به گزارش همشهری آنلاین، این پرونده از زمانی گشوده شد که تاجر جوان با تصور اینکه دو مرد تهرانی سرش کلاه گذاشته و ۳۰ میلیارد تومان او را بالا کشیدهاند برای رسیدن به پولش تصمیم به گروگانگیری گرفت.
این مرد که در ایران و ترکیه و در زمینه واردات پیچ و مهره فعالیت دارد، مدتی قبل متوجه ناپدید شدن ۳۰ میلیارد تومان از حسابش شد. او تصور میکرد ۲ نفر از شرکایش در تهران مقصر این ماجرا هستند و تصمیم گرفت با گروگان گرفتن آنها به پولش برسد. برای همین چند گروگانگیر اجیر کرد و آنها هر دو مرد جوان را ربودند تا از خانواده آنها ۳۰ میلیارد تومان اخاذی کنند اما وقتی فهمیدند پلیس در جریان ماجرا قرار گرفته، هر دو گروگانشان را رها کردند.
تاجر جوان که نقشهاش برای رسیدن به پولش را نقش برآب میدید، دست از کار نکشید. او چند روز بعد باز هم با کمک آدمربایان اجارهای یکی از دو مرد جوان را ربود و برای اینکه گیر نیفتد گروگان خود را به شهر زاهدان منتقل کرد. سپس فیلمهای شکنجه او را برای خانوادهاش فرستاد تا آنها را مجبور کند که ۳۰ میلیارد تومان بابت آزادی پسرشان پرداخت کند.
این بار اما وقتی پلیس وارد ماجرا شد، با بررسیهای تخصصی توانست ردپای تاجر جوان را در این پرونده شناسایی و او را دستگیر کند.
با دستگیری این مرد، آدمربایان اجارهای، گروگانشان را رها کردند و این در حالی بود که پلیس با دستگیری یکی از آنها، در تعقیب سایر متهمان است.
حقایق تازه
آدم ربایان، گروگان خود را در جاده اصفهان رها کردند و او چند روز قبل به تهران انتقال یافت و پرده از فعالیت یک گروه تبهکار برداشت.
او گفت: آدم ربایان که به دستور مرد تاجر اجیر شده بودند، من را به زاهدان بردند. با وجود اینکه چشمانم بسته بود اما متوجه شدم که داخل یک سوله زندانی شده ام. حدود دو هفته آنجا بودم و در این مدت صدای ضجه و ناله های چند نفر را می شنیدم. ابتدا فکر کردم این کارها برای ترساندن من است اما چند روز بعد فهمیدم آنها هم مانند من گروگان گرفته شده اند. حتی صدای آدم ربایان را می شنیدم که تلفنی می گفتند، حال دو نفر از گروگان ها بد است؛ یکی از آنها بیماری قلبی و دیگری دیابت داشت. ظاهرا از خانواده هایشان پرسیده بودند چه دارویی مصرف می کنند تا تهیه کنند. ترسیده بودند مبادا گروگان ها جانشان را از دست بدهند.
وی ادامه داد: آدم ربایان پس از آنکه به پول می رسیدند، گروگان هایشان را با دست و پای بسته رها می کردند. من هم با وجود دلهره و اضطرابی که داشتم، منتظر بودم خانواده ام مبلغ درخواستی آنها را واریز کنند تا گروگان ها اجازه خروج از زندانشان را به من بدهند. آدم ربایان بی رحم، هر روز شکنجه ام می دادند و صدای ناله هایم را برای خانواده ام می فرستادند تا آنها را مجاب به پرداخت پول کنند اما در نهایت بعد از دو هفته با دست و پای بسته در جاده اصفهان رهایم کردند.
سفارش گروگانگیری
با اطلاعات تازه ای که گروگان در اختیار تیم تحقیق قرار داد، تحقیقات وارد مرحله تازه ای شد. به نظر می رسید که پشت پرده ماجرا یک گروه خلافکار قرار دارد. در گام بعدی، تحقیقات دوباره از مرد تاجر که آدم ربا اجاره کرده بود، از سر گرفته شد.
وی اینبار گفت: وقتی به یکی از دوستانم گفتم که ۳۰ میلیارد تومان پول از شرکایم طلب دارم، او گفت، شرکتی می شناسد که اعضای آن می توانند پولم را از بدهکاران بگیرد. من به همراه دوستم راهی شرکت مورد نظر شدم؛ یک دفتر لوکس در شمال تهران. در آنجا چند نفر کار می کردند و یک برگه مقابلم قرار دادند برای تنظیم قرار داد. نحوه کارشان این بود که افرادبدهکار را گروگان می گرفتند و درصد کمی از من می گرفتند. مثلا من ۳۰ میلیارد طلب داشتم، از خانواده هایشان ۳۲ میلیارد می خواستند تا دو میلیارد هم از آنها بگیرند. قرارداد که امضا شد، مشخصات و عکس گروگان ها را به کارکنان شرکت دادم. آنها هم اقدام به گروگانگیری کردند. من فقط می خواستم به پولم برسم، همین.
استخدام گروگانگیر در پوشش بازاریاب
هرچند پس از رازگشایی از پرونده گروگانگیری، شرکت تعطیل شده و خلافکاران فرار کرده بودند اما ماموران با اقدامات اطلاعاتی و پلیسی موفق شده بودند یکی از گروگان ها را دستگیر کنند.
وی گفت: من در جست وجوی کار بودم و از طریق یکی از آشنایانم با شرکت مورد نظر آشنا شدم. به من گفتند که شرکت، نیروی بازاریاب استخدام می کند و چون حقوقش خیلی بالا بود به آنجا رفتم و فرم پر کردم. بعد از اینکه گفتم استخدام شده ام، تازه فهمیدم که مدیر اصلی شرکت یک تبهکار حرفه ای است. نام او شاهین بود که من و چند نفر دیگر که به اسم بازاریاب استخدام شده بودیم، به دستور وی افراد بدهکار را گروگان میگرفتیم.
وی ادامه داد: درواقع افراد طلبکار به شرکت مراجعه کرده و پس از تنظیم قرار داد، عکس، مشخصات و ساعت ورود و خروج افراد بدهکار را در اختیار ما کارکنان شرکت قرار می دادند. ما هم با توجه به آن مشخصات، افراد بدهکار را گروگان گرفته و به سوله ای در شهر زاهدان می بردیم. بقیه نقشه هم پای شاهین و نوچه های دیگرش بود.
متهم گفت: من ابتدا نمی دانستم که کار من گروگانگیری و خلاف است. فکر می کردم قرار است بازاریابی کنم اما چون حقوقش خیلی بالا بود و من به شدت مشکلات مالی داشتم، وسوسه شدم که به این کار ادامه دهم تا به پولم برسم. از سوی دیگر با خود می گفتم که فرد بدهکار باید بدهی اش را بپردازد و ما نه اموال کسی را به سرقت می بریم و نه جان کسی را به خطر می اندازیم.
با اعتراف این متهم، تحقیقات برای دستگیری شاهین مدیرشرکت تبهکاری و همدستانش ادامه دارد. از سوی دیگر بررسی های بیشتر زیر نظر قاضی حمید رضا کیاستی بازپرس جنایی برای روشن شدن گروگانگیری های دیگر از سوی این شبکه در حال انجام است.
- 16
- 1