چکیده ای از زندگینامه پوریای ولی:
نام کامل: محمود خوارزمی
تاریخ تولد: ۶۵۳ هجری قمری
محل تولد: گرگانج خوارزم
محل زندگی: خوارزم
شهرت: پوریای ولی
درگذشت: ۷۲۲ هجری قمری
آرامگاه: خوی
زندگینامه پوریای ولی:
پوریای ولی با نام اصلی محمود خوارزمی که تخلص قجالی شناخته می شد یکی از پهلوانان نامدار ایرانی بود که نام او همواره برای داستان قهرمانی ایرانی به زبان می آید. تولد این پهلوان به طور دقیق مشخص نیست، اما با توجه به تالیف کتاب کنزالحقایق که در سال ۷۰۳ هجری قمری، می توان سال تولد را به ۶۵۳ هجری قمری نسبت داد.
منابع مختلف زادگاه پوریا ولی را گرگانج یکی از شهرهای خوارزم می دانند، البته نظرات درباره زادگاه این پهلوان یکسان نیست و اختلافاتی میان آنها وجود دارد. برخی از مردم او را اهل گنجه و برخی دیگر از هرات می دانند، تعدادی هم می گویند که او در خوی و سلماس به دنیا آمده است.
تحقیقات موجود در این مورد نشان می دهد که احتمال اهل خوی بودن پوریای ولی قوی تر می باشد. کتاب ورزشهای باستانی ایران نوشته دکتر ورجاوند، تصاویری طومار مانند دیده می شود که به دوره صفویه مربوط می باشد و پوریای ولی خود را اهل خوی معرفی می کند.
یکی دیگر از شواهد در کتاب مراتالشرق که توسط آیتالله مرعشی نجفی نوشته شده، وجود دارد، این کتاب به بررسی زندگینامه دانشمندان شیعه پرداخته است که در اشاره به سنگ قبر پوریای ولی او را از اهالی خوی معرفی می کند. عنوان نام پوریای ولی در این تذکره نامه نشان می دهند او مذهبی شیعه و دوازه امامی دارد.
نام پدر پوریای ولی در این کتاب با توجه به سنگ قبر این پهلوان؛ محمود ذکر شده است. شباهت نام پدر و پسر را می توان به رسم مردم خوی نسبت داد؛ آنها نام خود را روی فرزندان می گذاشتند، در نتیجه این شباهت اسمی مدرکی دیگر برای اثبات اهل خوی بودن پوریای ولی است.
دوران جوانی پوریای ولی:
از دوران کودکی و نوجوانی پوریای ولی اطلاعاتی در دسترس نیست، اما از دوره جوانی کشتی گیری را آغاز کرده و تمام عمر خود را هم صرف این ورزش کرده است. شغل اصلی این پهلوان کلاه دوزی و پوستیندوزی بوده است. وی سفرهایی را برای کشتی گیری به هندوستان و آسیای میانه داشته است.
داستان شکست کشتی به یک عاشق:
پوریا جوانمردی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و پهلوانی را بر قهرمانی ترجیح می داد، البته علاوه بر پهلوانی به قهرمانی نیز شهرت داشته، همچنین گزارشات و روایات متعددی درباره دگرگونی روح و غلبه بر نفس این پهلوان وجود دارد.
از طریق نقل شفاهی داستان های زیادی از پوریای ولی برجای مانده است که سینه به سینه نقل شده اند و محتوایی را عنوان می کنند. بر اساس یکی از این داستان ها؛ جوانی فقیر عاشق دختر پادشاه می شود، شرط پادشاه برای سرگرفتن این وصلت کشتی گیری جوان با پوریای ولی و شکست دادن او مطرح می شود. مادر پسرک برای رسیدن فرزندش به آرزوی خود به مسجد می رود تا نذری پخش کند. در همان زمان پوریا در مسجد بوده است و علت را از پیرزن جویا می شود، زمانی که متوجه درخواست پادشاه می شود فکر می کند که آیا خوشحال کردن پیرزن مهم تر است یا پیروزی در یک کشتی؟
گفته می شود پوریای ولی سرانجام بر نفس خود غلبه می کند، او به جای فکر کردن به پیروزی خود خوشحالی قلبی پیرزن را انتخاب می کند. زمان مسابقه دادن با وجود برتری نسبت به حریف خود، اجازه داد حریف به راحتی او را زمین بزند و به عمد کشتی را بر جوان عاشق واگذار کرد تا او به آرزوی خود برسد. مکان اتفاق افتادن این داستان را هند گزارش کرده اند.
