دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۰۰:۵۹ - ۱۵ شهریور ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۶۰۳۹۵۱
جرم و جنایت

مکافات خیانت و جنایت/ عاملان جنایت در کوره پز خانه به تشریح سناریوی هولناک خود پرداختند

قتل در کوره پزی یک خانه,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت

دوستی اینترنتی با زن متاهل، فرجامی جز جنایت نداشت. قرار بود قاتل بعد از این قتل با همسر مقتول ازدواج کند. وعده ای که در این دست جنایت ها تکراری شده و قبل از عملی شدن، این دستبند است که بر دستان زن و مرد خیانتکار دوخته می شود.

در "پشت صحنه یک جنایت " این هفته پرونده مامور پلیسی را بررسی کردیم که پس از آشنایی با زن متاهل تحت تاثیر وسوسه های او شوهرش را با کمک دوستش کشت.تحقیقات در این پرونده از شامگاه ۲۹ تیر امسال همزمان با كشف جسد مرد جوانی كه با ۱۸ ضربه چاقو به قتل رسیده آغاز شد. مقتول در حوالی كوره آجرپزی متروكه در محله دولتخواه در جنوب غرب تهران قربانی جنایتی هولناك شده بود. با دستورساسان غلامی، بازپرس دادسرای جنایی تهران تحقیقات پلیسی آغازشد . در جریان تحقیقات هویت مقتول كه پیك موتوری و نگهبان یك خوابگاه دانشجویی خصوصی بود فاش شد. سرانجام با گذشت یك ماه از این جنایت رد مرد جوانی به نام امیر و دوست او به نام پیمان در این پرونده به دست آمدو آنها در اسلامشهر بازداشت شدند.

در جریان تحقیقات معلوم شد مامور جوان كه دلباخته زن مقتول بوده با دستور این زن و همراه با دوستش سراغ شوهر شیوا رفته‌اند و این جنایت رقم خورده است. پس از اعتراف این دو متهم به جنایت، همسر مقتول كه طراح این جنایت بود هم دستگیر شد . متهمان پس از اعتراف به جرایم خود با قرار قانونی روانه زندان شدند تا به زودی صحنه قتل را بازسازی كنند.

شیوا: کاش خیانت نمی‌کردم

شیوا ۲۷ ساله و مادر یك دختر شش ساله است. طراح نقشه قتل شوهرش بوده و به اتهام معاونت در قتل عمدی بازداشت شده است. او البته خودش را مقصر نمی‌داند و می‌گوید از ماجرای قتل بی‌اطلاع بوده است.

با شوهرت اختلاف داشتی؟

من و شوهرم باهم همسایه بودیم كه آشنا شده و ازدواج كردیم. اما از وقتی باردار شدم، شوهرم تریاك و ترامادول مصرف می‌كرد و مشروب می‌فروخت. چندبار قرار شد برای ترک كمپ برود اما نرفت. بدرفتاری‌هایش ادامه پیدا كرد حتی خواستم جدا شویم كه قبول نكرد و گفت شرایط را بهتر می‌كند كه نشد.

امیر  را می‌شناختی؟

یك سال و ده ماه پیش از طریق كانال تلگرامی با او  آشنا شدم.من با او حرف می‌زدم و درددل می‌كردم اما تا مدتی به او نگفتم متاهل هستم. مامور جوان دلباخته‌ام شد و می‌خواست با من ازدواج كند، اما سردوراهی مانده بودم. سرانجام به آن پلیس جوان گفتم متاهلم. او وقتی شنید خیلی ناراحت شد. امیر چند هفته با من حرف نزد و تلفن همراهش را جواب نداد. بعد دوباره ارتباط‌مان ازسرگرفته شد. من به اوگفتم باید هر طور شده شوهرم را از بین ببرد كه زیربار نمی‌رفت و می‌گفت بگذار با او حرف بزنم.

از شب جنایت بگو.

من و شوهرم برای خرید بیرون رفتیم و او بعد از خرید، من و فرزندم را به خانه مادرش برد. امیر كه دلباخته‌ام بود، همراه دوستش به محل قرار رفت و بعد از درگیری با شوهرم، او را كشتند. بعد به من خبر دادند و طوری وانمود می‌كردم كه نمی‌دانم چه فردی شوهرم را كشته است.

فكر می‌كردی بازداشت شوی؟

باورم نمی‌شد كه بازداشت شوم. شاید اگر این دوستی كه اولش برای درددل كردن بود میان من و آن جوان پلیس شكل نمی‌گرفت، كار به مرگ شوهرم كشیده نمی‌شد. 

امیر: عشق كوركورانه از من قاتل ساخت

امیر ۳۰ ساله فكر نمی‌كرد روزی دل در گرو زن شوهرداری بدهد و دستش به جنایت آلوده شود. زیر لب می‌گفت ای كاش دلباخته نمی‌شدم كه مهر قاتل شدن بر پیشانی‌ام حك شود. متهم به قتل در گفت‌وگویی با جام‌جم به تشریح نحوه آشنایی‌اش با زن جوان و طراحی سناریوی قتل شوهرش پرداخت.

از آشنایی ات با شیوا بگو. 

یك سال و ده ماه پیش یک كانال تلگرامی مربوط به كارهای فرهنگی راه‌اندازی كردم. شیوا عضو آن كانال شد و بعد از ارسال‌ پیام‌های خصوصی از من خواست اجازه دهیم در كارهای فرهنگی‌مان كمكم كند. بین ما این حرف‌ها رد و بدل شد و بعد از چند دیدار، همكاری‌اش را قبول كردیم.

می‌دانستی متاهل است؟

ابتدا نه. می‌گفت مجرد است. این ارتباط‌ها باعث شد به هم علاقه‌مند شویم و حتی می‌خواستم با او ازدواج كنم. دوستان، فامیل و خانواده‌ام همه از این علاقه و قصد ازدواجم باخبر بودند. شیوا در یك مركز فروش محصولات بازاریابی می‌كرد. من هم چند بار با آنها همكاری كردم. چون شیوه كارشان مثل هرمی‌ها بود گفتم شاید برایم مشكل ایجاد شود و دیگر فعالیت نكردم.

چطورفهمیدی متاهل است؟

 چند ماه قبل از قتل، خودش واقعیت را گفت اما مدعی بود در حال جدا شدن از شوهرش است.

تو چه واكنشی نشان دادی؟

چند هفته ارتباطم را با او قطع کردم،  اما دوباره با هم صحبت كردیم. به او قول دادم كمكش كنم تا طلاق بگیرد. شیوا مدعی بود شوهرش معتاد است، مشروب می‌فروشد و او را به كارهای غیراخلاقی مجبور می‌كند. اول باور نكردم اما با دیدن پیام‌های شوهرش در تلفن همراه شیوا گفته‌هایش را پذیرفتم.

چرا دست به قتل زدی؟

من و دوستم نمی‌خواستیم آن مرد بمیرد و هدفمان فقط تنبیه بود تا زودتر شیوا را طلاق دهد و من با او ازدواج كنم.

تو طراح جنایت بودی؟

نه. شیوا طراح بود. او از زمستان سال گذشته حرف كشتن شوهرش رابه میان آورد. می‌گفت یك نفر را اجیر می‌كند تا او را به قتل برساند. از طریق كانال تلگرامی اراذل و اوباش، فردی سابقه‌دار را برای قتل شوهرش اجیر كرده بود. حتی عكس شوهرش را همراه چند میلیون تومان پول به آن فرد داده بود اما وی سرش كلاه گذاشته و فراركرده بود. او شش ماه اخیر روی ذهنم كار می‌كرد كه شوهرش طلاقش نمی‌دهدو باید برای اثبات عشقم شوهرش را بكشم. نمی‌خواستم قاتل شوم و هدفم فقط تنبیه آن مرد برای جدایی از شیوا بود.

از شب جنایت بگو.

شیوا می‌گفت شوهرش پیك موتوری است وشماره او در سایت دیوار درج شده است . آن شماره را یافتم و با او تماس گرفتم و خواستم برای انتقال یك بسته به سمت كوره آجرپزی متروكه در محله دولتخواه بیاید. من و دوستم می‌خواستیم آن مرد را تنبیه كنیم. وقتی او به محل قتل آمد، گفتم چرا همسرت را اذیت می‌كنی و طلاقش نمی‌دهی كه گفت به تو چه ارتباطی دارد و دعوایمان بالاگرفت. مقتول ابتدا با چاقو ضربه‌ای به انگشتم زد كه زخمی شدم. بعدمن با چاقو سه ضربه زدم و دوستم برای نجات من چند ضربه با چاقو به شوهر شیوا زد و كنار موتورش افتاد.

بعد از قتل كجا رفتید؟

می‌ترسیدیم پلیس سر برسد، بنابراین فراركردیم. بعد سوار تاكسی شدیم تا به خانه‌هایمان در اسلامشهر بازگردیم. در میانه راه هر دو چاقوهایمان را از خودروی در حال حركت بیرون انداختیم. بعد از تلفنم به زن مقتول متوجه شدیم كه او فوت شده است، خیلی ترسیده بودم و عذاب وجدان داشتم. من و دوستم راز قتل را پنهان كردیم. 

چرا تسلیم نشدی؟

خیلی ترسیده بودم، به خاطرعذاب وجدان یك ماه حتی سركارم نرفتم. روزهای آخر آن‌قدر عذاب وجدانم زیاد شده بود كه می‌خواستم بروم دفترامام جمعه شهرمان در اسلامشهر و ماجرای قتل را بگویم و بعد تسلیم شوم كه ماموران آمدند و بازداشت شدم.

حرف آخر؟

می‌دانم حكم سنگینی در انتظار من و دوستم است. این تاوان عشقی بود كه من به این زن داشتم و سرنوشت زندگی‌مان تلخ شد.

jamejamdaily.ir
  • 27
  • 12
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش