آریا طاری در روزنامه توسعه ایرانی نوشت: اولین جلسه تمرینی استقلال برای فصل جدید، حال و هوایی شبیه فوتبال ایران در دهه ۶۰ داشت. یک تمرین بسیار شلوغ و البته پرحاشیه که سروصدای زیادی نیز به پا کرد و حضور برخی افراد با هدف ساکت کردن منتقدان آقای مدیرعامل در آن، با انتقادهای بسیار زیادی روبهرو شد. حجت کریمی و رفقا این روزها عملا همه راهها را برای حفظ صندلیشان امتحان کردهاند اما به نظر میرسد این گروه، در قوارههای مدیریت باشگاه بزرگی مثل استقلال نباشند. سیاهه تصمیمهای اشتباه مدیران این باشگاه، هر روز کاملتر میشود.
آن بنرهای باورنکردنی
هواداران، بازیکنان و خبرنگارانی که به تماشای اولین تمرین این فصل استقلال رفته بودند، در کمپ ناصر حجازی با بنرهایی عجیب و غریب برای حمایت از مدیران باشگاه روبهرو شدند. بنرهایی که عبارتهایی نظیر «مدیر دلسوز و جاننثار استقلال» نیز روی آنها دیده میشد و آنقدر از واقعیت دور بودند که بیشتر از هر چیزی، موجبات شوخی و خنده هواداران باشگاه را فراهم کردند. این بنرها در نهایت به دست چند هوادار استقلال پاره شدند. جالب اینکه طبق انتظار، مدیران باشگاه کاملا از این ماجرا اظهار بیاطلاعی میکردند و معتقد بودند نمیدانند چه کسی این بنرها را درست قبل از شروع ساعت تمرین، در خروجی کمپ حجازی نصب کرده است!
امیدوار به استقلال
به نظر میرسد هواداران استقلال با وجود همه مشکلات، به تیمشان برای فصل جدید امید زیادی دارند. یکی از دلایل استقبال بسیار زیاد از اولین تمرین این باشگاه نیز، همین مساله بوده است. آنها جواد نکونام را انتخاب خوبی برای باشگاه میدانند و معتقدند این مربی میتواند آبیها را به روزهای خوب گذشته برگرداند. نکو قبلا عضو همین باشگاه بوده و به هیچ وجه با جو خاص استقلال بیگانه نیست. او به عنوان یک مربی نیز قبلا تواناییهایش را نشان داده و حالا قرار است فصل جدید را در تیم محبوبش شروع کند. با این حال پسران و دخترانی که به اولین جلسه تمرینی استقلال رفته بودند، یک نگرانی بزرگ هم در مورد تیمشان داشتند. اینکه تصمیمهای اشتباه کادر مدیریتی، تیم را به دردسر بیندازد و اساسا چنین مدیرانی، نتوانند استقلال را در مسیر درست قرار بدهند.
اراذل به خط شدند
نکته منفی در مورد اولین تمرین فصل استقلال، حضور افرادی در کنار زمین بود که به صورت رسمی با پسوند اوباش شناخته میشوند. اراذلی که حتی نزدیک شدنشان به تمرین استقلال، شأن و شخصیت این باشگاه را تهدید میکند. این افراد نه به عنوان هوادار، بلکه به عنوان مهمان ویژه در تمرین استقلال حاضر بودند، با مدیرعامل و بازیکنان تیم خوش و بش میکردند و حتی در کنار زمین صندلی هم داشتند. اینکه آنها بتوانند به همین سادگی به محل تمرین استقلال بروند و مورد استقبال نیز قرار بگیرند، در نوع خودش حیرتانگیز به نظر میرسد. اینطور که از تصاویر پیداست، مدیران باشگاه استقلال نیز از حضور این افراد در تمرین، کاملا راضی بودند.
مشت در جواب انتقاد
زشتترین لحظه تمرین استقلال، وقتی رقم خورد که همین اوباش در جواب انتقاد بخشی از طرفدارها از مدیران باشگاه، روی سکوها رفتند و شخصا از خجالت آن هوادارها درآمدند. صحنهای که حتی تماشا کردنش در سال ۱۴۰۲، دور از انتظار به نظر میرسید. این میزان از بدویت و عقبماندگی در رفتار، حقیقتا خجالتآور است. افرادی که به تصور خودشان قصد داشتند برای مدیران باشگاه اعتبار بخرند و منتقدان آنها را به سکوت اجباری دعوت کنند، خودشان بزرگترین قدم را برای کنار رفتن این گروه مدیریتی از استقلال برداشتند. اتفاقی که شاید همین حالا رقم نخورد اما به نظر میرسد چوب خط اشتباههای مدیریتی حجت کریمی دیگر کاملا پر شده است. این یک شروع بسیار زشت برای فصل جدید استقلال بود. باشگاهی که جولانگاه یک مشت لات حقیقی شده است!
بیانیه قابلپیشبینی
پاسخ رسمی باشگاه استقلال به اتفاقات تمرین اول که در ساعات پایانی شب نیز منتشرشده بود، به شدت قابل پیشبینی به نظر میرسید. خود مدیران استقلال، ژست معترض گرفتند و حتی طلبکار شدند. آنها ادعا کردند که حضور اوباش در زمین تمرین تیم، یک ماجرای قدیمی بوده و چنین افرادی دیگر به هیچ وجه به جلسههای تمرینی باشگاه راه داده نمیشوند. جالب اینکه در متن بیانیه آبیها به دلجویی از «هوادار» کتکخورده پرداخته شده است. در واقع مدیران استقلال سعی دارند القا کنند که در این حادثه، فقط و فقط یک نفر مورد ضرب و شتم قرار گرفته و این ماجرا، اصلا جدی نبوده است.
چند غایب بزرگ
تمرین اول استقلال در این فصل، چند غایب بزرگ هم داشت. بازیکنانی مثل محبی و قایدی که هنوز شرایط مشخصی برای فصل جدید ندارند و تحت قرارداد با باشگاههای دیگر هستند. حسین حسینی نیز در این تمرین حاضر نبود و ساعاتی قبل از شروع تمرین نیز رسما از آبیها خداحافظی کرد. حالا از مس رفسنجان به عنوان مقصد بعدی این گلر نام برده میشود. با جدایی سیدحسین، حالا بازوبند کاپیتانی استقلال نیز صاحب جدیدی خواهد داشت و احتمالا روزبه چشمی، کاپیتان جدید استقلال خواهد بود.
***
آقای سجادی! شأن استقلال را خدشهدار نکنید
عبدالله دارابی در روزنامه شرق نوشت: اتفاقات ناخوشایند و زننده اولین تمرین استقلال، حکایت از حضور چماقدار به جای بازیکن مطرح در این باشگاه مردمی و ریشهدار و پرافتخار دارد و این سوءمدیریتهاست که در چندسال اخیر سد راه موفقیت باشگاهی شده است که کماکان پرافتخارترین تیم ایرانی قاره کهن است و صد البته در این سوءمدیریتها، وزرای ورزش نقشی انکارناپذیر دارند.
در رخداد تلخ و مذموم اخیر دو فرضیه به طور جدی مطرح است:
۱- نقش تیم مدیریتی که با وجود ناتوانی و ناکارآمدی در انجام وظایف ابتدایی خویش، نقشآفرینی بارزی در حذف قهرمان لیگ برتر ایران از رقابتهای آسیایی، افسارگسیختگی مالی باشگاه و آنچه تضییع اموال عمومی عنوان شد و انفعال در مقابله با بروز آن داشت و به دنبال محکمکردن جایگاه خود با وجود فقدان شایستگی است و متأسفانه در این مسیر بیتوجهی وزیر ورزش را که خود خاکخورده میدانهای ورزشی است نیز همراه دارد!
۲- جریانی که گفته میشود قصد زمینزدن مدیریت و مربی جدید را به جهت ورود خود دارد!
هرچند هر دو فرضیه محتمل است ولی فرض اول به خاطر جایگاهش، مسئولیت بیشتری در این میان دارد. هیچیک از این دو را نمیشود به طور قاطعانه رد کرد اما مورد اول با توجه به برخی تحرکات مدیریت در چند وقت اخیر برای بقا در جایگاه فعلی، نمود بیشتری دارد؛ تحرکاتی که میل شدید کریمی را برای مدیریت در استقلال نشان میدهد و در این مسیر به تناقضگویی و تخریب دیگران نیز دست یازیده است. کافی است به تناقض ۱۸۰ درجهای مواضعش درباره سا پینتو در دو ماه اخیر نگاهی بیندازید. متأسفانه این میل شدید به مدیریت در استقلال با فقدان شدید توانایی در او همراه است و رفتار و گفتارش در این مدت، مؤیدی بر این ادعاست! تصاویر پخششده از حادثه مذموم اولین تمرین استقلال، از قرابت مدیریت استقلال با یک فرد سابقهدار و بیتوجهی مدیریت به ترکتازی او و نوچههایش در کمپ مرحوم حجازی حکایت دارد ولی رسانه باشگاه آنان را معلومالحالانی میخواند که زین پس از حضورشان در محل تمرین ممانعت به عمل آورده میشود (دوگانگیای که هضم آن سخت است!).
در این میان وزیر ورزش نیز باید پاسخگو باشد؛ وزیری که به خاطر فشار کنفدراسیون، ظاهرا مالکیت استقلال را به وزارت اقتصاد محول کرده ولی کماکان نفر اول تصمیمگیری درباره آن عملا خودش است. آقای سجادی! با استناد به کدام شاخصههای مدیریتی، همچنان بر ابقای مدیری که در اتفاقات ناگوار یا بهتر بگوییم افتضاحات فصل اخیر این باشگاه پرهوادار و پرافتخار، نقش بارزی ولو با انفعال ناشی از عدم شایستگیاش داشته است، اصرار دارید؟ آقای سجادی! یکی از شعارهای اساسی این دولت مبارزه با فساد است، آیا تضییع اموال عمومی یک باشگاه مردمی مصداقی از فساد هست یا نه؟ آیا مسببان آن شایسته برخوردند یا ارتقای سمت در جایی که اموالش را تضییع کردند؟
آقای سجادی! جنابتان که ورزشکار مطرح ملی بودهاید، به عنوان یک ورزشکار شخصا چه نمرهای به مدیریت فعلی استقلال میدهید و چقدر وجود او را برای اعتلای یک باشگاه مطرح، مفید میدانید؟ آقای سجادی! ایشان که به عنوان عضو اقتصادی وارد هیئت مدیره استقلال شدهاند، اکنون با صفر تومان درآمدزایی و انباشت میلیاردها تومان بدهی- که خود نیز در آن سهیم بودهاند- با ۱۵ میلیون تومان دارایی قصد ورود به بازار میلیاردی نقل و انتقالات را دارند. نکتهای متناقضتر از این برای یک مدیر اقتصادی وجود دارد؟ آقادی سجادی! شأن باشگاه بزرگ استقلال را شما که متولی امروزش هستید، باید رعایت کنید و پاس بدارید که البته در عمل خلاف آن مشاهده میشود و این یا ناشی از ضعف شناخت و مدیریت شماست یا یادآوری شائبه جانبداریتان از تیمی خاص! آقای سجادی! تغییر فوری مدیریت استقلال و انتخاب فردی شایسته و کاردان، میتواند عوامل و اسباب هر دو فرضیه مطرحشده فوق را مضمحل کند و استقلال را از مسیر خطرناکی که سالهاست به انزوایش میکشاند، نجات دهد. آیا گوش شنوایی خواهد بود؟
***
از بنرهای شگفتانگیز تا کتککاری
دنیایاقتصاد نوشت: کلمات وقتی ارزش خود را از دست میدهند که به کرات از آنها استفاده نامناسب شود. مثلا همین پیشوند «فرهنگی» که پیش از نام ورزش به باشگاههای ایرانی الصاق میشود. این چه فرهنگی است که هنوز هم اراذل و اوباش در آن تعیینکننده هستند و به خود اجازه میدهند به شنیعترین شکل ممکن با مردم برخورد کنند؟ پنجشنبه استقلال درحالی رسما فصل جدید را آغاز کرد که یک آینه تمامنما از اوضاع این تیم در چند ساعت رؤیت شد. خدا به داد امسال برسد!
