بهمن فروتن مربی و کارشناس فوتبال با قاطعیت می گوید نتایج فوتبال نه در زمین چمن که بیرون از آن رقم می خورد. او پیروزی لیورپول در فینال لیگ قهرمانان را مثال می آورد. مسابقه ای که میلان با سه گل از حریف پیش بود اما در نهایت در ضربات پنالتی شکست خورد و جام را به دستان استیو جرارد و رفقایش بخشید.
اثبات ادعاهایی از این دست آسان نیست. دستکم هنوز ما خبر نداریم که واقعاً این اتفاق رخ داده است یا نه؟ اما نمی توان شک کرد که همیشه کسانی برای کسب موفقیت تلاش می کنند از راه میان بُر تقلب استفاده کنند. جایی که پول و شهرت کنار هم قرار گیرند و هدف کسب قدرت باشد، هر اتفاقی ممکن است رخ بدهد. هر اتفاقی! کالچو پولی را فراموش کرده اید؟ رسوایی داوران آلمان هم شایعه بود؟ داور را هم ببرید!
تمام هفته گذشته هواداران فوتبال در ایران در مورد داور بازی استقلال – العین حرف زدند. اعتراض کردند و دو پنالتی او علیه آبی های پایتخت را نتیجه تبانی یا غفلت هوشمندانه! قلمداد کردند. سوت هایی کمرشکن که پیروی انتقامی استقلال را پرپر کرد.
باشگاه استقلال با ارسال نامه ای به دبیرکل AFC خواهان عذرخواهی رسمی کمیته داوری کنفدراسیون فوتبال آسیا شد. یک هفته پس از آن اتفاق هنوز هم تیم های ایران با استرس روبروی حریفان قرار می گیرند چون بسیاری بر این باورند که یار دوازدهم تیم های حریف ( به ویژه کشورهای عربی) نه هواداران شان، بلکه داورها هستند.
پاک کردن این گزاره از ذهن هواداران دشوار است و شاید هم غیرممکن. ما معمولاً اتفاقاتی که به زیان مان رخ بدهد را فراموش نمی کنیم اما سودها را چرا! مثلاً بسیاری از ما دوست نداریم باور کنیم که گل اول ایران به استرالیا در آن بازی شگفت انگیز آفساید بود. خداداد عزیزی در موقعیت آفساید به کریم باقری توپ را رساند تا او جاده صعود به جام جهانی ۱۹۹۸ را هموار کند. یکی از موفقیت های درخشان تاریخ فوتبال ایران محصول اشتباه داوری است!
بسیاری از ما فراموش کرده ایم که اگر در کارنامه تیم ملی ایستادن روی سکوی سوم جام ملت های آسیا ۲۰۰۴ به رهبری برانکو وجود دارد مرهون اشتباه داور بازی ایران – عمان در دور مقدماتی هستیم که کتک کاری رحمان رضایی – علی بداوی را دید اما دو بازیکن را برابر مقررات اخراج نکرد. یا با تسامح از کنار ضربه کشنده محمد نصرتی به کمر بازیکن حریف گذشت تا ایران بازی ۲-۰ باخته را با تساوی ۲-۲ عوض کند و بتواند از گروه مقدماتی اش صعود کند.
قطعاً سوت هایی علیه ما زده شده است اما بهترین پیروزی ایران علیه بحرین در ورزشگاه آزادی با نتیجه ۶-۰ مرهون یک خطای داوری بود. پیتر گرین استرالیایی در ثانیه ۳۵ رشید بازیکن بحرینی را اخراج کرد (می توانست کارت زرد بدهد) و راه را برای نابودی آنها هموار کرد. یا تیم کی روش در تاشکند گل خورد، توپ از خط دروازه ما رد شد، داور ندید و در دقایق پایانی با تک گل خلعتبری پیروز شدیم و در آن گروه دشوار توانستیم به جام جهانی ۲۰۱۴ صعود کنیم و ...
اینها را فراموش کرده ایم و اگر حریفان هم گله کرده اند که ایران اعمال نفوذ کرده گفته ایم حرف بیهوده می زنند و اشتباهات داوری جزیی از فوتبال است. حتی افتخار کرده ایم به اعتراف داریوش مصطفوی رئیس وقت فدارسیون فوتبال که می گوید با دیپلماسی فرش و پسته توانست ژاوه هاولانژ رئیس فیفا را متقاعد کند تا از کارت های زرد کریم باقری چشم بپوشد و اجازه دهد او مقابل استرالیا بازی کند.
مثال هایی از این دست بسیار است. در وزنه برداری هنوز که هنوز است بسیاری از ما معتقدیم که حق بهداد سلیمی در المپیک ریو ۲۰۱۶ ضایع شد، در کشتی آنقدر این اعتراض هارا داشته ایم که حسابش از دست مان خارج شده. اما هنوز نمی توان با قاطعیت گفت یک گروه مافیایی جایی در یک اتاق در بسته برای حذف ورزشکاران ما توسط داورها نقشه می ریزند.
با این همه در ورزش یک اصل وجود دارد: بدون داور هیچ مسابقه ای برگزار نمی شود.
ما چاره ای نداریم جز اینکه گاهی حتی با داورهای ضعیف یا آنها که گمان می کنیم به طرف تیم حریف غش می کنند هم مبارزه کنیم. منصفانه نیست اما یا باید در رقابت های شرکت نکنیم، یا بتوانیم آنقدر در صحنه مدیریتی خودمان را ارتقا بدهیم که قادر به تاثیرگذاری بر روند انتخاب داوران شویم یا بجنگیم و ببریم. تیم های ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا باید داورها را هم ببرند.
احسان محمدی
- 9
- 2