به گزارش رکنا، ۲ زن برای آزادی شوهرانشان از زندان دست به سرقت از آرایشگاه های زنانه زدند.
چندی قبل ماموران پلیس تهران در جریان سرقت های سریالی از آرایشگاه های زنانه قرار گرفتند و تیمی از ماموران برای دستگیری دزدان آرایشگاه های زنانه وارد عمل شدند.
ماموران در تحقیقات پلیسی پی بردند که سرقت ها از سوی ۲ زن شیک پوش صورت گرفته است اما هیچ سرنخ دیگری در اختیار پلیس نبود.
بازداشت دزدان آرایشگاه های زنانه
تحقیقات پلیسی برای دستگیری دزدان ادامه داشت تا اینکه چندی روز قبل زن جوانی سراسیمه با پلیس تماس گرفت و از دستگیری دزدان آرایشگاهش خبرداد.
بدین ترتیب تیمی از ماموران پلیس برای بررسی موضوع به آرایشگاه زنانه رفته و با ۲ زن شیک پوش که از سوی صاحب و مشتریان آرایشگاه دستگیر شده بودند روبرو شدند.
آرایشگر جوان به ماموران گفت: چند روز قبل یکی از همکارانم در آرایشگاه دیگری با من تماس گرفت و هشدار داد که با توجه به شلوغی آرایشگاه در شب عید مواظب رفت و آمدها به آرایشگاه ام باشم چون از آرایشگاه او سرقت شده بود و یک سشوار نیز از آرایشگاه اش سرقت شده بود.
وی افزود: در صحبت های همکارم شنیدم که سارقان ۲ زن شیک پوش بودند که یکی از آنها خالکوبی یک قلب روی دستش دارد که از آن روز به بعد حواسم به مشتریانم بیشتر بود تا از داخل آرایشگاه سرقت نشود.
زن جوان ادامه داد: صبح امروز این ۲ زن شیک پوش وارد سالن شدند که کمی به رفتارهای آنها مشکوک شدم و به صورت نامحسوس آنها را زیر نظر داشتم تا اینکه روی دست یکی از آنها خالکوبی قلب دیدم و شک من به آنها بیشتر شد تا اینکه دیدم آنها قصد سرقت کیف زنانه را دارند که دست به کار شده و مچ آنها را گرفتم و با فریاد دزد دزد از دیگر مشتریان کمک گرفتم و مانع فرار آنها شدیم.
ماموران در تحقیقات ابتدایی از ۲ زن جوان پی بردند آنها با هم جاری هستند و برای اینکه بتوانند رضایت شاکیان همسرانشان که موبایل قاپ بودند بگیرند.
مهناز در اعترافاتش ادعا کرد همسرم و برادرش به خاطر موبایل قاپی دستگیر شدند و چون نمی توانستیم رضایت شاکیان را بگیریم تصمیم گرفتیم برای به دست آوردن پول دست به سرقت از آرایشگاه های زنانه بزنیم.
سابقه داری؟
نه، تا حالا خلاف نکرده بودم.
همسرت چرا زندان است؟
با برادرش دست به موبایل قاپی می زدند که دستگیر شدند.
می دانستی همسرت سارق است؟
قبل از اینکه ازدواج کنم هیچ اطلاعی نداشتم، وقتی بهروز به خواستگاری ام آمد تنها چیزی که برای خانواده ام مهم بود این بود که بهروز اهل خلاف نباشد اما وقتی ازدواج کردیم دیدم همسرم هر روز با یک گوشی موبایل به خانه می آید و تازه متوجه شدم او همراه برادرش موبایل قاپی می کنند که دیگر نمی توانستم حرف بزنم و پذیرفتم با این شرایط به زندگی ادامه دهم تا اینکه پس از مدتی بهروز همراه برادرش در صحنه موبایل قاپی دستگیر شدند.
شما چرا دست به دزدی زدی؟
شوهرم در زندان بود و دوست داشتم هر چه زودتر آزاد شوم و طرف دیگر جاری ام که مهرنوش نام دارد وضعیت بدی داشت، تازه بچه اش به دنیا آمده بود و شرایط سختی داشت به همین خاطر ابتدا به سراغ فامیل و دوستان رفتیم تا با قرض گرفتن پول از آنها بتوانیم رضایت شاکیان پرونده شوهرانمان را بگیریم اما کسی به ما کمک نکرد به همین خاطر به فکر دزدی افتادیم.
چطور نقشه سرقت را طراحی کردی؟
در این روزها که همسرم در زندان بود با مهرنوش زندگی می کردم تا تنها نباشیم تا اینکه یک روز با دیدن یک فیلم نقشه سرقت از آرایشگاه های زنانه به فکرمان رسیدم و همین کافی بود تا برای آزادی شوهرانمان و رسیدن به پول زیاد دست به سرقت بزنیم.
شیوه و شگرد؟
به آرایشگاه های زنانه در شمال تهران می رفتیم، با توجه به اینکه شب عید بود، داخل آرایشگاه های زنانه شلوغ بو و ما هم از این فرصت استفاده می کردیم. مهرنوش با صحبت کردن حواس مشتریان آرایشگاه ها را پرت می کرد و من هم کیفم را با کیف آنها جابجا می کردم و سپس از آرایشگاه ها خارج می شدیم.
پول خوبی به دست آوردید؟
برخی از کیف ها داخل طلا و پول خوبی بود و در برخی موارد هم داخل کیف ها هیچ چیزی نبود و هرچیزی که به دست می آوردیم را به فروش می رساندیم.
توانستید پول رضایت شاکیان همسرانتان را به دست آورید؟
توانستیم رضایت چندتا از شاکیان پرونده های همسرانمان را بگیریم اما حالا که خودمان دستگیر شدیم کلی شاکی داریم که باید رضایت آنها را جلب کنیم و شرایط از قبل بدتر شد.
گوشی های موبایل را چطور به فروش می رساندید؟
از طریق یکی از دوستان شوهرم با مالخر گوشی های سرقتی آشنا شدیم و گوشی ها را به قیمت ارزانی به آنها می فروختیم.
همسرانتان با پول های سرقتی چه کردند؟
همسرم و برادرش اهل خوشگذرانی و سفر بودند و هرچه پول به دست می آوردند خرج تفریح می کردند .
بنا بر این گزارش، متهمان برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار دارند.
- 12
- 2