روزنامه اعتماد شعر زیر را درج کرده است.
آقاي دوربيني! پاشو برو حيا كن/ «ترك من خراب شبگرد مبتلا كن»
«اي آنكه از عزيزي در ديده جات كردند»/ از دوربين بپرهيز اين قاب را رها كن
«اي بوي آشنايي دانستم از كجايي»/ چسبي به دوربينها همواره مثل راكن
در كوي نيكنامان اخلاق من همين است/ خواهي بيا ببخشا خواهي سر و صدا كن
در خواب دوش پيري ديدم كه داشت ميگفت/ با هيچكس نبوده اين دوربين وفاكن
آقاي دوربيني تفسير اين دو حرف است/ با دوستان محبت با دشمنان صفا كن
در را اگر ببندي از راه ديگر آيد/ باور نميكني؟ نه؟ حالا بشين نگا كن
- 21
- 7