چکیده ای از بیوگرافی مولوی عبدالحمید
نام:عبدالحمید اسماعیل زهی
زاده:۱۳۲۶
زادگاه:روستای مکسان شهرستان ایرانشهر
مذهب:سنّی، حنفی
سمت:امام جمعه اهل سنت شهر زاهدان
تحصیلات:پنجاب، پاکستان
بیوگرافی مولوی عبدالحمید
عبدالحمید اسماعیل زهی در سال ۱۳۲۶ در روستای مکسان شهرستان ایرانشهر دیده به جهان گشود. پدر و مادرش به عنوان انسانهای صالح شناخته میشدند و دارای خصوصیاتی همچون تقوا، قناعت و عبادت بودند.
تحصیلات مولوی عبدالحمید
مولوی عبدالحمید در شهر زاهدان، مقطع ابتدایی خود را گذراند و مدرسه دینی« دارالهدی» در ایالت« سند» پاکستان، مشغول به تحصیلات دینی شد. او نزد اساتیدی همچون« عبدالله درخواستی»، رییس« جمعیت علمای اسلام» و« عبدالغنی جاجروی» موسس مدرسه بزرگ« جامعه اسلامیه بدرالعلوم حمادیه»، علوم تفسیر و حدیث را یاد گرفت.
برخی مواضع مولوی عبدالحمید
مولوی عبدالحمید، اعتراضاتی به عدم مجوز برگزاری عید ها، نماز اهل سنت و داشتن مسجد جداگانه در شهر هایی مانند تهران نموده است. تأکید مولوی عبدالحمید اینست که اعدام برای مهار جرائم، راه حل مناسبی نیست و دقیقا یک روز بعد از اعدام محمدرضا علی زمانی و آرش رحمانی پور، یعنی در روز ۹ بهمن ۱۳۸۸، به انتقاداتی از نحوه برخورد حاکمیت با اعتراض ها و افزایش اعدام ها پرداخت.
مولوی عبدالحمید، نسبت به واقعه تخریب مقبره حجر بن عدی در سوریه در خطبه های نماز جمعه موضع گرفت و آنرا محکوم کرد.
همچنین وی انتقاداتی از اقدامات گروه جندالله در منطقه کرده و از نظرش فتنه گرانه است و تقاضایش اینست که مسئولان در مورد عوامل اصلی شکل گیری این گروه، بررسی و تحقیق کنند.
برخی از اقدامات مولوی عبدالحمید
عبدالحمید اسماعیل زهی از سال ۱۳۵۶ به دستور مدیر دارالعلوم زاهدان به نام عبدالعزیز ملازاده، مدیریت دارالعلوم زاهدان را برعهده گرفت. او با مدیریت خود توانسته برای پیشبرد اهداف دینی و سیاسی این مرکز، فعالیت بسیار زیادی نماید تاجاییکه این مدرسه بیش از هزار طلاب دارد.
از فعالیت های بزرگ مولوی عبدالحمید می توان به همایش بزرگ دانش آموختگی طلاب دارالعلوم زاهدان با شرکت چند صد هزار نفری مردم اشاره کرد که سالانه در زاهدان در پایان سال تحصیلی مدارس اهل سنت برگزار می شود.
جایزه حقوق بشر
کانون مدافعان حقوق بشر، جایزهٔ تلاش گر حقوق بشر سال ۱۳۹۳ خود را به عبدالحمید اهدا کرد؛ چون او برای برقراری روابط آشتی جویانه بین اقوام و گرایش های مختلف مذهبی در استان سیستان و بلوچستان، تلاشهایی کرده است. کانون مدافعان حقوق بشر به دنبال حمایت مولوی عبدالحمید از طالبان به افغانستان، در بیانیه ای اعلام کرد که به دلیل دیدگاه و موضع گیری های اخیرش دربارهٔ« گروه تروریستی طالبان»، جایزه حقوق بشری را از عبدالحمید پس می گیرد.
حمایت مولوی عبدالحمید از طالبان
یکی از دیگر مواضع عبدالحمید در سال های اخیر، بحث حمایتش از طالبان بوده است. زمانی که طالبان، قدرت را در دور جدید در افغانستان به دست گرفتند، دلیل توفیق آن ها از نظر مولوی عبدالحمید، داشتن حمایت و ریشه مردمی و نصرت خدا بود. اصولگرایان با مطرح کردن انتقادات تندی به او، بر این باور بودند که مولوی عبدالحمید، حمایتگر یک حکومت مرتجع بوده است.
