پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۱۸ - ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۲۰۴۵۴
سایر اخبار حوادث

جزییات مرگ پسر پاراگلایدرسوار؛ پایان تلخ پرواز در فیله قوس مریوان

مرگ بر اثر سقوط از پاراگلایدر,سقوط پاراگلایدر
برادر برهان گفت: یکی می‌گوید طناب پاره شد، یکی دیگر می‌گوید هوا خراب بود. یکی هم جاذبه زمین را علت این حادثه می‌داند. هنوز نمی‌دانیم چرا برهان را از دست دادیم، ولی به دنبال این موضوع هستیم؛ اینکه چرا بدون مجوز پرواز کرده‌اند.

رفته بود تا برای اولین‌بار هیجان در ارتفاعات را تجربه کند. شوق زیادی برای این تفریح داشت. نمی‌دانست که قرار است سرنوشتی شوم گریبانگیرش شود. نمی‌دانست که در همان ارتفاعات برای آخرین‌بار نفس خواهد کشید.

به گزارش شهروندآنلاین، «برهان» همان پسر ۳۱ ساله‌ای است که در پاراگلایدر منطقه تفریحی مریوان پرواز ابدی داشت. با خلبان ۱۴ ساله از روی زمین کنده شد، به آسمان رفت و هرگز بازنگشت. هنوز خیلی بالا نرفته بود، هنوز نتوانسته بود به آنچه برایش شوق داشت برسد، هنوز فاصله زیادی با زمین نداشت که ناگهان چتر پیچ خورد، چند دور چرخید و در نهایت در میان کوه‌ها سقوط کرد. برهان جان داد و خلبان ۱۴ ساله هم زخمی شد.

ساعت ۱۷ عصر روز ۲۷ فروردین ماه این حادثه تلخ رخ داد. پاراگلایدر در قله فیله قوس مشرف به دریاچه بین‌المللی زریوار سقوط کرد. این سقوط باعث کشته شدن مسافر و مصدومیت خلبان شد. نیرو‌های فوریت پزشکی بلافاصله به محل اعزام شدند.

خلبان و مسافر را که به شدت مصدوم شده بودند به بیمارستان منتقل کردند، اما از بیمارستان خبر رسید که مسافر به نام برهان رازدار اهل شهرستان مریوان به دلیل شدت جراحات و خونریزی داخلی ساعت ۲۰ در بیمارستان جان خود را از دست داده است. خلبان نیز به نام ژوبین اسد رخ، ۱۴ ساله اهل شهرستان مریوان از ناحیه پا دچار شکستگی شد و در بیمارستان تحت مداوا قرار گرفت.

کامران رحیمی، رئیس انجمن پاراگلایدر مریوان، همان روز درباره این حادثه گفت: «متاسفانه خلبان که فردی نوجوان و فرزند مربی پاراگلایدر است، فاقد مجوز پرواز بوده و به صورت غیرقانونی اقدام به پرواز کرده بود. در نهایت هم باعث کشته شدن یک نفر و مصدومیت خودش شد.

کسانی که دارای مدارک قانونی شامل بیمه، گواهینامه پرواز و تجهیزات به‌روز منطبق با استاندارد‌های لازم باشند، مجوز پرواز دارند؛ با این حال خلبان هیچ کدام از مدارک لازم و قانونی را نداشت. پدرش که مربی است و مدارک لازم را دارد مجاز به پرواز بود. ما هم بار‌ها به کسانی که فاقد مجوز‌های قانونی هستند تذکر داده‌ایم که نباید اقدام به پرواز کنند. در حال حاضر نیز در شهرستان مریوان تنها سه نفر مجوز پرواز پاراگلایدر را دارند.»

رئیس انجمن پاراگلایدر شهرستان مریوان ادامه داد: «نامه اداره ورزش و جوانان شهرستان مریوان نیز مبنی بر ممنوع بودن پرواز برای کسانی که فاقد مجوز قانونی هستند به دست ما رسیده است. ما نیز تذکر‌های لازم را اعلام کرده‌ایم. این پرواز نیز که منجر به این حادثه تلخ شد بدون اطلاع ما بوده است.»

حالا خانواده برهان عزادارند. هنوز هم آنچه را دیده‌اند، باور ندارند. دوستانش لحظه لحظه آن اتفاق را مرور می‌کنند و مرگ برهان را در غم‌انگیزترین قسمت دفتر زندگی‌شان ثبت کرده‌اند. دوستانی که با اصرار خود برهان رفتند تا آن‌ها نیز برای اولین‌بار این پرواز پرهیجان را تجربه کنند، اما فقط توانستند شاهد مرگ عزیزترین رفیق‌شان باشند.

اصرار برای پرواز

یکی از دوستان برهان که هنگام حادثه در کنارش بود، درباره جزییات این اتفاق تلخ به «شهروند» می‌گوید: «من و برهان سال‌هاست که با هم رفیق بودیم. من هم در مریوان زندگی می‌کردم، اما سه سالی است که به تهران آمده‌ام. با این حال ارتباطم با برهان قطع که نشد هیچ، حتی بیشتر هم شد. اکثر آخر هفته‌ها و تعطیلات به مریوان می‌رفتم و از صبح تا شب با برهان بودم.