فلسفه بوسیدن گود کشتی:
کشتی ورزشی گسترده است که در زمینه فنون آن ۳۶۰ نوع را به پوریای ولی نسبت داده اند، شهرت و علاقه شدید او در این زمینه سبب شد تا بسیاری از قهرمانان دیگر هم در این زمینه هنگام انجام تمرینات سخت خود در زمین ورزش های رزمی نام پوریای ولی را به زبان بیاورند، تا توان بیشتری برای ادامه دادن پیدا کنند.
بوسیدن زمین و گود کشتی به قدم بوسی پوریای ولی اشاره داد. برخی از منایع اعتقاد دارند؛ پوریای ولی در تصوف، گرایش ملامتی داشته است. او گاهی به خرابات می رفت و با اهالی آنجا سخن می گفت. جامی در اثر خود پوریای ولی را ملامتی می داند و او را از همراهان محمد خلوتی معرفی می کند.
پهلوانی پوریای ولی تنها به دنبال پیروزی او در کشتی نبوده بلکه این صفت به دلیل کاربرد اخلاق در زندگی و ورزش ایجاد شده است، همین موضوع سبب شده است بسیاری از ورزشکاران کشتی و باستانیکارها پوریای ولی را الگوی ورزشی و زندگی خود قرار دهند.
اشعار و آثار پوریای ولی:
پوریای ولی در سرودن اشعار نیز دستی بر آتش داشت. کنزالحقایق کتابی است که بسیاری عقیده دارند به دست پوریای ولی نوشته شده است، البته در کنار این موضوع ابهام وجود دارد برخی آن را به شیخ محمود شبستری یا عطار نسبت می دهند. این کتاب از ۵ مقاله تشکیل شده است و بقیه کتاب در ۱۳۲۰ بیت سروده شده است. در این کتاب، موضوعات و محتواهایی درباره معانی شهادت، ایمان، اسلام، طهارت، جهاد، نفس، روزه، عشق و زکات سروده شده اند.
بخشی از کتاب مثنوی کنزالحقایق درباره حضرت مهدی و صفات او صحبت می کند، سپس مطالب عرفانی کتاب در قالب حکایتهایی روایت می شوند. دیوان پوریای ولی و رباعیات پهلوان محمود دو اثری دیگر هستند که به پوریای ولی نسبت داده می شوند. اشعار پوریای ولی بسیار ساده هستند و از پیچ و تابهای موجود در شعر به دور می باشند.
آرامگاه پوریای ولی:
آرامگاه پوریای ولی را در شهر خیوه می دانند، این شهر در ۲۵ کیلومتری جنوب شهر اورگنج مرکز استان خوارزم ازبکستان واقع شده است. این مقبره به خودی خود مجموعه ای فرهنگی تاریخی است که در فاصله قرن های ۸ تا ۱۴ هجری قمری برای بزرگداشت یاد پوریای ولی ساخته شد. در آن ناحیه رسم است بعد از مراسم ازدواج خود، به آرامگاه پوریای ولی می روند تا زندگی خود را متبرک کنند.
همانطور که اشاره شد شهرت پوریای ولی به دلیل پیروزی های او نیست، بلکه مردم آن منطقه ویژگیهای نیکوی اخلاقیِ معلم، مرشد، صوفی و مرد خدا را دلیل اصلی علاقه به پوریای ولی می دانند.
از پر رونقترین مکانها در منطقه آرامگاه این پهلوان است که هر روز مردم کثیری از اطراف فرارود و به ویژه خوارزم برای زیارت و راز و نیاز با خدای خود به آنجا میروند. گفتنی است که در ایشان قلعه امیران و صاحب منصبان زیادی مدفوناند اما امروزه از هیچ یک از آنها نامی برده نمیشود و تنها نام پهلوان محمود پوریای ولی و آرامگاهش همچنان زنده است.
گردآوری: بخش بیوگرافی سرپوش
- 9
- 5
کاربر مهمان
۱۴۰۳/۱۰/۱ - ۲۰:۱۱
Permalink