به گزارش خراسان، صبح روز گذشته مرد ۳۷ ساله ای که متهم است شریک مالی خود در یک شرکت خصوصی را به قتل رسانده، پشت میز محاکمه ایستاد تا در برابر اتهام قتل عمد از خود دفاع کند.
در این جلسه دادگاه که به ریاست قاضی مجتبی علیزاده و مستشاری قاضی مصطفی بنده ای برگزار شد، تعدادی از دانشجویان رشته حقوق نیز از نزدیک در جریان چگونگی رسیدگی به پرونده های جنایی قرار گرفتند.
در آغاز جلسه دادگاه و پس از قرائت آیاتی چند از کلام ا... مجید، رئیس دادگاه با استناد به مواد قانون، از حاضران خواست نظم جلسه را رعایت کنند.سپس به دستور قاضی علیزاده، اولیای دم تقاضای خود را از محضر دادگاه مطرح کردند و قصاص متهم را خواستار شدند.
این گزارش حاکی است: در ادامه جلسه متهم ۳۷ ساله در جایگاه متهمان ایستاد و پس از معرفی کامل خود ارتکاب هرگونه جنایتی را انکار و عنوان کرد که کسی را نکشته است و اتهام قتل عمدی را نیز قبول ندارد.
وی پس از تشریح ماجرای آشنایی خود با زن ۳۲ ساله (مقتول) گفت: ما با هم در یک شرکت خصوصی ساخت و ساز، کار می کردیم و گاهی برای بازدید از پروژه های شرکت به شهرهای دیگر می رفتیم. تا این که در آخرین سفر کاری به اتفاق خانم مهندس به گناباد رفتیم و پس از انجام امور کاری سوار بر خودرو پژو نقره ای به مشهد بازگشتیم. حدود ساعت ۲۰ بود که به مشهد رسیدیم و من خانم مهندس را در نزدیکی محل زندگی خواهرش در بزرگراه شهید کلانتری پیاده کردم ...
متهم به قتل در پاسخ به سوال مقام قضایی که پرسید اختلاف شما با مقتول چگونه آغاز شد؟ گفت: اختلاف ما بر سر مسائل مالی بود ولی بر سر موضوعات دیگر هم اختلافاتی داشتیم که به همین خاطر نیز مشاجره ای بین ما رخ داد.
وی در تشریح این مشاجره اضافه کرد: آن شب وقتی به نزدیکی محل سکونت خواهر «ف» (مقتول) رسیدیم، او دوباره موضوعات مالی را مطرح و تهدید کرد که شرکت را ترک می کند. من هم که می دانستم اگر او از شرکت برود و سرمایه اش را خارج کند از نظر مالی در شرایط بدی قرار می گیرم، عصبانی شدم که به همین دلیل مشاجره لفظی بین ما آغاز شد. در همین هنگام همسرم با من تماس گرفت و من برای پاسخگویی به تلفن از خودرو پیاده شدم اما لحظه ای که دوباره سوار خودرو شدم «ف» به شدت عصبانی شده بود به طوری که مشاجره لفظی ما بالا گرفت و سر و صدا ایجاد شد.
در این لحظه برای آن که او را ساکت کنم شال را دور گردنش انداختم و به صورت ضربدری کشیدم. بعد از آن هم او را از داخل خودرو به بیرون هل دادم که با طرف راست بدن روی آسفالت خیابان افتاد. در آن هنگام بسیار ترسیده بودم و سوار بر خودرو از محل گریختم ولی بعد از طی مسافتی چشمم به کوله پشتی خانم مهندس افتاد که داخل خودرو مانده بود!
به همین خاطر دور زدم و به صحنه درگیری بازگشتم این بار به نظرم آمد که پیکر خانم مهندس به حالت نشسته روی زمین قرار داشت. کوله پشتی را کنار جسد انداختم و به خانه ام رفتم تا این که توسط پلیس دستگیر شدم. گزارش خراسان حاکی است: در ادامه جلسه رسیدگی به این پرونده جنایی نیز ۳ تن از وکلای مدافع متهم طی اظهاراتی به دفاع از موکل خود پرداختند و در پایان عنوان کردند که لایحه دفاعیه خود را به محضر دادگاه تقدیم خواهند کرد.
سپس یکی از بستگان نزدیک مقتول با کسب اجازه از رئیس دادگاه به ماجرای اختلاف مالی بین متهم و مقتول اشاره کرد و گفت: یک برگ چک از شرکت گم شده بود که متهم از گم شدن آن ابراز بی اطلاعی می کرد در حالی که با پیگیری های «ف» (مقتول) مشخص شد که چک مذکور با ظهرنویسی از بانک دریافت شده است. بعد از آن فهمیدیم این کار متهم بوده و او روز بعد با گریه و زاری تقاضا می کرد که «ف» او را ببخشد!...
این گزارش حاکی است: «الف» (متهم به قتل) در آخرین دفاع خود به قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی گفت: حرفی برای گفتن ندارم و از این اتفاق ناراحتم! ما با یکدیگر مشکلاتی داشتیم که در حد اختلاف سلیقه بود نه به حدی که من بخواهم دست به چنین کاری بزنم! حالا هم شرمنده ام و چیزی برای گفتن ندارم! بنابراین گزارش، پس از ارائه لایحه دفاعیات وکلا و تکمیل پرونده، قضات دادگاه به زودی رای خود را درباره این پرونده جنایی صادر خواهند کرد.
- 9
- 6