آن شنیدستی که در اقصی غور
توی مجلس ناگهان برخاست شور
بود صحبت، صحبتِ قرعهکشی
تا چه کس در روسیه یابد حضور
یک نفر آورد گلدانی بزرگ
یک نفر خودکار و کاغذ کرد جور
یک نفر برگشت زود از شهرشان
یک نفر خود را رساند از راه دور
بود آنروز آنقدَر مجلس شلوغ
سوزن تهگرد جا میشد به زور
در زمان رایگیری با فشار
بینشان میگشت گلدان بلور
کار جریان داشت با شش فوریت
این عدد از فوریت یعنی وفور
بود مجلس غرق شور و التهاب
توی دلها بود از امّید، نور
من نمیدانم که آخرسر چه شد
یا چه افرادی شدند اعضای تور
میکنم اما به مجلس افتخار
میکنم بسیار احساس غرور
هر که رای آورده باشد نوش جان
ای حسودان! بتّرکد چشم شور
مهدی استاداحمد
- 19
- 1