سه شنبه ۰۲ مرداد ۱۴۰۳
۰۷:۴۹ - ۲۰ آبان ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۸۰۴۲۲۵
حوادث طبیعی

درباره زهرای ١٢ ساله

کوچکترین قربانی زلزله زیر آوار خانه کاهگلی

قربانیان زلزله روستای ورنکش درمیانه,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,حوادث طبیعی

دست‌های دخترش را حنا بست. موهایش را خشک کرد و شانه زد. لباس مرتب به او پوشاند. آن شب دلش می‌خواست خودش تمام کارهای دخترش را انجام دهد. دلش می‌خواست موهای زهرا را خودش شانه کند و برایش لباس بپوشاند.

دخترش را بوسید و زهرا به اتاقش رفت تا بخوابد. همه خانواده و میهمان‌ها خواب بودند که ناگهان غرش زمین همه را بیدار کرد؛ غرشی وحشتناک که ١٥ ثانیه طول کشید و همه‌جا را با خاک یکسان کرد. خانواده عابدی دقایقی طول کشید تا به خود بیایند و بفهمند چه اتفاقی افتاده است. وقتی می‌خواستند از سلامت همه خانواده مطمئن شوند، متوجه شدند زهرا و میهمان‌ها زیر آوار مانده‌اند. پدر و برادر زهرا رفتند تا آنها را نجات دهند. عمه زهرا و بچه‌هایش نجات پیدا کردند، اما زهرای ١٢ساله نتوانست زیر آوار تاب بیاورد.

پدرش با دست‌ خودش دخترش را از زیر خاک بیرون کشید، اما تا او را به بیمارستان بردند، نفس‌های زهرا قطع شد او یکی از معدود قربانیان زلزله روستای ورنکش در شهرستان میانه است. حالا مادر، پدر و برادر زهرا داغدارند. داغ زهرا، داغ از دست دادن خانه‌شان و داغ زندگی مصیبت‌باری که پیش رو دارند، آنها را از پا انداخته؛ نه مادرش می‌تواند صحبت کند، نه پدرش توانایی یادآوری آن شب وحشتناک را دارد. خاله زهرا که حالا از کرج به ورنکش آمده و در چادر از خواهر داغدیده‌اش مراقبت می‌کند، در گفت‌وگو با «شهروند» شب وحشتناک زلزله را روایت کرد.

شب زلزله چند نفر در خانه بودند؟

خواهرم و شوهرش به همراه زهرا و برادرش در خانه بودند. مادرشوهر خواهرم هم با آنها زندگی می‌کرد. اتفاقا آن شب، خواهرشوهر خواهرم به همراه دو فرزندش هم میهمان آنها بودند.

وقتی زلزله آمد زهرا خواب بود؟

بله، همه اهل خانه خواب بودند که زلزله آمد و خانه خراب شد. در آن لحظه فقط شوهر خواهرم بیدار بود.

خانه خواهرتان کاهگلی بود؟

بله، خانه‌ای بسیار قدیمی که خواهرم تقریبا ٢٠ سالی است در آن زندگی می‌کند. یعنی از وقتی ازدواج کرد همراه شوهرش در آن خانه زندگی کردند.

زهرا در کدام قسمت خانه بود؟

زهرا و عمه‌اش به همراه فرزندان عمه‌اش در اتاق خواب بودند. وقتی زلزله آمد، شوهر خواهرم که بیدار شده بود تا به دستشویی برود، می‌بیند دیوارها دارد ترک می‌خورد. بلافاصله همه را صدا می‌زند و با هم فرار می‌کنند. اما گویا درِ اتاقی که زهرا و عمه‌اش آن‌جا بودند، قفل می‌شود و آنها نمی‌توانند از اتاق بیرون بیایند. آوار روی سرشان خراب می‌شود. شوهر خواهرم می‌گوید زمین ١٥ ثانیه تمام تکان می‌خورد و می‌لرزید.

عمه زهرا و فرزندانش زخمی شدند؟

نه، زیاد زخمی نشده‌اند. همان لحظه پدر زهرا سراغ‌شان رفته بود و همراه پسرش آنها را از زیر آوار بیرون ‌کشیده بودند. اول برادر زهرا‌ رفته بود، او فقط پای زهرا را دیده بود و پدرش را صدا ‌کرده بود. پدرش هم به آن‌جا رفته بود و با کمک هم، همه را از زیر خاک بیرون کشیده بودند، اما زهرا زنده نماند. بقیه سالم هستند.

زهرا زخمی شده بود؟

نه، زهرا بدنش کاملا سالم بود. فقط کمی خون از دماغش جاری شده بود. انگار ضربه به سرش خورده و جان باخته بود.

زهرا چند‌سال داشت؟

١٢ ساله بود.

پیش از زلزله، زهرا حرفی به خانواده‌اش نزده بود؟

نه، ولی آن شب زهرا خیلی خاص شده بود. مادرش می‌گوید آن شب بعد از این‌که زهرا از حمام بیرون آمد، او دست‌هایش را حنا بست و موهایش را خشک و شانه کرد. لباس تمیز به تن زهرا پوشاند. حتی زهرا به مادرش می‌گوید خودم می‌توانم این کارها را انجام دهم، اما مادرش می‌گوید امشب دلم می‌خواهد خودم دخترم را مرتب کنم. زهرا لباس‌هایش را می‌پوشد و درحالی‌که مادرش موهایش را شانه کرده بود، به رختخواب می‌رود.

کلیپی از زهرا و هم‌کلاسی‌اش منتشر شده که زهرا در آن از آرزوهایش می‌گوید. ماجرای آن کلیپ چیست؟

چند وقت پیش از طرف صداوسیما به روستای ورنکش می‌روند و با چند خانواده در آن‌جا صحبت می‌کنند. درباره این‌که به چه چیزهایی نیاز دارند و چه کمبودهایی دارند. در آن کلیپ زهرا به خبرنگاران می‌گوید: «می‌خواهم درس بخوانم و مملکتم را بسازم.» زهرا آرزوهای زیادی داشت. همیشه می‌گفت می‌خواهم معلم شوم. از همان بچگی روپوش می‌پوشید، بچه‌های کوچکتر را جمع می‌کرد و به آنها درس یاد می‌داد. آرزویش تدریس بود، اما نتوانست به آرزویش برسد.

حال و روز مادر و پدر زهرا چطور است؟

مادر زهرا اصلا حال خوبی ندارد. حتی توان صحبت کردن هم ندارد. او را نزد دکتر بردیم، به او دارو داده‌اند، آمپول می‌زند و می‌خوابد. جلوی چشمانش دخترش را از دست داده؛ کم نیست. این همه عذاب را چطور می‌تواند تحمل کند. پدر زهرا هم بهتر از مادرش نیست. همه زندگی‌اش را از دست داده است. دخترش را خودش با دست خودش از میان آوار بیرون کشید و حالا هم دوباره او را به خاک سپرده است. خانه‌اش به کل آوار شده، زندگی ندارد؛ هیچ سرپناهی ندارد و تمام دام‌هایش تلف شده است. ما از کرج آمده‌ایم شاید بتوانیم کمی آرام‌شان کنیم، ولی مگر می‌شود. همه خانواده نابود شده‌اند.

زهرا چند خواهر و برادر دارد؟

او فقط یک برادر ١٦ ساله دارد.

از خانواده شما فقط زهرا جان باخت؟

نه، زن عموی پیر من تنها زندگی می‌کرد. امسال عید شوهرش فوت کرد. بچه‌هایش مثل ما در کرج زندگی می‌کنند. خودش هم در خانه قدیمی و کاهگلی در ورنکش زندگی می‌کرد. آن شب تنها بود. بیچاره تنها جان باخت.

سیما فراهانی

  • 12
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش