پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۰:۳۳ - ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۱۲۱۹۷۰
جرم و جنایت

ناگفته های پسر ۶ساله از آدم ربایی و ۶ روز زندگی در کنار سوسک‌ها

آدم ربایی,ربایش پسر 6 ساله

پسر ۶ساله‌ای که توسط مردی ربوده شده و به چاهی ۴۰متری در حوالی کرمان انداخته شده بود، پس از چند روز بستری بودن در بیماستان، مرخص شد. او که داوود نام دارد ۶شبانه‌روز با بدن زخمی و بدون آب و غذا در عمق چاه، زنده ماند و حالا در گفت‌وگویی اختصاصی با همشهری ناگفته‌هایی از چگونگی ربوده شدنش و اینکه چطور توانسته در چاه زنده بماند را بازگو کرد.

از روزی که مرد آدم‌ربا تو را دزدید بگو.

من هر روز با برادرم که ۱۲سال دارد، به سر کار می‌رفتم. او در یک پارچه‌فروشی کار می‌کرد و من هم با یک باسکول جلوی مغازه می‌نشستم و افرادی که خودشان را وزن می‌کردند به من پول می‌دادند. آن روز هم آنجا نشسته بودم که مردی پیش من آمد و گفت می‌خواهد به من دوچرخه بدهد. او مهربان بود و من هم حرف‌هایش را باور کردم و با او رفتم. او در راه می‌گفت می‌خواهد چیزهای دیگری هم برایم بخرد. می‌گفت برایم بستنی، جوراب و... می‌خرد.

این مرد تو را با خودش کجا برد؟

ما کمی پیاده راه رفتیم تا اینکه او من را به جایی که خلوت بود، برد. هیچ‌کس آنجا نبود. من منتظر دیدن دوچرخه بودم. او اول گفت بیا بازی کنیم و من را به نزدیکی یک چاه برد، اما یک مرتبه من را هل داد و داخل چاه انداخت.

تا قبل از اینکه تو را به چاه بیندازد فکر نکردی که ممکن است او آدم بدی باشد؟

نه. او در راه می‌گفت به تو خوردنی می‌دهم. خیلی با من مهربان بود. اصلا اذیتم نکرد. اما نمی‌دانم چرا من را به چاه انداخت. آن موقع بود که فهمیدم او دزد است و دروغ گفته است.

وقتی داخل چاه افتادی دست و پایت نشکست؟

خودم هم نفهمیدم چه اتفاقی افتاد اما همینطور که داد می‌کشیدم. داخل چاه افتادم و دیگر فقط سیاهی می‌دیدم و یک نور خیلی کم از بالا وارد می‌شد. وقتی داخل چاه افتادم دست و پایم زخمی شد و درد گرفت، اما نشکست. خیلی ترسیده بودم.

در چاه برای نجات خودت چه کار می‌کردی؟

اول خیلی داد و فریاد کردم. گریه‌ام گرفته بود. ترسیده بودم. بعد خسته شدم و همانجا نشستم.

در این مدت، آن مرد برایت آب و غذا هم آورد؟

نه. وقتی او من را در چاه انداخت دیگر نیامد و در این مدت بدون آب و غذا بودم. خیلی تشنه و گرسنه بودم، اما چیزی برای خوردن نداشتم. دعا می‌کردم که زنده بمانم. دلم برای پدر و مادر و خانواده‌ام تنگ شده بود.

وقتی در چاه بودی متوجه روز و شب شدن می‌شدی؟ فهمیدی که چند روز است در چاهی؟

وقتی روز می‌شد دهانه چاه روشن بود و شب‌ها هم همه جا تاریک می‌شد و اینطوری می‌فهمیدم که روز است یا شب، اما بعد از چند روز نمی‌دانستم که چند روز است در چاه هستم. کف چاه پر از سوسک بود که اذیتم می‌کردند. من از سوسک می‌ترسم.

چطور شد که بعد از ۶شبانه‌روز از چاه نجات پیدا کردی؟

چند روز که گذشته بود از بالای چاه صدایی شنیدم. یک نفر می‌گفت نترس من پلیس هستم. چند لحظه بعد یک نفر داخل چاه آمد. خیلی مهربان بود. من را بغل کرد و با خودش بیرون برد. مأموران پلیس من را نجات دادند. بعد هم من را به بیمارستان بردند و چند روز هم در آنجا بودم. در آنجا زخم‌هایم را بستند و بعد از چند روز حالم بهتر شد اما حالا همه تنم دچار خارش شده است.

فهمیدی که چرا این مرد تو را دزدید و به چاه انداخت؟

زمانی که با من بود هیچ حرفی نزد. بعد هم که مأموران پلیس من را نجات دادند هم چیزی نگفته است. نمی‌دانم او چرا این کار را کرد. من قبلا او را دیده بودم. برایم آبمیوه و کیک می‌خرید. نمی‌دانم چرا این بلا را بر سرم آورد.

حالا که چند روز است به خانه برگشتی، حالت بهتر شده؟

بله. خیلی خوشحالم که پیش مادرم هستم. وقتی در چاه بودم فکرش را هم نمی‌کردم که دیگر بتوانم به خانه برگردم. خدا را شکر پیش خانواده‌ام هستم.

براساس این گزارش هم‌اکنون مرد آدم‌ربا در بازداشت به‌سر می‌برد و بازجویی‌ها از او برای روشن شدن انگیزه‌اش از ربودن پسربچه ادامه دارد.

  • 11
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۱۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش