چکیده بیوگرافی عمر بن خطاب
نام کامل: عمر بن خطاب بن نفیل
خلافت: ۱۳–۲۳ هجری قمری
پیش از: ابوبکر
جانشین: عثمان بن عفان
درگذشت: ۲۶ ذی الحجه ۲۳ هجری
آرامگاه: مدینه
زندگینامه عمر بن خطاب
عمر بن خطاب بن نفیل بن العزّی بن ریاح در سال ۱۳ هجری قمری بعد از عام الفیل به دنیا آمد. مادر وی حنتمة بنت هاشم بن مغیره از قریش و طایفه بنیمخزوم بوده و کنیه او ابوحفص نامیده می شود.
اهل سنت لقب عمر بن خطاب را فاروق می دانند و بنابرگفته طبری، درباره اینکه چه کسی وی را برای اولین بار فاروق نامید اختلافاتی وجود دارد. برخی می گویند پیامبر و برخی اعتقاد دارند که اهل کتاب به وی چنین لقبی می دهند و سپس مسلمانان از آنها تبعیت کردند. در روایات شیعه و برخی روایات اهل سنت آمده است که رسول خدا(ص) این لقب را برای امام علی(ع) به کار برده اند.
ویژگیهای شخصیتی عمر بن خطاب
شخصیت عمر بن خطاب تندمزاج بود و در دوران خلافت وی هم کمتر کسی جرات داشت که سوالی از وی داشته باشد. به همین دلیل زمانی که مردم با مشکلی روبرو می شدند و مجبور بودند که نظر خلیفه را بدانند، عثمان بن عفان یا عبدالرحمن بن عوف را واسطه می کردند تا به بیان مسائل بپردازد. زمانی که موضوع خیلی سختی در میان بود نیز از عباس استمداد کرده و وی را به نزد عمر راهی می کردند.
پیامبر در حدیبیه از عمر خواست که به مکه بروند و با مکیان صحبت داشته باشد، البته عمر در پاسخ به پیامبر گفت:
«یا رسول الله! همانا قریش به شدت با من دشمن هستند و اگر به من دست یابد، مرا خواهند کشت».
پیامبر بعد از شنیدن این صحبت پشیمان شد و عثمان را برای ماموریت مدنظر راهی کرد. با این وجود وی با صلح حدیبیه مخالفت می کرد، البته این مخالفت بعدها سبب پشیمانی وی شد به طوریکه در اینباره می گوید:
«گفتوگو برای صلح تمام شده و تنها نگارش متن صلح باقی مانده بود. عمر بن خطاب بلند شد و پیش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمد و گفت: مگر تو پیامبر خدا نیستی؟! پیامبر: آری؛ هستم! عمر: مگر ما مسلمان نیستیم؟! پیامبر: آری! عمر: مگر آنها مشرک نیستند؟! پیامبر: آری! عمر: پس چرا در کار دین خویش خوار و کوچک شویم؟!
پیامبر: من بنده و فرستاده خدایم و خلاف فرمان وی عمل نمیکنم، او نیز مرا وا نخواهد گذاشت. سپس همین گفتار را خطاب به ابوبکر گفت و او نیز در جواب گفت: ای عمر! مطیع وی باش؛ من شهادت میدهم که او پیامبر خدا است».
البته مخالفت و دست به شمشیر عمر در تمام صحنه ها به چشم می خورد به طوریکه در روایات عنوان شده است که وی از پیامبر درخواست می کند تا اجازه گردن زدن اسیران برایش صادر شود.
مسلمان شدن عمر بن خطاب
براساس آنجه منابع عنوان می کنند، مسلمان شدن عمر به سال ۶ بعثت مربوط است، البته مسعودی تاریخ نگار قرن ۴ هجری، معتقد است وی در سال نهم بعثت مسلمان شده است. براساس آنچه محدث سنی قرن نهم؛ ابن حجر عسقلانی عنوان می کند؛ عمر پیش از اسلام آوردن دائما مسلمانان را مورد آزار قرار می داد، همچنین برخی را شکنجه می کرد. از خود او نیز نقل شده است که بیش از همه با رسول خدا دشمنی داشته است.
درخصوص داستان مسلمان شدن عمر عنوان می کنند که یک روز شمشیر برداشت تا پیامبر را به قتل برساند اما خواهر تازه مسلمان شده وی، او را از این کار پشیمان کرد و عمر بعد از شنیدن آیات قرآنی به مسلمانی رسید. بعد از هجرت مسلمانان به مدینه، پیامبر بین عمر و ابوبکر عقد برادری بست.
مورخ و مفسر سنی قرن ششم؛ المنتظم اثر ابن جوزی، یکی از منابع اهل سنت است که می گوید بعد از مسلمان شدن عمر در سال ششم بعثت توانستند در مسجدالحرام جمع شوند، سپس دور کعبه طواف کنند، حق خود را از کسانی که به مسلمانان ستم کرده بودند، بگیرند.
در این باره سید جعفر مرتضی می گوید که ممکن است قریش قبل از هجرت مسلمانان به مدینه از عمر ترسیده باشد، درحالی که عمر در سال ۶ هجری در ماجرای صلح حدیبیه از رفتن پیش قریشیان ترس داشت و با درخواست پیامبر مبنی بر مذاکره با قریشیان به دلیل ترس از آسیب دیدن مخالفت می کرد.
حضور عمر بن خطاب در غزوات
عمر در غزوات دوره پیامبر حاضر می شد و برخی گزارشات تاریخی از فرار یا شکست ایشان در جنگ ها حکایت می کند. از جمله آنها می توان به طبری اشاره کرد که از خود عمر می گوید وی از جنگ احد فرار می کند.
در جنگ خیبر که پیامبر(ص) عمر را پس از ابوبکر، مامور فتح قلعه خیبر کرد، عمر نیز همچون ابوبکر شکست خورد و سپس امام علی(ع) مامور فتح خیبر شد و به پیروزی رسید. در نبرد حنین هم عمر جزو کسانی بود که از میدان گریختند.
خلافت عمر بن خطاب
خلافت عمر بن خطاب به ۲۲ جمادی الثانی سال ۱۳ هجری برمی گردد که وی بعد از مرگ خلیفه اول به حکومت رسید. دوران خلافت وی به بیشتر از ۱۰ سال رسید و براساس آنچه طبری می گوید، زمان مرگ ابوبکر، عثمان بن عفان را فراخوانده شد تا عهدنامه جانشینی را بنویسد.
زمانی که ابوبکر شروع به خواندن وصیت نام می کرد، از هوش رفت و عثمان عهدنامه را به نام عمربن خطاب نگارش کرد. زمانی که ابوبکر به هوش آمد آنچه عثمان نوشته بود را تایید کرد.
براساس آنچه آورده شده است، بعد از تعیین عمر به عنوان خلیفه به ابوبکر اعتراض کردند، که اگر خدا از تو درباره استخلاف عمر سوال کند چه جواب خواهی داد در حالی که از درشتخویی عمر آگاهی. ابوبکر در پاسخ به این اعتراض، عمر را بهترینِ مردم میخواند.
زمانی که عهدنامه نوشته می شد عمر عملا به خلافت گمارده می شد و بیعت مردم نقشی در خلافت وی نداشت، صرفا برای اظهار وفاداری به فرمانبردای وی بوده است. این درحالی است که خود عمر، انتخاب ابوبکر به خلافت را کاری شتابزده (فلتة) میدانست و معتقد بود انتخاب حاکم باید با مشورت مومنان باشد.
ترور و مرگ عمر بن خطاب
عمر در ۲۶ ذیالحجه سال ۲۳ هجری به وسیله ابولؤلؤ جراحت پیدا مرد، براساس آنچه طقوش می گوید، ابولؤلؤ دارای اصالتی ایرانی بوده و خدمتکار مغیرة بن شعبه بود که برای شکایت از سنگین بودن خراج خود نزد خلیفه رفته بود. در روایات اهل سنت آورده شده است که کعب الاحبار به عمر می گوید:
من در تورات دیدهام که تو کشته خواهی شد. پس از آن بود که عمر به قتل رسید.
سه روز بعد از جراحت عمر، وی در ۵۵ سالگی از دنیا رفت و در کنار قبر ابوبکر به خاک سپرده شد. در ایران و عراق، روز نهم ربیعالاول نیز روز مرگ عمر دانسته میشود که پیشینه آن به دوره آل بویه بر می گردد.
براساس آنچه عمر نقل کرده است وی در روزهای آخر عمرش می گفته است: کاش مادرم مرا نزائیده بود؛ کاش هیچ نبودم؛ کاش به فراموشی سپرده شده بودم.
پیش از مرگ عمر؛ شورایی ۶ نفره تشکیل شد که از بین آنها یک نفر به عنوان خلیفه بعدی انتخاب شود. از جمله اعضای این شورا می توان به شورا عبات بودند از: امام علی(ع)، عثمان، طلحه، زبیر، عبدالرحمان بن عوف، سعد بن ابیوقاص اشاره کرد.
تاریخنگار قرن سوم، ابن قتیبه نقل می کند که عمر آرزو می کرد تا افرادی مانند ابوعبیده بن جراح و معاذ بن جبل زنده بودند تا خلافت را به یکی از آنان واگذار میکرد.
به اعتقاد برخی پژوهشگران، عمر اعضای شورا را به گونهای چیده بود که عثمان به خلافت انتخاب شود و زمینه و فرصتی برای امام علی(ع) وجود نداشت.
گردآوری: بخش بیوگرافی سرپوش
- 16
- 3