اعلام کردهاند که در یکی از استانها، قصابی محبت کرده و گوشت الاغ و اسب را بهجای گوشت گوسفند به مشتریان خود قالب کرده است. ماجرا زمانی حیرتانگیز میشود که بدانید این الاغهای نازنین، بیمار و مریض هم بودهاند، یعنی از فردا وقتی وارد بعضی از رستورانها میشویم، داخل منوی آنها نوشته شده؛
الف- کوبیده با گوشت الاغ کمکارکرد، بیستهزار تومان
ب- کوبیده با گوشت الاغ خسته، پانزدههزار تومان
ج- کوبیده با گوشت الاغ افسرده، دههزار تومان
د- کوبیده با گوشت الاغ مریض، سههزار تومان، دو سیخ بخر، سهتا ببر!
البته وقتی این خبر را خواندم با خودم گفتم: «واقعا الاغ اصلی و واقعی این ماجرا کیه؟!» چون الاغ که به اشتباه در فرهنگ ما به او توهین میشود (بدون اینکه خطایی از وی سر زده باشد) هرگز با کسی این کار را نمیکند. کدام الاغی را سراغ دارید که گوشت یک حیوان مریض را به کسی بفروشد؟! اگر سراغ ندارید پس لطفا به الاغ توهین نکنید. اما اگر الاغبودن را صفت در نطر بگیرید، آنقدری که بعضیها الاغ هستند خود الاغ، الاغ نیست!
حالا شما پای حرف همین گوشت الاغمریضفروش بنشینید، از تمام دنیا شاکی است. به تمام وزرای دولت، نمایندگان مجلس و اعضای شورای شهر نقد وارد میکند. کارشناس تحلیل مسائل ونزوئلاست. داخل تاکسی که مینشیند، منتقد جدی سیاستهای اتحادیه اروپا و موافق برگزیت است. اتفاقهای اخیر خاورمیانه را شخم میزند.
برای برونرفت از بحرانهای ارزی راهکار دارد و... اما خودش در خفا میتواند گوشت الاغ بیمار به مردم بفروشد. من نمیگویم منتقد نباشیم، من میگویم نقد از داخل خانه خودمان شروع میشود. شما پیش از انتقاد از پراید و کیفیت جادهها، فاصله طولی و عرضی را رعایت کن، با سرعت قانونی حرکت کن، کمربند ایمنی ببند، پشت فرمان تخمه و چای نخور و چرت نزن، اگر تصادف کردی، یقه بقیه را بگیر!
فریور خراباتی
- 13
- 4