باند دختران لاغر در مشهد متلاشی شد

روزنامه خراسان در گزارشی درباره یک ماجرای سرقت نوشت: اگرچه وقتی وارد فروشگاه پوشاک شدم پالتوهای ضخیمی بر تن داشتند اما چهره لاغر آنان به گونه ای در ذهنم باقی ماند که هنگام خروج از فروشگاه به یک باره به نوع پوشش دختران جوان مشکوک شدم و....

این ها بخشی از اظهارات یکی از فروشندگان پوشاک در مرکز بزرگ تجاری است که افراد زیادی برای خرید به آن مکان مراجعه می کنند. این فروشنده درباره ماجرای لو رفتن سرقت های باند دختران لاغر به افسر تحقیق تجسس کلانتری آبکوه مشهد گفت:آن روز دقایق آخر وقت مرکز تجاری بود و ما هم باید فروشگاه را تعطیل می کردیم؛ اما هنوز چند دختر جوان مشغول انتخاب پوشاک بودند و مدام به اتاق پرو رفت و آمد داشتند. در این میان ناگهان متوجه دو دختری شدم که انواع پوشاک را از قفسه ها برمی داشتند و به اتاق پرو می بردند اما مدت زمان طولانی را برای انتخاب لباس صرف می کردند.

این موضوع ذهن مرا درگیر کرد و زمانی که دختران مذکور قصد خروج از مرکز تجاری را داشتند، بلافاصله  به اتاق پرو رفتم و «تگ هایی » را دیدم که از روی لباس قیچی شده بود. بی درنگ از اتاق بیرون آمدم و از خروج آن ها با کمک مامور انتظامات جلوگیری کردم و با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم چرا که تعدادی بلوز بدون «تگ» درون پلاستیک مشکی قرارداشت که یکی از دختران با خود حمل می کرد اما من همچنان به پالتوی ضخیم و گشاد آن دختران مشکوک بودم و نمی توانستم این موضوع را از ذهنم بیرون کنم!  

خلاصه وقتی نیروهای انتظامی دو دختر ۱۷ و ۲۳ساله را به مقر انتظامی انتقال دادند، من با یک حساب سرانگشتی متوجه شدم که تعداد زیادی شلوار و بلوز از قفسه های پوشاک کم شده است. اگرچه دختران یادشده همچنان مدعی بودند که فقط پوشاک داخل پلاستیک را سرقت کرده اند اما هنگامی که توسط بانوی پلیس مورد بازرسی قرارگرفتند، تازه مشخص شد که آن ها ۸بلوز و ۷ شلوار را روی هم پوشیده اند و سپس پالتوی گشاد را به تن کرده اند تا کسی متوجه سرقت با شگرد بریدن «تگ» نشود. 

در همین حال دو دختر جوان که دیگر دست از انکار ماجرای سرقت برداشته بودند، دختر لاغر دیگری را به عنوان همدست خود معرفی کردند و به افسرتحقیق گفتند:«س» شیوه قیچی کردن «تگ ها» را به ما یاد داد و سپس ما را تشویق به سرقت از مرکز تجاری کرد؛ ما هم فریب وسوسه های او را خوردیم اما هنگامی که قصد خروج از فروشگاه پوشاک را داشتیم، فروشنده متوجه سرقت شد اما ای کاش ...

در پی اعترافات دو دختر مذکور و با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ روح ا... لطفی (رئیس کلانتری آبکوه مشهد) تحقیقات گسترده نیروهای کارآزموده تجسس برای دستگیری سومین عضو باند دختران لاغر آغاز شد و بازجویی ها برای کشف سرقت های احتمالی دیگر آنان ادامه یافت.

*ماجرای واقعی بر اساس یک پرونده قضایی