حجت تمام شد!
حدود دو سال از فعالیت حجت کریمی در باشگاه استقلال میگذرد و در این مدت وی عالیترین سمتهای مدیریتی را تجربه کرده است؛ از عضو هیاتمدیره تا ریاست آن و حالا هم که چندماهی میشود بهعنوان سرپرست مدیرعاملی فعالیت میکند. در این مدت اما هربار که کریمی ترفیع گرفته، انتقاد هواداران هم از وی بیشتر شده؛ از انفعال در پرداخت پول استراماچونی تا درگیری لفظی عجیب با ریکاردو ساپینتو و تعلل در بازار نقل و انتقالات. استقلالیها ایرادات اساسی نسبت به منش و نوع مدیریت این فرد داشته و دارند و کریمی هربار که تلاش میکند تا کمی برای خودش اقبال عمومی بخرد، بدتر چوب حراج به باقیمانده اعتبارش میزند.
حضور اوباش بدنام در اولین تمرین فصل پیش روی استقلال قطعا به یقین نمیتوانست بدون حاشیه باشد و همین هم شد. این افراد که در نزدیکی سرپرست باشگاه تمرین را نظاره میکردند و حتی عکسهای خوش و بشی که داشتند هم منتشر شده است، وقتی تعدادی از هواداران حاضر در کمپ ناصر حجازی علیه کریمی شعار دادند با تکیه بر تنها پارامتری که برای آن معروف شدهاند یعنی خوی درندگی، به مردم حمله کردند و صحنههای زشتی را رقم زدند. درباره این اتفاق غیرقابل توجیه حواشی زیادی مطرح شده، وزارت ورزش و کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال ورود کردهاند و احتمالا ظرف امروز و فردا شاهد احکامی هستیم که باید اصل مطلب را نشانه بگیرند. اما مهمترین نکته، عمر مدیریتی کریمی است.
او که تمام تلاشش را برای دائمی کردن جایگاهش در استقلال به کار بسته، با سلسله اتفاقات اخیر به نظر باید با آرزویش وداع کند. به هرحال وقتی بنرهای جاننثارانه او توسط هواداران تکه و پاره میشود، باید انتظار داشت که به حرف مردم اهمیت داد. آن چند نفر که شعار میدادند توسط اراذل زیر مشت و لگد گرفته شدند؛ جماعت میلیونی را که در شبکههای اجتماعی خواهان اخراج حجت هستند، چگونه باید ساکت کرد؟
کار سخت جواد
اولین تمرین استقلال با حضور تعداد معدودی از بانوان، آتشبازی و رونمایی از جواد نکونام در زمین چمن کمپ آبیها برگزار شد؛ اما مدیریت آنقدر هنر داشت که همه اینها را زیر سایه ببرد! استقلال کارش را شروع کرد اما هنوز سرپرست ندارد، کادرفنیاش کامل نیست و از همه مهمتر علاوه بر اینکه نتوانسته با هیچ بازیکنی به توافق برسد، یکی، یکی بازیکنان ثابتش را هم از دست میدهد. پس از ابهام درخصوص وضعیت محمد محبی و مهدی قائدی، پنجشنبهشب سیدحسین حسینی کاپیتان آبیها هم با انتشار یک استوری رسما با این تیم خداحافظی و برای نکونام آرزوی موفقیت کرد.
هرچند که بخش زیادی از طرفداران استقلال از گلر با سابقهشان خیلی دل خوشی نداشتند؛ اما حالا که دروازهبان بزرگی در مارکت نقل و انتقالاتی نیست، جدایی ناگهانی حسینی ضربه بزرگی خواهد بود؛ چراکه هنوز جانشینش مشخص نیست. نکونام که با کلی امید و آرزو تمام تلاشش را کرد که روی نیمکت استقلال بنشیند احتمالا از همین روز اول متوجه شده است که چه کار سختی دارد؛ تیمی ناقص، آینده مبهم در نقل و انتقالات، مدیر زیر انتقاد و البته بدون یارهمیشگیاش مهدی هاشمینسب. کار در استقلال برای جواد خیلی سخت شروع شد.
***
افراد معلومالحالی که هواداران منتقد مدیریت استقلال را کتک زدند از کجا حمایت میشوند؟
روزنامه هم میهن نوشت: ضربوشتم هواداران استقلال که نسبت به عملکرد مدیرعامل فعلی باشگاه استقلال انتقاد داشتند، اتفاق جدیدی بود که حداقل طی یکدههاخیر مشابهش روی سکوهای ورزشگاههای فوتبال رخ نداده بود اما ظاهراً بازگشت به عقب، به فوتبال هم سرایت کرده است. کنترل سکو موضوعی است که اواخر دهه۸۰ با استخدام برخی افراد به اسم لیدر مرسوم شد اما با آرام شدن ورزشگاهها این موضوع نیز بهباد فراموشی سپرده شد. حالا بدون اینکه شعار غیرفوتبالی داده شود، برخی افراد «اجیرشده» بازهم به سکوها برگشتند تا مردمی که به مدیریت انتقاد دارند را به باد کتک بگیرند. این افراد چه کسانی هستند که در بزنگاه در نقش «جاننثار» ورود میکنند و بدون اینکه دستگیر شوند از محل خارج میشوند؟ گزارش زیر وقایعی را مورد بررسی قرار میدهد که فوتبال ایران سالهاست درگیرش است، علیه «هوادار» و بهکام افرادی که در بزنگاه برای ایجاد تنش حاضر میشوند.
ورود «بوقچی» به فرهنگ فوتبال
اکبر غمخوار اولین مدیری است که اوایل دهه۸۰ بحث کانون هواداران باشگاهی را رسمیت بخشید. هدف او این بود که بعد از اخراج علی پروین از پرسپولیس، حامیان «سلطان سرخها» روی سکو را مدیریت (بخوانید تقریبا سرکوب) کند. مدتی بعد همین الگو در باشگاه استقلال نیز توسط محمدحسین قریب، مدیر وقت این باشگاه اجرایی شد. این اتفاق اما در دوران حبیب کاشانی که بعدها وارد شورایشهر شد در پرسپولیس بهشکل جدیتری دنبال شد. لیدرها به استخدام رسمی باشگاه پرسپولیس درآمدند، حقوق ثابت و مزایا دریافت میکردند و علاوه بر مدیریت و کنترل روی سکوها، بعضا با حمله به مربیان باشگاه، بهصورت غیرمستقیم موضع مدیریت را به گوش مربیان میرساندند. این لیدرها بهحدی قدرت گرفته بودند که روی سکوها بهصورت کاملا سازمانیافته علیه علی دایی شعار میدادند و حتی او را خارج از زمین فوتبال تهدید میکردند. علی دایی در یکی از برنامههای مشهور نود، مقابل عادل فردوسیپور گفت: «باید خیلی بیرگ باشم که لیدرها بخواهند برای من تعیینتکلیف کنند، قطعا آن روز، روز مرگ من خواهد بود که لیدرها بخواهند علیه من اقدامی کنند». علی دایی، سرمربی وقت پرسپولیس بهصورت علنی اعلام کرد این لیدرها ازسوی مدیریت باشگاه پرسپولیس خط میگیرند تا تیم را به حاشیه بکشانند. سرکوب روی سکو و تهدید مربیان درون زمین باعث شد تا باشگاه پرسپولیس یک بازه زمانی ۹ساله رنگ جام قهرمانی را نبیند. با حضور برانکو ایوانکوویچ اما قدرت لیدرها به کمترین حد خودش رسید. برانکو دیگر اجازه نمیداد لیدرها اطراف تیم رفتوآمد داشته باشند و هرگونه درز خبر به لیدرها را ممنوع کرده بود. جایگاهها مشخص شده بود و لیدرها دیگر نمیتوانستند روی سکو بهنفع یا علیه کسی شعار دهند.
