به گزارش همشهری، چند روز قبل ۲مرد که وانمود میکردند مأمور پلیس هستند، درحالیکه دستبند و بیسیم بهدست داشتند سد راه ۲جوان ۱۹ساله افغان شدند و با گفتن این جمله که «شما مظنون به سرقت هستید و باید با ما به اداره پلیس بیایید» هر دوی آنها را سوار خودروی خود کرده و به راه افتادند.
آنها اما به جای اداره پلیس راهی خانهای در جنوب تهران شدند و طولی نکشید که ۲جوان افغان متوجه شدند در دام مأموران قلابی گرفتار شدهاند و سرنوشت شومی در انتظارشان است.
تماس با خانواده
گروگانگیران از ربودن ۲جوان افغان تنها یک هدف داشتند؛ اخاذی از خانواده یکی از آنها. آدمربایان پس از آنکه ۲جوان افغان را در اتاقی زندانی کردند با خانواده گروگان خود تماس گرفته و برای آزادی او درخواست دلار کردند. اگرچه تماسگیرنده تهدید کرده بود که اگر پای پلیس به ماجرا باز شود جان گروگانش را خواهد گرفت اما پدر گروگان که نگران جان پسرش بود راهی اداره پلیس شد و مأموران را در جریان این حادثه قرار داد.
رهایی گروگانها
مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران وارد عمل شدند و تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه آدمربایان و نجات گروگانها شروع شد. تا اینکه ۲۴ساعت بعد آدمربایان هر دو جوان افغان را با دست و پای بسته در خیابان رها کردند. با آزادی گروگانها، مأموران به تحقیق از آنها پرداختند. یکی از آنها گفت: وقتی سوار خودروی آدمربایان شدیم تازه فهمیدیم که آنها پلیس نیستند و قصد ربودن ما را دارند. وی ادامه داد: آدمربایان ما را تهدید کرده و به خانهای در جنوب تهران انتقال دادند. در آنجا دست و پای ما را بستند و با خانواده من تماس گرفته و درخواست پول کردند. آنها هدفشان اخاذی از خانواده من بود چون فقط به پدر من زنگ زدند و با خانواده دوستم کاری نداشتند. چند ساعت بعد هم صدایشان را شنیدیم که میگفتند ظاهرا پدرم پلیس را خبر کرده و ممکن است گیر بیفتند. آنها از ترس اینکه پلیس دستگیرشان کند تصمیم گرفتند ما را در خیابان رها کنند.
تسویهحساب
مأموران پلیس بهدنبال سرنخی از آدمربایان بودند تا اینکه با شناسایی شماره پلاک خودروی آنها، یکی از متهمان دستگیر شد. او در بازجوییها به آدمربایی اعتراف کرد و گفت بهخاطر دوست افغانش وارد این ماجرا شده است.
وی توضیح داد: دوستم برای تسویهحساب با یک زندانبان فراری از افغانستان به ایران آمده بود. او زمانی که در افغانستان بود توسط پلیس دستگیر و زندانی شد. در زندان، مردی به نام محمد که زندانبان بود اعتمادش را جلب کرد و دوستم همه پولهایی را که همراهش بود در اختیار او قرار داد که برایش نگه دارد. هزار و ۷۰۰دلار به زندانبان داد تا پس از آزادی از او پس بگیرد. اما پس از آنکه آزاد شد زندانبان حاضر به برگرداندن دلارها نشد. دوستم بارها به سراغ محمد رفت اما او ادعا کرد که اصلا پولی از او نگرفته است.
متهم ادامه داد: پس از روی کار آمدن طالبان، مرد زندانبان به همراه خانواده از افغانستان فرار کرد و به تهران آمد. دوستم وقتی متوجه این موضوع شد تصمیم گرفت به تهران سفر کند و پس از پیدا کردن محمد از او انتقام بگیرد تا به دلارهایش برسد. متهم گفت: یکی از پسرهایی که ما گروگان گرفتیم، پسر همان زندانبان فراری افغانستانی بود. میخواستیم با ربودن او پول دوستم را از پدرش پس بگیریم اما پس از آدمربایی در تماس با پدر گروگان به ماجرا مشکوک شدیم. بهنظر میرسید که او پلیس را خبر کرده و از ترس اینکه مبادا مخفیگاهمان لو برود و دستگیر شویم، گروگانها را با دست و پای بسته رها کردیم. بعد از این اتفاق نیز قرار شد برای مدتی با هم در ارتباط نباشیم تا آبها از آسیاب بیفتد. براساس این گزارش، مرد گروگانگیر پس از اعتراف به آدمربایی بازداشت شد و تحقیقات برای دستگیری متهم افغان ادامه دارد.
- 10
- 5