زنان و مولوی عبدالحمید
مولوی عبدالحمید گفت که مطالب نقل شده در نقد خود را خوانده است. او علاوه بر دفاع از زنان، عملکرد طالبان در نقض حق زنان را به این صورت، زیر سوال برد:« من مصاحبه کرده ام و اعتراضاتی به من شده است که گفته ام این طالبان، طالبان ۲۰ سال قبل نیستند و تغيير کرده اند. حس من اینست که طالبان دچار تغییراتی شده اند ولی یک مورد نگران کننده این است که کسی نباید مانع تعلیم زنان شود. زنان باید مجوز حضور در دانشگاه ها را داشته باشند. کدام دین و شریعت، مانع تحصیل زنان شده است؟ این نظر افراد تنگ نظر است.
طالبان! شما را به خدا این کار را نکنید. به زنان، اجازه ی ورود به دانشگاه ها و مدارس را بدهید. توصیه میکنم که دانشگاه زنان، قبل از دانشگاه مردان، باز شود. زنان دارای استعداد بالایی هستند. آنها به فراگیری علم و دانش، علاقه دارند. شما با کدام مجوز شرعی، مانع آنها شده اید؟ چه کسی به شما گفته اجازه تعلیم به آنها ندهید؟» وی افزود:« انتقاداتی به من شده که شما این ها را نگفته اید؛ ولی اینطور نیست. من در حال حاضر بر سر منبر، چنین مسائلی را ذکر میکنم و قبلا هم گفته ام و به طالبان پیام داده ام که مانع تعلیم زنان نشوید. طبق گفته ی ما به طالبان، علمای جهان اسلام برای ممانعت از تعلیم زنان، قانع نمی شوند. مسئولیت شرعی طالبان از نظر من، رعایت حقوق زنان است.»
ولی سیستان و بلوچستان با وجود اظهارات مولوی عبدالحمید، در رسیدگی به وضعیت زنان وضعیت خوبی ندارد. سیستان و بلوچستان براساس آمارها، پائین ترین سن ازدواج در میان زنان ایرانی را دارد و کودک همسری در این استان، مرسوم شده است. از نظر عبدالحمید و اطرافیانش، مسائلی همچون چند همسری، تقبیح نشده است:« با این که برای زنان سخت است، ولی جمعیت زنان در جامعه ما بیشتر از مردان است. جمعیت مردان به دلیل جنگ هایی مثل جنگ ایران و عراق، کم تر شده است. از لحاظ شرعی، تعدد همسر درست است و حکمتی در حکم خداوند است ولی شرط خداوند اینست که رعایت عدالت، امری الزامیست. بنابراین درصورت رعایت عدالت، حقوق زنان ضایع نمی شود.»
اعتراضات سراسری ۱۴۰۱
جمعه خونین زاهدان یا جمعه سیاه زاهدان به درگیریهای ۸ مهر ۱۴۰۱ بین مردم معترض زاهدان و نیروی انتظامی گفته میشود. بین روایت دولتی و روایت منابع محلی، دربارهٔ وقایع این روز تفاوتهای کلیدی وجود دارد.در این درگیری بر پایه آمار شورای تأمین سیستان و بلوچستان ۳۵ نفر کشته شدند، اما فعالان بلوچ حدود ۱۰۰ نفر از قربانیان را شناسایی کردهاند.
سایت بهارنیوز نوشت: مولوی عبدالحمید ضمن تشریح واقعیت آنچه در حادثۀ جمعه خونین ۸ مهرماه ۱۴۰۱ در زاهدان اتفاق افتاد، بر لزوم «محاکمه و مجازات کسانی که مردم را به ناحق کشتهاند» تاکید کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه اهلسنت زاهدان، مولانا عبدالحمید در ابتدای این گفتوگو به بیان جزئیات حادثۀ مذکور پرداختند و گفتند: بسیاری از رسانهها از چگونگی حادثۀ خونینی که روز جمعه در زاهدان اتفاق افتاد اطلاع دقیقی ندارند و در اینخصوص شایعات و گزارشهای متعددی منتشر شده است و بسیاری نیز تلاش دارند با ارائه گزارشهای نادرست و کذب، حقیقت واقعه را کتمان کنند. لذا پیرامون واقعیت آنچه در روز جمعه در زاهدان اتفاق افتاده است توضیحاتی بیان میشود تا حقیقت آشکار شود و حق کسی هم ضایع نشود.
امامجمعه زاهدان در ادامه اظهار داشتند: نماز جمعۀ ۸ مهرماه ۱۴۰۱ با آرامش بسیار برگزار شد. در این مراسم سخنرانی در راستای اعتدال بود و عموم مردم به حفظ آرامش و اجتناب از تخریب بیتالمال و اموال عمومی، و نیروهای نظامی و انتظامی نیز به مدارا و خوشرفتاری با مردم توصیه شدند. در پایان هم به مردم استان توصیه شد که در رابطه با موضوع چابهار احساساتشان را کنترل نمایند و تا اعلام نتیجۀ تحقیقاتِ دستگاه قضایی آرامش خودشان را حفظ کنند.
ایشان ادامه دادند: دقایقی بعد از ادای نماز جمعه که نمازگزاران طبق معمول برای ادای نمازهای سنت و نفل در مصلا میمانند، صدای تیراندازی شنیده شد. بعدا مشخص شد که تعداد معدودی از جوانان کمسنوسال بعد از ادای نماز مقابل کلانتری که نزدیک مصلا واقع شده تجمع میکنند و شعار میدهند و تعدادی از این جوانان به سمت کلانتری سنگ پرتاب میکنند.
مولانا عبدالحمید در ادامه به تیراندازی مأموران به سمت مردم و نمازگزاران اشاره کردند و گفتند: طبق گزارشهایی که به ما رسیده نیروهای یگان ویژه که ظاهرا از قبل در کلانتری مذکور مستقر شده بودند، اقدام به شلیک گلوله جنگی به سمت مردم میکنند و در این بین نهتنها به سمت جوانانی که در مقابل کلانتری تجمع کرده بودند، بلکه از روی ساختمان کلانتری به داخل محوطه مصلا و به سمت کسانی که در حال ادای نماز بودهاند شلیک میکنند و در قسمت مردان و زنان گاز اشکآور پرتاب میکنند، بهطوریکه یکی از زنان نمازگزار نیز به شهادت میرسد.
این درحالیست که هیچکدام از افراد داخل مصلا هیچگونه شعاری نداده بودند بلکه جمع اندکی از جوانان در مقابل کلانتری تجمع کرده و شعار داده بودند. در ادامه افراد مسلح لباس شخصی که روی پشتبام منازل مستقر شده بودند نیز به سمت مردمی که در حال بازگشت به منازل خود بودهاند تیراندازی میکنند و نکتۀ قابل توجه اینکه اکثر این تیرها به سر و قلب نمازگزاران شلیک شده است که معلوم میشود این کار توسط تکتیراندازها انجام شده است.
مولانا عبدالحمید اتفاق روز جمعه در زاهدان را «فاجعه» توصیف کردند و گفتند: متاسفانه فاجعهای در این روز رخ داد و ظلم بزرگی صورت گرفت که در نوع خودش بیسابقه است. در این حادثه به سمت افراد بیسلاح و بیدفاعی که وضو گرفته و فقط برای ادای نماز جمعه عازم مصلا شده بودند تیراندازی شد. طبق آخرین گزارشها بیش از ۴۰ نفر از افراد نمازگزار به شهادت میرسند و بیش از ۱۰۰ نفر نیز در این حادثۀ خونین مجروح میشوند که آمار زخمیهایی که جان خود را از دست دادهاند را نداریم و احتمال افزایش جانباختگان این حادثه بسیار زیاد است.
ایشان خاطرنشان کردند: ما بلافاصله برای اینکه فضای شهر و استان متشنج نشود و امنیت مردم و منطقه بههم نخورد در پیامی تلویزیونی با این امید که این حادثۀ خونین بهصورت جدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت، مردم را به حفظ آرامش و امنیت دعوت دادیم. در بعضی از نقاط شهر درگیریهای اندکی نیز صورت گرفته است که در این درگیریها ممکن است تعدادی از مأموران نیز کشته شده باشند که ما آمار دقیقی از آنها نداریم. اما با تلاشهای علما و معتمدین شهر، امروز (شنبه ۹ مهرماه) آرامش به شهر بازگشته است.
مدیر دارالعلوم زاهدان در ادامه از «بیتدبیری مأمورین انتظامی» انتقاد کردند و گفتند: چرا نیروی انتظامی از امکاناتی از قبیل: گاز اشکآور، تیرهای پلاستیکی و... برای متفرقکردن مردم استفاده نکرد و سبب وقوع این فاجعه شد؟! برخی تلاش میکنند با تغییر صحنه و موضوع، اشتباه خودشان را به گردن افرادی دیگر بیندازند، درحالیکه بیتدبیری نیروی انتظامی در این حادثه واضح و آشکار است.
گردآوری: بخش بیوگرافی سرپوش
- 11
- -1