شامگاه ٩ اردیبهشت امسال زوج جوانی پا در کلانتری ١٣٧ نصر گذاشتند و از ماجرای به سرقترفتن وسایل خانهشان پرده برداشتند.
این عروس و داماد که هنوز یکبار از وسایل خانهشان استفاده نکرده بودند، ادعا کردند که فردای روز جشن عروسی قصد برگزاری مراسم پاتختی را داشتند که مادر تازهداماد برای اینکه خانه زوج جوان کثیف و به هم ریخته نشود، پیشنهاد میدهد که مراسم در خانه ویبرگزار شود.
نوعروس به ماموران گفت: غافل از همه چیز به خانه مادرشوهرم رفتیم و مراسم پاتختی برگزار شد ولی وقتی به خانه بازگشتیم با صحنه عجیبی روبهرو شدیم.زن جوان با چهرهای آشفته ادامه داد: همه وسایل خانه به هم ریخته شده بود و وسایل با ارزش خانه به سرقت رفته بود و جای کفشهایشان روی فرشها دیده میشد.
بدین ترتیب تیمی از ماموران برای دستگیری عاملان این سرقت شامگاهی وارد عمل شدند و در تحقیقات ابتدایی ماموران احتمال دادند که سرقت از سوی یکی از آشنایان زوج جوان صورت گرفته که از نبود آنها در خانه اطلاع داشته است.
تجسسهای فنی کلید زده شود و در ادامه تیمی از ماموران در نزدیکی محل سرقت گشتهای پلیسی نامحسوس خود را آغاز کردند.
دستگیری دزدان
در تعقیب و گریز پلیسی
ماموران گشت کلانتری ١٣٧ نصر ساعاتی پس از ماجرای دستبرد از خانه زوج جوان به خودرو پراید سفیدرنگ که دو سرنشین مرد داشت، مشکوک شدند.تیم پلیسی در این مرحله شماره پلاک خودرو پراید را بررسي كردند و خیلی زود مشخص شد که این خودرو ٣ روز قبل در غرب تهران به سرقت رفته است.
همین کافی بود تا دستور ایست برای راننده پراید سرقتی صادر شود اما وی بیتوجه به دستور پلیس پا روی پدال گاز گذاشت تا بتواند با سرعت از سایه پلیس فرار کند.در این مرحله تعقیب و گریز پلیسی آغاز شد و راننده جوان سعی داشت با حرکات مارپیچ و سرعت بالای خودرویش از دست پلیس فرار کند که ماموران وقتی دیدند که این راننده حرفهای قصد توقف ندارد با رعایت قانون بکارگیری اسلحه اقدام به تیراندازی به سمت خودرو متهمان کردند.
دزدان که قصد نداشتند به هیچ شکل خود را تسلیم ماموران کنند، به مسیر فرار خود ادامه دادند تا اینکه ماموران لاستیک خودرو پراید را هدف گلوله قرار دادند و موفق به توقف خودرو شدند,٢ مرد مرموز در این مرحله تصمیم گرفتند پس از توقف خودرو سرقتی با پای پیاده فرار کنند اما قبل از به اجرا درآوردن سناریوی فرار در حلقه محاصره پلیس زمینگیر شدند.
ماموران پس از دستگیری متهمان در بازرسی از خودرو پراید وسایل سرقتی زیادی به دست آوردند و زمانی که این وسایل در کلانتری مورد بررسی قرار گرفت، مشخص شد که مردان همان دزدان خانه تازه عروس و داماد هستند.
گفتوگو با سردسته باند دزدان
٢ متهم برای تحقیقات بیشتر و افشای دیگر جرايم احتمالیشان در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفتهاند. میثم که هنوز دو هفته از آزادیاش نمیگذرد، دوباره دست به سرقتزده و باید پشت میلههای زندان برود.
آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟
آخر فروردین ماه بود که از زندان آزاد شدم و تصمیم گرفته بودم دیگر به دنبال کار خلاف نروم و مادرم نیز بهخاطر اینکه من دیگر به دنیای تبهکاری پای نگذارم مانع خارجشدن من از خانه شده بود تا دوستانم را ملاقات نکنم.
چطور برای دزدی از خانه خارج شدی؟
دوستانم پس از آزادی در تماسهاي تلفنی مرا وسوسه میکردند اما نمیتوانستم از خانه خارج شوم تا اینکه روز نهم اردیبهشتماه و پس از چند روز ماندن در خانه به بهانه بازی استقلال و رفتن به استادیوم از خانه خارج شدم.
برای دیدن بازی از خانه خارج شدی یا سرقت؟
آن روز با یکی از دوستانم که با خودرو همسرش به دنبالم آمده بود، به سمت استادیوم آزادی رفتیم و در حال پرسهزنی بودیم که خودرو پرایدی را که در محل خلوتی پارک شده بود، مشاهده کردیم و همانجا بود که تصمیم به سرقت گرفتیم و با خودرو پراید همسر دوستم به سراغ آن رفتم و پس از باز کردن در خودرو با سويیچی که در دست داشتم موفق به روشنکردن پراید شده و نقشه سرقت را به اجرا رساندیم.
در این مدت کوتاه چند سرقت انجام دادی؟
٣ سرقت در تهرانسر، یافتآباد و شهرک راهآهن.
سرقت خانه زوج تازه را چطور انجام دادی؟
پارکینگ خانه عروس و داماد ریموت خاصی داشت و ساختن آن کار سختی بود به همین خاطر به سراغ یکی از دوستانمان که در این کار حرفهای بود، رفتیم و با ساختن ریموت در پارکینگ، وارد ساختمان شدیم، همه درهای ورودی خانهها قفلهای کتابی داشت که کار را برای ما سخت میکرد اما وقتی طبقه چهارم رسیدیم، دیدیم قفل معمولی دارد که توانستیم به راحتی در را باز کنیم و وسایل با ارزش را به سرقت ببریم.
خانه عروس و داماد را چطور شناسایی کردی؟
بهطور اتفاقی و نمیدانستیم در این خانه زوج جوان زندگی میکنند.
چطور دستگیر شدی؟
بعد از سرقت با دوستم سوار بر خودرو سرقتی در حال پرسهزنی بودیم که پلیس به ما مشکوک شد و دستور ایست داد.
چرا فرار کردی؟
خودرو سرقتی و وسایل سرقتی کافی بود تا دوباره به زندان برگردم اما نمیخواستم دستگیر شوم تا مادرم ناراحت شود به همین خاطر پا به فرار گذاشتیم اما پلیس با تیراندازی به سمت لاستیک پراید مانع فرار ما شد و دستگیر شدیم.
- 18
- 5