تفاوت خارج با ایران
بسیاری تصور میکنند فوتبال باشگاهی اروپا کانون هواداران ندارد اما اینطور نیست. کانون هواداران در فوتبال باشگاهی اروپا نیز وجود دارد اما با شرحوظایفی کاملاً متفاوت. کانون هواداران در فوتبال روز دنیا صرفاً به جهت سازماندهی هواداران برای عضویت در کانون و بهرهمند شدن هواداران از مزایای عضویت در مجموعه باشگاه است. به طور مثال در بوندسلیگا هوادارانی که عضو رسمی هواداری محسوب میشوند، میتوانند بلیتها را با تخفیف خریداری کنند و حتی نسبت به انتخاب اعضای هیئتمدیره حقرأی دارند. کانون هواداران بههیچعنوان در فوتبال اروپا حق ندارد بگوید کدام بازیکن را تشویق یا تخریب کنید. در فوتبال ایران اما کانون هواداران به مدیریت «سرلیدرها» بارها پیش آمده که مربی یا بازیکنی را روی سکو با شعارهای زننده مورد عنایت قرار دادهاند. این سرلیدرها همان افرادی هستند که استخدام رسمی باشگاهها هستند. قاسم دهنوی که در سال ۱۳۹۲ برای پرسپولیس بازی میکرد نیز زخمخورده برخی لیدرهای باشگاه پرسپولیس است. او در گفتوگو با «هممیهن» تایید میکند که قدرت برخی لیدرها فراتر از افرادی است که صرفاً برای سازماندهی تشویق مردم روی سکوها حضور دارند: «افرادی که روی سکو حضور داشتند گاهی خارج از فوتبال بودند. برخی مدیران ما برای حفظ صندلی، افرادی را استخدام میکنند. چندین سال پیش هم برای من این اتفاق رخ داد و به راحتی من را تهدید میکردند که اگر خرج نکنم، روی سکو به من فحاشی خواهند کرد. البته از اتفاقی که برایم رخ داد سالها میگذرد و بیشتر درموردش صحبت نکنیم بهتر است. نگاه و رویکرد تماشاگرها همیشه قابلاحترام است و اگر انتقادی دارند، نباید ازسوی برخی افراد اجیرشده، با لگد پذیرایی شوند. خارج از ایران، تیمهای باشگاهی تماشاگرانشان را روی سکو بدون کانون هواداران مدیریت و بهشکلی متحد تیمشان را تشویق میکنند اما اینجا شرایط متفاوت است.»
