژه «ناطق». عدهای معتقدند که منظور او از ناطق، قوه نطق است.
که خب از آنجایی که یک نفر یک حرفی میزند و ما قرنها بعد برای خودمان تعابیری از حرف او به عمل میآوریم که متوفی به حرف آمده میگوید «تو رو هر کی دوست داری، بسه، دیگه نمیتونم» و برای اینکه اشتباهی از این دست رخ ندهد، ما با جناب ارسطو تماس گرفتیم تا خودش بگوید منظورش چه بود.
منتها چون بدموقع تماس گرفتیم ایشان به ذکر این جمله «این چه وقت زنگ زدنه، حیوان» بسنده کرد و گوشی را قطع نمود. بعد از این تماس ناکام آقای حافظ هم ملتمسانه درخواست کرد با او مصاحبه کنیم تا از دردهای ناشی از تعابیر به عمل آمده از اشعارش برایمان بگوید که ما وقعی ننهادیم.
علی ای حال ما همان منظور قوه نطق را برداشت میکنیم و نتیجه میگیریم هر کسی که میتواند نطق کند و همزمان از قوه تعقل برخوردار است طبق نظر ارسطو در زیر مجموعه حیوانات ردهبندی میشود و مایی که بدون راهنما میپیچیم، در اتوبان عقب عقب میآییم و بدون تعقل آوا تولید میکنیم بی شک مثل گُلایم، نازو خوشگلیم.
- 10
- 4