دیگر شمارش دوشنبههای بدون نود و فردوسیپور از دست من یکی که در رفته. نود بعد از بخش خبری جذاب ۲۰ و ۳۰ دقیقه و تکرار سریالهای شبکه آیفیلم و کارشناسهای بیطرف شبکه خبر، جذابترین برنامه تلویزیونی بود که باعث میشد چند ساعتی توی خانهها جنگ و مرافعه به وجود بیاید. به صورتی که معمولا مرد خانه میخواست فردوسیپور را نگاه کند و زن خانه میخواست ببیند در فلان سریال ترکی بالاخره کی با کی ازدواج میکند. اما خوشبختانه این روزها با نبودن فردوسیپور یکی از دلایل اختلاف و طلاق و جدایی در خانوادهها از بین رفته. الان همه باهم توافق دارند و تا میثاقی را توی تلویزیون میبینند یکصدا میگویند: «بزن اون سریال ترکیه ببینیم بالاخره کی با کی ازدواج میکنه.»
کلا مملکت آرامتر شده. افراد زیادی با این فقدان به آرامش رسیدهاند. توی خیابان کسی با قفل فرمان دنبال کس دیگری نمیکند، ترافیک دم غروب اتوبان صدر هم به کمترین زمان ممکن رسیده. برف و باران هم که همین جوری دارد میآید. اتوبان تهران -شمال هم که به بهرهبرداری رسید. پراید هم که قیمتش برگشت به همان قیمت دوسه سال پیش. مردم هم که هجوم بردند به سمت شبکههای اجتماعی داخلی. اولین لباس فضاییمان را هم که دوختیم. تازه از همه اینها گذشته دلالهای فوتبال هم در آرامش دارند یک لقمه نانشان را درمیآورند. مدیران فدراسیون قراردادهایی میبندند که فتحعلی شاه هم رویاش نمیشود آنها را امضا کند. سایر مدیران هم بدون استرس پاسخگویی پاهایشان را انداختهاند روی میز و دارند چرتشان را میزنند. داورها هم رکورد سوتی بر ثانیه را شکسته و محال است در یک بازی اشتباه تأثیرگذار نداشته باشند. تماشاگران هم خیلی حرفهایتر رفتار میکنند و آنقدر روی نشانهگیریشان کار کردهاند که دقیقا سنگ را به همانجایی که میخواهند میزنند.
الان حتی خود فردوسیپور هم راحت شده. آن موقعها مجبور بود کل هفته را از اینور به آنور بدود تا بتواند دو-سه ساعت برنامه بسازد و همه را به جان هم بندازد، اما الان میتواند تا لنگ ظهر بخوابد، بعدش بنشیند و پلیاستیشن بازی کند، بعد یک بازی از لیورپول ببیند، آخر شب هم برود سالن محل و چندتا گل مشتی بزند که روحیهاش را از دست ندهد. اینها باعث شده نهتنها کانون خانوادههای ما گرمتر شود، بلکه کانون زندگی خود عادل هم گرمتر شود. میبینید؟ گاهی حذف یک آدم میتواند یک جامعه را خوشحال کند.
شهاب نبوی طنزنویس
- 17
- 5