ارتباط مدیر با لیدرها
با گسترش عصر ارتباطات و شبکههای اجتماعی، بسیاری از لیدرها قدرت خودشان را از دست دادند. روزهای خوب پرسپولیس با برانکو فرا رسید و استقلال نیز با جذب مربیان باتجربهی خارجی، کاری کرد که ارتباط لیدرها با مربیان یا برخی بازیکنان تقریبا قطع شود. عصر پنجشنبه اما اتفاق عجیبی در ورزشگاه ناصر حجازی رخ داد و هواداران منتقد مدیریت حجت کریمی، توسط برخی اوباش به سرکردگی «هانی خلیفهدار ملقب به هانی کُرده»، مورد ضربوشتم قرار گرفتند. درحالیکه باشگاه استقلال ساعاتی بعد بیانیهای علیه این اقدام صادر و ورود این افراد را به ورزشگاه ممنوع کرد که پیش از این درگیری، اوباش با مدیریت باشگاه استقلال یعنی حجت کریمی خوشوبش صمیمانهای داشتند که در تصاویر ثبتشده کاملا مشخص است. هانی کُرده، لیدر رسمی باشگاه استقلال نیست اما ارتباط نزدیکی با بسیاری از مربیان فوتبال دارد و در مراسمهای مختلف در کنار برخی مربیان فوتبال حضور ثابت دارد. او بارها در تمرین استقلال حضور داشته و درگیریهای زیادی را ایجاد کرده که هیچگاه با این افراد برخوردی ازسوی افراد حراست ورزشگاهها نشده است. عصر پنجشنبه تا پیش از شعار هواداران حاضر در ورزشگاه ناصر حجازی، هیچ تنشی بهوجود نیامده بود اما بعد از شعارها علیه حجت کریمی، «هانی کُرده و رفقایش» که سالها سابقه زندان دارند بهیکباره روی سکوها رفته و برخی از مردم منتقد را به باد کتک گرفتند. آنها بدون هیچ مشکلی مردم را زدند و بهراحتی از محل خارج شدند. شب گذشته کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد حضور این افراد در ورزشگاهها ممنوع شده است. موضوع اصلی اما جایی است که آیا صدور چنین احکامی اصلا قابل اجراست؟ موضوعی که بهنظر میرسد صرفا برای آرامکردن افکار عمومی است چراکه هیچ سازوکاری در ورزشگاههای فوتبال ایران مبنی بر ممنوعیت حضور هوادار یا هر شخص معلومالحالی وجود ندارد.
اگر برفرض هم قابل اجراست چطور تا پیش از این اتفاق، چنین افرادی بهراحتی در کنار مربیان رفتوآمد داشتند و کسی مانع از حضور آنها نمیشد؟ اگر قرار به منع حضور این افراد است، برخی لیدرها که وظیفه کنترل و مدیریت اعتراضها را روی سکو دارند سرنوشتشان چطور خواهد شد؟ حجت کریمی شب گذشته مجوز فعالیت اعضای کانون هواداران را باطل کرد که این موضوع، سرآغاز حواشی جدیدی خواهد شد چرا که این افراد نفوذ خودشان را روی سکو دارند و بیشک چنین اقدامی از سوی کریمی، بیپاسخ نخواهد ماند. محمد نوریفر، مدیر رسانهای اسبق باشگاه استقلال در سال ۹۸ مصاحبهای با برنامه نود انجام داده و درخصوص حضور برخی افراد غیرفوتبالی روی سکوها و کنار زمین افشاگری کرده بود: «هیچوقت از چنین افرادی که سابقه حضور در زندان و نزاعهای خیابانی و ایجاد رعب و وحشت دارند، سوءسابقه گرفته نمیشود. چرا؟ به یاد دارم برخی از این افراد که نزدیک باشگاه استقلال بودند بهدلیل فروش موادمخدر در یکی از پارکهای جنوب شهر تهران بازداشت شدند که با وساطت برخی مسئولان یک باشگاه از زندان آزاد شدند. شبکههای اجتماعی و رسانهها خیلی کم نسبت به حضور برخی لیدرها مینویسند چراکه این افراد (لیدر) ازسوی برخی مدیران فوتبالی حمایت میشوند.» درواقع جامعه فوتبال و هواداران این رشته ورزشی با افرادی طرف هستند که براساس شواهد، قدرتی دارند که نه به کسی پاسخگو هستند و نه ارگانی آنها را بازخواست میکند حتی اگر از حضور در ورزشگاهها محروم شوند.
- 19
- 5
کاربر مهمان
۱۴۰۲/۴/۱۰ - ۱۲:۳۱
Permalink