مرگ بر اثر سقوط از پاراگلایدر,سقوط پاراگلایدر

آن روز هم به آنجا رفته بودم. چند روزی برای انجام کاری در مریوان بودم. نمی‌دانم چرا برهان از همان روز اول اصرار کرد که با هم به منطقه فیله قوس برویم و پاراگلایدر سوار شویم. من می‌ترسیدم. خودش هم برای اولین‌بار بود که می‌خواست سوار شود، اما اصرار می‌کرد که با هم برویم. می‌گفت بیا مهمان من باش.»

لحظه تلخ سقوط

او ادامه می‌دهد: «ای کاش قبول نمی‌کردم.‌ای کاش تسلیم اصرارهایش نمی‌شدم. به او گفتم برهان! من می‌ترسم، این کار خطرناک است. می‌گفت بیا یک‌بار تجربه کنیم. در نهایت قبول کردم و با هم به آنجا رفتیم، اما گفتند که هوا خوب نیست و پرواز ندارند. ما هم برگشتیم، ولی برهان بی‌خیال نمی‌شد. دو، سه روز پشت سر هم به آنجا رفتیم و هر بار به خاطر هوا پرواز‌ها کنسل می‌شد. تا اینکه آن روز گفتند می‌توانیم سوار شویم. برهان خیلی هیجان داشت.

با برادرم به آنجا رفتیم، ولی برادرم گفت که می‌ترسد و سوار نمی‌شود. او به سمت پایین رفت تا خودرو را به همان منطقه‌ای بیاورد که قرار بود فرود بیاییم. برهان رفت و من هم داشتم آماده می‌شدم تا با یک خلبان دیگر بروم. طناب را به خودم وصل کردم.

برادرم هم داشت پایین می‌رفت، ولی هنوز دور نشده بود. داشتم برهان را نگاه می‌کردم که ببینم ترسیده است یا نه. هنوز ارتفاع زیادی بالا نرفته بودند. شاید ۱۰ یا ۱۵ متر بالا رفتند که ناگهان دیدم در آسمان چترشان پیچ خورد، بعد هم سقوط کردند. برادرم سریع برگشت. من هم فریاد می‌زدم و داشتم طناب‌ها را باز می‌کردم که به سمت برهان بروم.»

حادثه‌هایی مشابه

به اینجا که می‌رسد، بغض می‌کند. این صحنه‌ها لحظه‌ای از یادش نمی‌روند؛ صحنه‌های تلخ مرگ دوست صمیمی‌اش: «پیش برهان رفتم. زنده بود و نفس می‌کشید. گفتم خوبی، به سختی گفت چیز مهمی نیست، نگران نباش. اورژانس آمد و با هم به بیمارستان رفتیم. تا آنجا هم زنده بود.

بالای سرش بودم و مرتب داشتم برایش حرف می‌زدم، اما در بیمارستان گفتند که تمام کرده است. باورم نمی‌شد. برهان آن روز روزه بود. با هم نماز عصر را خواندیم و به سمت پاراگلایدر رفتیم، اما همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد. خلبان را می‌شناسم. او و پدرش سال‌هاست آنجا کار می‌کنند. این پسر از هفت سالگی پرواز می‌کرد.

خودش می‌گفت نمی‌دانم چه شد که ناگهان سقوط کردیم. سال گذشته هم یک نفر در اینجا سقوط کرد و جان باخت. یک نفر دیگر هم دچار زندگی نباتی شد.‌ای کاش دیگر از این اتفاقات تلخ در این مکان نیفتد. کاش خانواده‌ای دیگر عزادار نشود.»

به دنبال مقصر

برادر برهان دیگر توانی برای صحبت کردن ندارد. او نیز از برادرش می‌گوید؛ از روزگار سختی که بعد از مرگ برادر به آن دچار شده‌اند: «برادرم لیسانس روانشناسی داشت. صبح هنگام سحری او را برای آخرین‌بار دیدم. می‌گفت که می‌خواهد سوار پاراگلایدر شود. خیلی هیجان داشت. شب بود که خبر دادند برادرم بیمارستان است. به آنجا رفتم، اما تمام کرده بود. هر کس به ما یک چیز می‌گوید.

یکی می‌گوید طناب پاره شد، یکی دیگر می‌گوید هوا خراب بود. یکی هم جاذبه زمین را علت این حادثه می‌داند. هنوز نمی‌دانیم چرا برهان را از دست دادیم، ولی به دنبال این موضوع هستیم؛ اینکه چرا بدون مجوز پرواز کرده‌اند. ما اصلا به دنبال دیه و پول نیستیم؛ فقط می‌خواهیم مقصران این ماجرا تنبیه و مجازات شوند. چون قبلا هم حادثه‌های مشابهی داشته‌ایم، نمی‌خواهیم دوباره این اتفاق تکرار شود.»

  • 18
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش