پرونده قتل مرد نمایشگاهدار که ۱۲ سال پیش به دست دو دلال کشته شده بود، دوباره به دادگاه آمد تا اینبار به درخواست تعیینتکلیف متهمان که به قصاص محکوم شدهاند، رسیدگی شود.فروردین سال ۸۵، مأموران پلیس تهران از مفقودشدن یک مرد باخبر و با انجام بررسیهای اولیه متوجه قتل او شدند.
مأموران با ورود به خانه مقتول به نام رها متوجه شدند که وی با دستمال خفه شده است و عامل یا عاملان جنایت، بعد از قتل، مقداری از اموالش از جمله خودروی وی را به سرقت بردهاند.زمانی که کارشناسان متخصص بررسی صحنه جرم در محل حاضر شدند، گفتند احتمالا مقتول ۱۰ روز قبل کشته شده است. با توجه به این یافتهها مأموران بررسیهای خود را روی روابط رها متمرکز کردند چراکه آنها نسبت به آشنایان او و اختلاف قدیمی احتمالی مظنون بودند.
تحقیقات برای شناسایی قاتل یا قاتلان رها که صاحب یک نمایشگاه اتومبیل بود، ادامه یافت تا اینکه بعد از مدتی، دو مرد به نامهای شاهرخ و مرتضی که با مقتول قرار معامله گذاشته بودند، در این رابطه دستگیر شدند و به ارتکاب قتل اعتراف کردند. همسران متهمان نیز به اتهام معاونت در قتل در این پرونده مجرم شناخته شدند. چراکه متهمان بعد از قتل رها اموال سرقتی را به نام همسرانشان کرده بودند و از این طریق قصد داشتند رد سرقت و قتل را از بین ببرند. از آنجا که دادسرا به این نتیجه رسید همسران متهمان از عمل آنها خبر داشتند و با این افراد همکاری کردهاند، قرار مجرمیت و کیفرخواست علیه آنها نیزصادر کرد.
در نهایت پرونده هر چهار متهم برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی برگزار و در ابتدای جلسه، نماینده دادستان خواستار مجازات همه چهار متهم این پرونده شد.
اولیای دم مقتول نیز وقتی در جایگاه قرار گرفتند با بیان گذشت از قصاص، درخواست خود را دریافت دیه عنوان کردند.
شاهرخ، یکی از متهمان در جایگاه قرار گرفت و با قبول اتهام مشارکت در قتل گفت: برای معامله ماشین به خانه رها رفتیم. رها حالت عادی نداشت و به همین دلیل ناگهان با قمه به ما حمله کرد و من و مرتضی هم برای دفاع از خود با یک دستمال او را خفه کردیم. بعد از قتل هم تصمیم به سرقت اموال او از جمله ماشین و پول گرفتیم.
بعد از شاهرخ، مرتضی در جایگاه قرار گرفت و گفت: هشت سال با رها دوست بودم و روز حادثه برای معامله به خانه رها رفته بودیم که با هم درگیر شدیم و در نهایت او را کشتیم.
همسران متهمان نیز در جایگاه قرار گرفتند و با بیان اینکه هیچ اطلاعی از موضوع قتل نداشتند، اتهام معاونت در قتل را منکر شدند. مریم، همسر شاهرخ مدعی شد بعد از قتل، شوهرش با مدارک جعلی، تمام اموال سرقتی را به نام او کرد.
بعد از اظهارات متهمان، قاضی عزیزمحمدی به علت انجام تحقیقات بیشتر درباره پرونده و همچنین تحقیق درباره جعل مدارک توسط متهمان، پرونده را به دادسرای جنایی تهران ارجاع داد.
بعد از تکمیل دوباره تحقیقات یک بار دیگر پرونده برای رسیدگی به دادگاه برگشت؛ این بار دو متهم برای قتل محاکمه شدند و با توجه به اینکه فقط مادربزرگ مقتول درخواست قصاص کرد و دیگران درخواست دیه کردند، هر دو متهم به قصاص محکوم شدند.
این حکم در دیوان عالی کشور نیز مورد تأیید قرار گرفت اما از آنجا که ۱۲ سال از تأیید حکم و تکمیل پرونده گذشت و اولیای دم برای تعیینتکلیف پرونده کاری نکردند، دو متهم با ارسال نامهای به شعبه ۲ دادگاه کیفری که جایگزین شعبه ۷۱ شده است، درخواست تعیینتکلیف کردند. روز گذشته دو متهم در این شعبه حاضر شدند و توضیحاتی را ارائه دادند. آنها گفتند: در این سالها زندان بودیم و تماس ما با مادربزرگ مقتول برای اینکه ببخشد یا دیه بگیرد، به جایی نرسید اما برای اجرای حکم هم اقدامی نکرد. بعد از این همه سال درخواست تعیینتکلیف داریم. این وضعیت ما و خانوادههایمان را به شدت اذیت کرده است و درخواست داریم حالا که اولیای دم برای تعیینتکلیف اقدام نمیکنند، دادگاه تکلیف ما را روشن کند.
قضات بعد از شنیدن گفتههای متهمان برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.
- 17
- 5