به گزارش جامجم، اوایل مرداد امسال مردی معتاد به یکی از کلانتریهای تهران رفت و مدعی شد در جریان درگیری با دختری جوان، او را با انگیزه سرقت گوشی تلفن همراهش کشته و جسدش را در یکی از باغهای فرحزاد دفن کرده است.
همزمان با ادعای این مرد و تشکیل پرونده قضایی در شعبه دوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران و با دستور بازپرس مرادی، ماموران به محل دفن دختر جوان اعزام شدندکه معلوم شد در آن مکان و اطراف آنجا جسدی دفن نشده است. این در حالی بود که بررسیها نشان میدهد حتی در زمانی که مرد معتاد مدعی است مرتکب جنایت شده، گم شدن هیچ دختر جوانی به کلانتریهای تهران گزارش نشده است.
همین سرنخ کافی بود که ماموران اطمینان یابند او دست به سناریوپردازی دروغین زده است.
با دستور بازپرس جنایی تحقیقات از متهم در شعبه دهم پلیس آگاهی تهران آغاز شد تا اینکه دو روز پیش متهم سکوت خود را شکست و درباره انگیزهاش از طراحی این سناریوی دروغین به پلیس گفت: من به عنوان راننده کمکی اتوبوس در تبریز کار میکنم. چند سال بود معتاد شده و شیشه مصرف میکردم. چند بار خانوادهام مرا برای ترک اعتیاد به کمپ منتقل کرده و در آنجا بستری شدم. آخرین باری که در کمپ بستری شدم، مسئولان آنجا خیلی مرا کتک زده و شکنجه میدادند. از این وضع خسته شده بودم و نمیدانستم باید چه کار کنم.
وی افزود: برای فرار از دست مسئولان شکنجهگر کمپ، تصمیم گرفتم به دروغ به آنها بگویم من مرتکب قتل شدهام تا از دست آنها خلاص شوم. چند روزی روی تصمیمی که گرفته بودم فکر کردم تا اینکه روز آخر، تصمیم به اجرای نقشهام گرفتم. اول ماجرای قتل دروغین را به چند نفراز افراد معتاد که با آنها در کمپ دوست بودم، بازگو کردم اما آنها باورشان نشد و حرفهایم را باورنکردند و حتی به آن میخندیدند.
سرانجام یک شب بالای سر یکی از افراد معتاد رفتم و گفتم حالا که حرفهایم را قبول نمیکنی تو را هم میکشم. او خیلی ترسیده بود و از دستم فرار کرد و ماجرا را به مسئولان کمپ گفت. همین ترفند کافی بود مسئولان کمپ باور کنند، ماجرا صحت دارد. آنها مرا به پلیس معرفی کردند. من هم به دروغ ماجرای جنایت را مطرح کردم. حتی ماموران را به باغهای فرحزاد بردم، اما هر چه جستوجو کردند جسدی در کار نبود. نمیخواستم دروغ بگویم، اما بهخاطر خلاصی از کمپ دروغ گفتم
- 17
- 3