به گزارش همشهری، یکی از افرادی که دیروز به دار مجازات آویخته شد مرد معتادی بود که پسران دانشآموز را فریب داده و سوار بر موتورش میکرد تا نقشه شوم خود را عملی کند.
راز شوم این مرد اواخر دی ماه سال ۹۶با اظهارات چند پسربچه در پلیس پایتخت فاش شد. یکی از آنها که پسری ۱۰ساله بود و همراه پدرش راهی اداره پلیس شده بود به مأموران گفت: ساعت ۷صبح از خانهمان خارج شدم که به مدرسه بروم اما در بین راه مردی جوان که سوار بر موتور بود صدایم زد. او یک گلدان در دستش بود که میگفت عتیقه است و قصد دارد آن را به خانه مادربزرگش ببرد اما به تنهایی نمیتواند این کار را انجام دهد و نیاز به کمک دارد. او میگفت خانه مادربزرگش چسبیده به مدرسه ماست و مرا تا آنجا میرساند.
پسربچه ۱۰ساله ادامه داد: من که حرفهای او را باور کرده بودم گلدان عتیقه را گرفتم و ترک موتورش نشستم. اما او مسیر اشتباهی رفت و وقتی اعتراض کردم تهدید کرد که اگر حرفی بزنم موتور را به کنار جدول میکوبد و هردو میمیریم.
من دیگر جرأت نکردم حرفی بزنم و لحظاتی بعد او مرا به کانال آبی در آن حوالی بود و با تهدید مورد آزار و اذیت قرار داد. پس از آن دوباره سوار موتورش کرد و در بین راه کنار پارکی روی شمشادها پرتم کرد و متواری شد.
پسربچه ۱۰ساله تنها قربانی مرد شیطانصفت نبود و چند پسربچه دیگر هم که به همراه والدینشان برای شکایت به اداره پلیس رفته بودند اظهارات مشابهی را مطرح کردند.
با سرنخهایی که قربانیان از متهم داده بودند وی که جوانی ۳۰ساله بود دستگیر شد و وقتی پیش روی بازپرس جنایی تهران قرار گرفت به جرم خود اعتراف کرد. او گفت: مدتی است که بهخاطر مشکلاتم شیشه مصرف میکنم و از وقتی به مواد روی آوردهام توهمات عجیب به سراغم میآید و اصلا متوجه رفتارهایم نیستم.
وی ادامه داد: یکی از روزها که مواد زیادی مصرف کرده بودم، یک گلدان برای مادربزرگم خریدم، دربین راه پسربچهای را دیدم و از او خواستم کمکم کند. اما اصلا نمیدانستم چه میکنم. وقتی پسربچه ترک موتور نشست و گلدان را در دستش گرفت، ناگهان دچار توهم شدم، انگار صدایی مرا کنترل میکرد و رفتارهایم خارج از ارادهام بود و همین باعث شده بود که دست به این کارها بزنم.
این متهم پس از مدتی در دادگاه کیفری پای میزمحاکمه رفت و به اعدام محکوم شد که قضات دیوان عالی کشور مهر تأیید بر حکم او زدند.
به این ترتیب پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد و مرد اعدامی سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت و به سزای اعمالش رسید.
دومین مردی که دیروز حکم اعدام او اجرا شد در سال ۹۲دو زن را مورد آزار و اذیت قرار داده بود. این مرد از روی دیوار خانه همسایهها بالا میرفت و پس از ورود به خانه زنان تنها با تهدید آنها را تسلیم نیت شوم خود کرده و پس از آن اموالشان را سرقت میکرد.
مرد تبهکار پس از دستگیری به جرم خود اقرار کرد و در دادگاه کیفری به اعدام محکوم شد.
اما سومین متجاوزی که نامش در فهرست افراد اعدامی بود و سحرگاه دیروز به دار مجازات آویخته شد مردی بود که ۵ساله قبل در پوشش مسافرکش، زنی را سوار بر ماشین کرده و ربوده بود. او پس از ربودن زن مسافر، وی را به منطقهای خلوت کشانده و تسلیم نیتهای شوم خود کرده بود. راننده آزارگر، پس از آن اموال زن جوان را سرقت کرده و او را در حاشیه شهر رها کرده بود که پس از دستگیری و محاکمه به اعدام محکوم شد.
چهارمین مردی که دیروز پای چوبه دار رفت و مجازات شد، قاتلی بود که ۳سال قبل جان زنی را گرفته بود. ماجرای این جنایت به یکی از روزهای پاییز سال ۹۸ برمیگردد. عامل جنایت وقتی شنید یکی از زنان فامیل پشت سرش بدگویی کرده نقشه قتل او را کشید. وی روز حادثه به خانه زن جوان رفت و با روسری وی را خفه کرد. قاتل پس از این جنایت دستگیر و در دادگاه به قصاص محکوم و با اجرای حکم، این پرونده جنایی مختومه شد.
به جز این ۴نفر، نام ۲مرد دیگر نیز در فهرست محکومان دیروز قرار داشت که حکمشان اجرا نشد.
۲قاتل که یکی از آنها سال ۹۶ جان دوستش را گرفته و دیگری سال ۹۹ مأمور پلیسی را به شهادت رساند. پسر جوان که سال ۹۶در درگیری دوستش را به قتل رسانده بود موفق شد در واپسین لحظات از اولیای دم مهلت بگیرد و به زندان برگردد.
اما قاتل دیگر فردی بود که ۳۰مرداد سال ۹۹ گروهبان یکم حامد ضابط را به شهادت رسانده بود. آن شب مأموران سرکلانتری چهارم پلیس تهران سوار بر دو موتور در حال گشتزنی بودند که به راننده خودروی پرایدی مشکوک شدند و به او دستور ایست دادند. راننده مرموز اما اقدام به فرار کرد تا اینکه پشت چراغ قرمزی درمحدوده تهرانپارس گرفتار شد. او برای اینکه به فرارش ادامه بدهد دنده عقب گرفت و پس از برخورد با یکی از موتورهای پلیس باعث به شهادت رسیدن گروهبان یکم ضابط شد. این مرد پس از دستگیری به قصاص محکوم شد اما اولیای دم دیروز برای اجرای حکم قصاص در زندان حاضر نشدند و بخت با مرد محکوم به قصاص یار بود که از یک قدمی مرگ به زندان بازگشت.
- 18
- 2