دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳
۱۲:۵۸ - ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۱۰۴۲۲۲
تاپ طنز

چه خبرتونه؟ چه خبرتونه؟!!!

کيومرث شايد باورت نشود که به بخش طنز سال رسيده‌ايم. نه اشتباه نکن! نه مسابقه استندآپ کمدي قرار است برگزار شود و نه موضوع مربوط از شروع دوباره برنامه‌ دورهمي است و نه قرار است کلاه‌قرمزي از تلويزيون پخش شود؛ نزديک انتخابات مجلس هستيم و برخي از کانديداها طبق روال در اين دوره دست به کارهاي محيرالوقوعي مي‌زنند و بيم آن مي‌رود در ميتينگ‌هاي انتخاباتي ناگهان يک نفر از کلاهش خرگوش بيرون‌ بکشد يا از آستينش پارچه بيرون بياورد.

حتي توي بخش موسيقي هم در اين دوره پيشرفت‌هايي داشته‌ايم، مثلا يکي از کانديداها موريک ويدئويي منتشر کرده که پس از ديدن آن شهرام شب‌پره با دست روي پيشاني‌اش زده و گفته: «چرا اين شعر و ترانه به ذهن خودم نرسيد؟!» در اين موزيک ويدئو خواننده مي‌خواند: «فلان نماينده تويي؛ حامي شهرم تويي... لالاي لاي لاي!» که واقعا بازار موسيقي شش و هشت داخل کشورمان را تکان داده است. اما در همين نماهنگ تمام دستاوردهاي چهار ساله حضور ايشان در مجلس به مخالفت با افزايش قيمت بنزين محدود مي‌شود (خسته نباشيد واقعا!).يعني گشته‌اند تا ببينند راي‌جمع‌کن‌ترين شعار چيست، همان را در ويدئو آورده‌اند.

همچنين در تنش‌هاي انتخاباتي ميان دو کانديدا تعدادي مجروح و زخمي شده‌اند. اين خبر قاعدتا بايد پس برخورد دو قطار يا تصادف زنجيره‌اي در آزادراه رخ داده باشد اما در رقابت‌هاي کانديداها رخ مي‌دهد. عجيب است واقعا!

در يک ويدئوي ديگري که تماشا کردم يکي از نماينده‌هاي هميشگي مجلس جشني برگزار کرده که ابتدا آتش‌بازي در آن انجام مي‌دهند و بعد خواننده‌ها آواز مي‌خوانند و يک‌سري ژانگولربازي ديگر هم داريم. يعني ابتدا فکر کردم تبليغ سيرک يا جنگ شادي است اما با نماي بسته‌اي که از جناب نماينده ديدم متوجه شدم مربوط به تبليغات انتخاباتي است. يک‌جوري هم مجلس گرم بود که کار داشت به شاباش کشيدن و رقص چاقو مي‌کشيد. هر لحظه هم منتظر بودم يک نفر بيايد از حلقه آتش بپرد يا بندبازي کند، منتهي ويدئو کامل نبود؛ ممکن است اين شيرين‌کاري‌ها را هم انجام داده باشند.

کيومرث جان من نمي‌دانم خدمت‌رساني و خادمي مردم واقعا کار سختي است. يعني هرکس وارد چنين کارزاري شود بايد اول يک دل سير گريه کند، بعد يک عزم جدي براي حل مشکلات داشته باشد، با بشکن و بالا بنداز که آدم سراغ قانونگذاري نمي‌رود. يعني حداقل در مجلس‌هايي که ما شاهد آنها بوديم، از اين خبرها نبود.

يک کانديداي دوست‌داشتني و تودل‌بروي ديگر هم محبت کرده و در يک سخنراني گفته: «هرکس مي‌خواهد ناراحت بشود، بشود، مي‌خواهيد راي ندهيد هم ندهيد! هر کس نمي‌تواند در تهران ۱۰ ميليون تومان درآمد داشته باشد يا جنم ندارد، يا پشتکار ندارد يا مهارت ندارد» که من ترجيح دادم جمله ايشان را چنين کامل کنم: «هر کس نمي‌تواند در تهران ۱۰ ميليون تومان درآمد داشته باشد يا پارتي ندارد، يا ژن خوب ندارد، يا رانت ندارد، يا زد و بند ندارد يا ابزار پاچه‌خواري ندارد!». باور کنيد من خودم چندين نفر را مي‌شناسم که هم جنم دارند، هم پشتکار دارند، هم مهارت دارند‌ اما کسي بز به آنها نمي‌دهد تا علفزار ببرند. يعني شما ببين آنهايي که مي‌گويند‌ و باور دارند که مردم گرفتار هستند وقتي به مجلس مي‌روند آن کار دگر مي‌کنند (يعني هر کاري که به نفع مردم نيست!)، يک نفر که چنين ديدگاهي دارد اگر به مجلس برود فکر مي‌کند رسما حوزه انتخابي‌اش گل و بلبل و «از اون بالا کفتر ميايه»‌طور است و همه چيز را به شوخي مي‌گيرد.

کيومرث جان در خبرهاي اين مدت زياد خواندم که برخي صدها ميليون يا ميليارد خرج تبليغات انتخاباتي‌شان مي‌کنند، پول‌هايي که خودش مي‌توانند در همان شهر به داد مردم برسد. يعني پول خرج مي‌کنند که به مجلس بروند تا بودجه بگيرند و خرج همان شهري بکنند که براي نماينده شدنش پول خرج کرده‌اند. يک حس عجيبي ندارد؟! يک‌جوري نيست؟! يعني تکليف آدم را حداقل مشخص نمي‌‌کند که چرا آدم بايد براي قبول چنين مسئوليت خطير و مهمي بايد پول هم از جيب خرج کند؟

در همين راستا با يک کانديداي فرضي تماس گرفتم تا نظر ايشان را جويا شوم:

من: سلام خدمت کانديداي محترم!

کانديدا: سلام عشق من! سلام هاني! سلام به توي اي روزنامه‌نگار زحمتکش، اي من دور اون تيترهاي جذابت بگردم، الهي هرچي درد و بلا داري بخوره توي سر دونالد ترامپ، پمپئو! چطوري؟

من: امروز يه‌جور متفاوتي جواب سلام نداديد؟!

کانديدا: خب الان نزديک انتخاباته گوله‌ نمک من! الان مهربون نباشيم پس کِي.... نه چيزه! من کلا آدم مهربوني‌ام، باور کن هيچي تو دلم نيست.

من: شما براي تبليغات انتخاباتي‌تون هزينه هم کرديد؟

کانديدا: تو بگو يه‌قرون! ما از اين پولا نداريم که عسل من!

من: آخه شنيدم شام و نهار مي‌ديد، سيم‌کارت رايگان مي‌ديد و...

کانديدا: اونا‌رو که من ندادم. اين اکبر‌چلويي نذر داشت گفت بيارم ستاد بدم، سيم‌‌کارت‌ها رو هم که يه خَيِر که نمي‌‌خواست اسمش فاش بشه، تُخس کرد توي جمعيت! الو؟ الو؟ قطع کرد!

فریور خراباتی

armanmeli.ir
  • 11
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش