روزنامه جهان صنعت نوشت: «راهها را ببندید، اسبها را زین کنید، برای عکس یادگاری گرفتن در صف بایستید و هرج و مرج ایجاد نکنید، خانهها را بتکانید، کوی و برزن را آبپاشی کنید، زبالهها را زیر فرش پنهان کنید، سواران، آمادهباش در رکاب باشند که عالیجناب رونالدو قرار است نزول اجلال بفرمایند!» اگر شما هم با این سطور، یاد فیلمهای تاریخی دهه ۸۰ میلادی افتادید، اصلا اشتباه نکردهاید. آن زمان که برای دیدار رجال مهم سیاسی باید ماهها یا سالها صبر میکردند تا به ملاقاتشان نائل شوند، این رفتارها توجیه داشت، اما اکنون این همه جنجال در ایران برای چیست؟
این روزها همه جا پر شده از سر و صدای حضور ستاره پرتغالی در ایران. چه فرش قرمزهایی که برای آمدنش پهن نمیکنند و بهبه و چهچههایی که سر نمیدهند. لحظه به لحظه ورود کریستیانو رونالدو به ایران رصد میشود. از طرفداران معمولی فوتبال تا وزیر و وکیل در ایران از آمدن کریستیانو رونالدو به تهران هیجانزده هستند و هر کس به نحوی تلاش میکند خودش را در قاب عکس با رونالدو تصور کند. کمتر کسی تصورش را میکرد حضور یک تیم عربستانی در فوتبال ایران چنین وضعیتی ایجاد کند، اما حالا واقعیت فوتبال ما و عربستان دیدن همین صحنههاست.
«محل اقامت لاکچری رونالدو»، «برنامه حضور رونالدو در تهران به ساعت»، «برنامه شام رونالدو» و دهها خبر دیگر محتواهایی است که در ایران به سرعت در حال تولید شدن است و وبسایتها و شبکههای اجتماعی را فتح میکند. حتی کار به جایی رسیده که وزیر کابینه سیدابراهیم رییسی هم برای اینکه از قافله عقب نماند تصمیم گرفته عملکرد دولت و یک وزیر دیگر را به تمسخر بگیرد و با پیش کشیدن پای پیامرسانهای «بله» و «ایتا» سهمی از این بازار ببرد. کریستیانو رونالدو به عنوان یکی از بازیکنان تیم النصر عربستان دیروز برای بازی با پرسپولیس در قالب رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا وارد تهران شد و در پایان امروز و بعد از بازی با پرسپولیس تهران را ترک میکند.
این حضور چنان تاثیری بر فوتبال ایران گذاشته که حالا ما حداقل برای مدتی کوتاه، صاحب سیستم کمک داور ویدئویی هستیم و همین چمن ورزشگاه آزادی که تا دیروز کسی پیدا نمیشد به آن آب بدهد هم در حال ترمیم است! از طرفی مسیر حرکت اتوبوس رونالدو و یارانش روکش آسفالت شد؛ مسیری که بسیار ناهموار بود و آسفالت آن از بین رفته بود پاقدم باشگاه النصر باعث شد روکشش کنند تا اتوبوس با کمترین لرزش به تونل استادیوم برسد! همه اینها به جز شور و شوقی است که هواداران فوتبال را در برگرفته و همه پیگیر حضور لحظه به لحظه این ستاره در ایران هستند.
این معنی واقعی فوتبال در مقام سرگرمی است؛ صنعتی که هم مردم را سرگرم میکند، هم آنها را به اوج احساسات میرساند، هم توسعه زیرساختها را در پی دارد و در نهایت هم پول درمیآورد. چیزی که فوتبال ایرانی سالها با آن فاصله دارد. تصور کنید این شور و حرارت که با یک حضور ۳۶ ساعته قرار است فوتبال ایرانی را درنوردد در مدت دو سال حضور رونالدو و ستارههای دیگر نظیر نیمار و مانه با لیگ عربستان چه میکند.
همه روزهای وسط هفتهای را تصور کنید که در خلال کار با کیفیت نازل دوربینهای تلویزیونی لیگ برتر ایران را میبینید و این رخوت را مقایسه کنید با کیفیتی که حضور این ستارهها به لیگ عربستان بخشیدهاند. واقعیت این است که مقایسه ۳۶ ساعت سرخوشی ایرانیها از حضور رونالدو و دو سال هیجان در لیگ عربستان فاصله فوتبالی ما را با هم نشان میدهد. از طرفی هر چه به دیدار پرسپولیس و النصر نزدیک میشویم فضای رسانهای ایران بیش از پیش حول محور رونالدو میچرخد و هر رسانهای سعی میکند با نام بردن از این ستاره بیشتر مخاطب جذب کند.
در این میان، آنچه که این دست و پا زدنها را کمی هیجانی جلوه میدهد، این است که حضور رونالدو به عنوان یک ستاره فوتبالی در ایران برای اولین بار نیست که اتفاق میافتد. شرایط به گونهای شده که گویی برای نخستین بار است که ستارهای نامآشنا در دنیای فوتبال قرار است پا به ایران بگذارد و اصلا هم ستارههایی چون فیگو، کارلوس، رائول گونسالس، ریوالدو، پله، فابیو کاناوارو، مارسل دسایی، پائولو مالدینی و سیدورف به ایران سفر نکردهاند.
آنچه مسلم است، رسانههای جمعی در دامن زدن به این هرجومرج بیتقصیر نیستند؛ رفتار هیجانی و غیرقابل باور مردم از بالا رفتن از کوه تا شکستن درب هتل محل اقامت تیم النصر گرفته تا رفتارهای عجیب و غریب و جوزده مدیران پرسپولیس برای عرضاندام مقابل کریستیانو رونالدو چیزی جز آبروریزی برای ورزش کشور در پی ندارد! در روزهای گذشته رسانهها به قدری آمدن این ستاره پرتغالی به ایران را بزرگ جلوه دادند و به آن رنگ و لعاب بخشیدند که مردم نیز از اقصی نقاط ایران برای دیدنش جامهها دریدند و برای دیدارش از یکدیگر گوی سبقت گرفتند.
رونالدو فیلترینگ را دور میزند!
یکی از مسائلی که این روزها در فضای مجازی موجی از گلهمندی را ایجاد کرده حرفهای مسوولان مبنی بر ایجاد شرایط مطلوب برای آمدن ستاره پرتغالی النصر به کشورمان است. مسوولان فوتبال ما به جای توجه و حمایت از نمایندگان فوتبال ایران در تقابل با رقبای قدرتمند، تمرکزشان روی ارائه خدمات به رونالدوست که مبادا به او بد بگذرد! مثلا رضا درویش مدیرعامل پرسپولیس به جای حمایت از تیم خود و رفع مشکلات مالی پیش روی بازیکنان، به این فکر میکند که با چه روشی برای رونالدو اینترنت بدون فیلتر بگیرد! مدیرعامل پرسپولیس همچنین ادعا کرد که با همکاری یکی از شرکتهای اپراتور تلفن همراه قرار است سیمکارت دارای اینترنت نامحدود و بدون فیلتر به رونالدو اهدا شود تا مبادا ستاره پرتغالی مجبور به استفاده از فیلترشکن شود. با این حساب انگار خارجیها چه گردشگر باشند، چه سیاستمدار و چه بازیکن فوتبال دغدغه جدی برای برطرف کردن دشواریهای دسترسیشان به اینترنت وجود دارد. بدیهی است باید چنین دغدغهای داشت و راهی پیدا کرد که جلوی فلان دیپلمات و فلان بازیکن اروپایی حفظ آبرو کنیم، اما کاش در کنار نگرانی برقراری تماس خارجیها با خانوادههایشان در چند روزی که موقتا مهمان ما هستند، کسی هم فکری به حال مردمی میکرد که هر لحظه با این محدودیتها و سختیها نه فقط برای برقراری تماس بلکه برای انجام کار و برطرف کردن نیازهای روزمرهشان دست به گریبان هستند. در پی ماجرای وایرال شده روزهای اخیر با موضوع اینترنت بدون فیلتر رونالدو واکنشهای مختلفی از جانب اشخاص مختلف نشان داده شد. در کنار واکنشهای مختلف، اما آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت سابق، در کانال تلگرامی خود نوشت: «هر خارجیای که به ایران سفر میکند، میتواند از خدمات رومینگ بهره ببرد. در حالت رومینگ اینترنت او از طریق کشوری که سیمکارت او را صادر کرده راهیابی میشود که فاقد فیلترینگ است. بنابراین دغدغهمند و نگران فیلترشکن پیامرسان بازیکنان مطرح فوتبال در مدت اقامت در ایران نباشند. به جای آن توصیه میکنم کسانی که مسوولیت دارند به فکر مصیبت مردم ایران برای دسترسی به شبکههای اجتماعی باشند.»
این در حالی است که عزتالله ضرغامی یک مرحله فراتر رفته و به مضحک بودن این نمایش خندهدار دامن زده و گفته اگر رونالدو به ایران بیاید، قاعدتا باید اپلیکیشن بله و ایتا را نصب کرده و با خانواده و دوستان و بچهمحلهای خود تماس بگیرد و به آنان بگوید این اپلیکیشن را نصب و از آنها استفاده کنند. خیلی هم دلش بخواهد این کار را بکند!
رونالدو نیستیم، آدم که هستیم!
پرویز پرستویی بازیگر پیشکسوت سینمای کشورمان در واکنش به حواشی موجود در پی حضور کریس رونالدو در پست اینستاگرامی خود نیز اینگونه نوشت: «کل سفر کریس رونالدو و کاروان النصر به تهران حتی ۴۸ ساعت هم طول نخواهد کشید اما کل کشور دلشوره حفظ آبرو دارد! هرطرف را نگاه میکنی، یک نفر دارد نسخه میپیچد که برای استقبال از رونالدو باید فلان کار را بکنیم . یکی دنبال زیباسازی مسیر حرکت او از فرودگاه است، یکی دارد محل ورودش به آزادی را موکت میکند، یکی تشکیل ستاد استقبال با حضور مقامات عالیرتبه را سفارش میدهد و یک گروه پرشمار هم به فکر حل مشکل فیلترینگ برای کریس هستند. حال و هوای این چند روز تهران شبیه فیلم میهمان مامان آقای مهرجویی است .آنجا که ساکنان آن بیغوله همه همسایهها را بسیج کردند و به آب و آتش زدند بلکه یک شام آبرومند برای میهمان ناگهانی خود ترتیب دهند. او آمد و خورد و رفت اما آیا بعد از آن همه چیز درست شد؟ خرابی در و دیوارها از بین رفت؟ کار و بار اهالی خانه سامان گرفت؟ سوراخ جوراب مرد خانه رفو شد؟
راستی چه ساختید که حالا این همه نگران حضور موقت یک میهمان سرشناس هستید؟ ما برای کمتر از دو روز پذیرایی از رونالدو اینطور سرگیجه گرفتهایم و داریم به در و دیوار میزنیم، اما کشوری در همسایگیمان ترتیب اقامت دائمی او و اهل و عیالش را داده و نگران چیزی هم نیست. یک شیر پاک خورده پیدا میشود این فاصله بعید را برایمان توضیح بدهد؟
اگر فیلترینگ مایه آبروریزی است. اگر جا دارد تهران زیبا شود. اگر آزادی رنگ و روی تازه میخواهد. اگر فرودگاه باید خوشگل شود و رفتار مسوولان بهبود بیابد، پس چرا این اشکالات را برای ما ایرانیها رفع نمیکنید؟ کریس برای یک بازی فوتبال میآید و میرود. اما ما ساکنان ابدی این خانه پدری هستیم. آیا بخشی از این احترام و تقلا برای بهتر کردن اوضاع حق ما نیست؟ رونالدو نیستیم، آدم که هستیم! ضمنا وقتی رونالدو وارد زمین بازی شد تعجب نمیکند چرا در استادیوم تماشاچی نیست!»
از تلاش کمدی مدیران برای دیده شدن تا هجوم هواداران
احتمالا خود کریستیانو رونالدو هنوز رفتار مدیران پرسپولیس را باور نکرده است؛ اتفاقی که محال است خود رونالدو هم باور کند! همانطور که تصور میکردیم روز ورود کریستیانو رونالدو به ایران، چندان شیرین و خوشایند نبود و اتفاقاتی دیدیم که چندان علاقهای به رخ دادن آن نداشتیم. شکسته شدن در هتل یا دشواریهای کاروان النصر برای ورود به آسانسور حقیقتا برای ما که قابل پیشبینی بود و شاید بسیاری خوشحال هستند که اتفاقاتی بدتر از این نیز رخ نداده است. البته هنوز ساعات زیادی تا پایان اقامت کاروان النصر و در واقع کریستیانو رونالدو در ایران باقی مانده و هنوز نیز این نگرانی وجود دارد که در نشست خبری یا زمان برگزاری بازی، اتفاقاتی رخ بدهد که با خودمان بگوییم کاش اصلا قرعهکشی لیگ قهرمانان آسیا به این منوال پیش نمیرفت.
البته واکنشهای عجیب و بعضا اغراقآمیز از سوی هواداران شاید اتفاق عجیبی در دنیا هم نیست و بارها شاهد ابراز احساسات تند و شدید طرفداران در تمام جهان به بازیکنان، هنرمندان و در مجموع افراد سرشناس و مشهور بودهایم. البته قطعا دقایق ورود رونالدو و کاروان النصر به فرودگاه، مسیر منتهی به هتل و از همه مهمتر لحظه ورود به اتاق باید با مدیریت بهتری انجام میشد و صحنههای عجیبی که رقم خورده، البته برای مخاطبان خارجی عجیب است و شاید خیلی از ما منتظر اتفاقات بدتری هم بودیم. این بخش از ماجرا به کنار، واکنش مدیریت پرسپولیس در این میان بسیار غیرحرفهای و در واقع غیرقابل باور است. انگار کسی در این باشگاه متوجه نشده کاروانی که در غرب تهران مستقر و امروز در ورزشگاه آزادی در میدان قرار است حاضر شود، رقیب پرسپولیس در لیگ قهرمانان است و هیچ منطقی مبنی بر استقبالی به این شکل و اهدای کادو و فرش و مواردی از این دست وجود ندارد. در حقیقت اگر به عنوان مثال کریستیانو رونالدو یکبار برای یک سفر توریستی، تبلیغاتی و از این دست راهی تهران یا هر نقطهای از ایران میشد، حتی عجیب نبود که وزیر ورزش نیز برای استقبال از این فوقستاره بزرگ، راهی فرودگاه شده و هدیهای به عنوان یادگاری به رونالدو یا هر شخص دیگری اهدا میکرد.
اما زمانی که یک ورزشکار به عنوان رقیب وارد یک کشور میشود، در هر سطح و منزلتی که باشد رقیب شماست و باید شرایط برابر مسابقه و رقابت حفظ شود. این رفتار از همین حالا شأن و آبروی پرسپولیس برای حضور در بازی امروز را از بین برده و سادهتر اینکه آنها را دستپایین قرار داده است. تلاش کمدی مدیران و اعضای رسمی باشگاه پرسپولیس برای قرار گرفتن در یک قاب مشترک با کریستیانو رونالدو، شأن و شخصیت این تیم پرطرفدار به عنوان میزبان یک مسابقه ورزشی را پایین میآورد و چه حیف که در این باشگاه به این بزرگی با این منابع انسانی عظیم و گسترده، کسی وجود ندارد که این مسائل ساده و پیشپا افتاده را متذکر شود.
در واقع رخ دادن یک اشتباه از سوی یک هوادار هم برای ما و حتی طرف مقابل مانند رونالدو قابل درک و هضم بوده و تجربیاتی از این دست بارها برای افرادی در چنین سطح رخ داده است، اما اینکه یک جایگاه حقوقی مهم در سطح کلان ورزش یک مملکت از موقعیت و پست خود آگاه نبوده و دست به چنین اشتباه بزرگی میزند، به هیچ عنوان قابل توجیه نیست. در واقع به نظر برخی ارکان رسمی و مهم در ورزش نسبت به جایگاه و موقعیتشان توجیه نبوده و گاهی خود را با یک هوادار ساده اشتباه میگیرند. ازاین بدتر هوادارانی هستند که از کوه و کمر بالا میروند تا به هتل محل اقامت رونالدو برسند و برای حتی لحظهای شده، او را از نزدیک ببینند.
***
سندروم رونالدو
روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: جمعیتی شیفتهوار از تپه منتهی به در عقبی هتل اسپیناس پالاس بالا میروند و فریاد میزنند. آنها به بالای تپه که میرسند بر در بسته هتل لوکس و پرزرقوبرق اسپیناس میکوبند؛ در میشکند، نیروهای نگهبانی هتل کاری از دستشان برنمیآید، جمعیت هیجانزده میخواهند این مرد را ببینند؛ کریستیانو رونالدو، ستاره پرتغالی تیم النصر عربستان. او که همراه با سایر اعضای این تیم با پروازی اختصاصی، ریاض را ترک کرده و وارد تهران شده، مورد هجوم هوادارانش قرار میگیرد. مردم به دنبال اتومبیلش میدوند. به سختی میتوانند جابهجایش کنند. پشت سرش جای سوزن انداختن نیست. هواداران دستهایشان بالاست با یک موبایل در حسرت یک عکس. شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری از تاختن جماعتی چنین از جلد خود درآمده و مجنونوار از این بازیکن خبر میدهند و هشتگهای منفی مدام تکرار میشود. چه اتفاقی افتاد که ما شاهد چنین هجومی فراتر از دوستداشتن یک بازیکن فوتبال قرار گرفتیم؟
شیفتگی جمعی؛ برآیند محرومیت
راز این هجوم بیامان مردم در دیدار با رونالدو چیست؟ حسن محدثی، جامعهشناس و مدرس دانشگاه میگوید: «این یک پدیده اجتماعی پرتکرار در جهان اجتماعی مدرن است به نام شیفتگی جمعی. این شیفتگی یکی از اشکال کنش اجتماعی است و معمولا حول افرادی روی میدهد که به تعبیر رندال کالینز، جامعهشناس آمریکایی از سرمایه ناظر بر شهرت بالایی برخوردارند. شیفتگی جمعی از نظر بروز و ابراز احساسات و عواطف یک مرحله ضعیفتر از شیدایی است و محصول برجستهشدن چیزها و افراد در نظر بخش وسیعی از مردم به ویژه جوانان است. رسانههای اجتماعی نقش مهمی در شکلدادن و پدید آوردن شیفتگی جمعی دارند.»
این شیفتگی در بسیاری از کشورهای دنیا دیده میشود، اما شکستن در هتل محل اقامت این بازیکن و دویدنهای مجنونوار به دنبال اتومبیل در میان مردمان کمتری در سرزمینهای دیگر رؤیت شده، عامل این شکل از برخورد با یک سلبریتی چیست؟ «در جوامعی که فضاهای اجتماعی برای انواع زیستنها و تجربه کردنها وجود ندارد و زندگی افراد سرشار از محرومیت است و نوعی زندگی نزیسته برای آنان رقم میزند، اما رسانههای اجتماعی حضور دارند و نقشآفرینی میکنند و حول رویدادهای معینی درباره افراد پرآوازه تمرکز میکنند؛ امکان بروز شیفتگی جمعی افزایش مییابد. این یک هشدار است، چرا که پتانسیل چنین کنش جمعی میتواند در موضوعات مختلفی رخ دهد و حتی به یک فاجعه اجتماعی ختم شود.»
زهره توکلی، جامعهشناس این مسائل را ناشی از ناامیدیهای مردم ایران میداند که مدام در برابر تبلیغات و خبرهای تورم و مهاجرت و زندگیهای آنچنانی قرار دارند و خودشان را از این نوع زندگی دور میدانند، اینکه عربستان با ثروت افسانهای بازیکن برتر دنیا را خریده موج خبری گستردهای است که بسیاری از جوانان ایران را تحتتاثیر قرار داده تا بیایند و از نزدیک این رویداد مهم جهانی را با چشم خود ببینند. از سوی دیگر محدثی درباره ریشه چنین رویدادهایی میگوید: «بروز چنین رویدادهایی بستگی به چگونگی درگیریهای مردم دارد. هر چقدر مردم در انباشتی از محرومیتهای اجتماعی قرار بگیرند، بروز چنین رویدادهایی در جامعه بیشتر میشود. در کشورهای دیگر شاهد این هستیم که بسترهای مختلف و رویدادهای متنوعی برای مردم و جوانان درنظر میگیرند، اما محدودیت این بسترها در ایران منجر به چنین اتفاقاتی میشود.» آخرین مشاهدات نشان از اقامت هواداران رونالدو در اتاقهای هتل اسپیناس دارد که بتوانند یک عکس یا امضا از او بگیرند و به اعتقاد محدثی اینگونه برخوردها برمیگردد به مدل تصمیمگیری ما. اینکه سازمانها و جامعه مدنی فرصتهای بیشتری را باید برای مردم و جوانان فراهم میکردند تا مردم انتخابهای بیشتری داشته باشند و تجربههای متنوعتری پیدا کنند.
توکلی بر این باور است که نبود برنامههای گوناگون برای مردم، آنها را دچار برخی عدم تعادلها کرده است. فاصله ما و خارج بیشتر شده. گردشگر خارجی کمتر به ایران میآید. ما سالهاست که ملیتهای مختلف را در ایران کمتر دیدهایم و همین باعث میشود که سلبریتی در حد رونالدو باعث رفتارهای این چنینی شود. این نشان از فرصتهایی است که ما برای گفتوگو با مردم جهان نداشتیم.
به اعتقاد این جامعهشناس، کوبا با وجود همه تحریمها اقتصادی و صنعتی، کشور را با توریسم اداره میکند در حالیکه رسانههای رسمی ایران حتی زندگی عادی مردم را به رسمیت نمیشناسند و نمایش نمیدهند در حالی که مردم باید با خود واقعیشان آشنا باشند تا رفتارهای درست داشته باشند. محدثی هم در پاسخ به این سوال که بسیاری تعجب کردند: چرا یک ملت آریایی و با سجایای اخلاقی ارزشمند چنین برخوردهایی انجام میدهند، توضیح میدهد: «به نظر من هر دو گروه مشکل دارند. اینکه ما مردم ویژهای هستیم فکری کاذب و دروغین است و مایههای نژادپرستانه دارد و از طرف دیگر زیرسوال بردن ملتی با اینچنین ادبیاتی هم مشکلساز است. چرا که این افراد جوانانی محرومیت کشیده هستند در یک بستر نامناسب. به عنوان مثال مسوولان میتوانستند این هیجان مردم از دیدار با رونالدو را در نظر میگرفتند و برایش پیش از بروز چنین اتفاقاتی برنامهریزی و بسترسازی انجام میدادند. به همین دلیل زیر سوال بردن همه مردم و این هواداران شیفته به این شکل هم مشکل دارد.»
توکلی اما برچسبهایی از این دست را که ما بهترین مردم هستیم، برآمده از نوعی جامعهشناسی و روانشناسی زرد برمیشمرد: «اینکه میگویند ما از بقیه ملتها متفاوت هستیم و ما را تافته جدا بافته میکنند، درست نیست. باید در برخورد با هر پدیدهای همان موضوع را بهدور از انگهای مختلف بررسی کرد. ما امروز دچار این مشکل هستیم که تبادلی با کشورهای دیگر نداریم و از رویدادهای فرهنگی مناسب محرومیم.»
بسیاری بر این عقیده هستند که بسته بودن ارتباطات بینالمللی و حضور پیدا نکردن چهرههای پرآوازه در زمینههای هنری و ورزشی یکی دیگر از دلایل بروز چنین رفتارهای جمعی است. محدثی در این زمینه میگوید: «بله، دقیقا بخشی از این شکل رفتار ریشه در انواع ارتباطات جامعه در جهان دارد. اینکه نهادها و سازمانها بتوانند خوراکهای فرهنگی و هنری و ورزشی مناسبی برای مردم فراهم کنند و مهیا نشدن رویدادهای مناسب باعث میشود که پدیده رونالدو به وجود بیاید و مردم دنبال او بدوند و نمایش ناخوشایندی از ایرانیان در جهان به تصویر درآید.»
- 13
- 5