روزنامه شرق نوشت: تیم ملی فوتبال ایران فردا در دومین بازی از مرحله انتخابی جام جهانی در امارات به میدان میرود تا پس از برتری یک بر صفر مقابل قرقیزستان در اصفهان که کلی حرفوحدیث به همراه داشت، به فکر کسب دومین سه امتیازش در این مرحله از بازیها باشد. شاگردان امیر قلعهنویی چند روز قبل در اصفهان و در ورزشگاه خانگی ذوب آهن، با ارائه یک بازی بحثبرانگیز با تک گل مهدی طارمی که حاصل اشتباه دروازهبان رقیب بود، برنده شدند. با وجود رسیدن به پیروزی ولی تماشاگران حاضر در ورزشگاه، مثل بسیاری دیگر از تماشاگران تلویزیونی که این بازی را به طور زنده دنبال میکردند، از سبک و سیاق ارائهشده از طرف امیر قلعهنویی بهعنوان سرمربی تیم ملی ایران در این بازی رضایت نداشتند.
هرچند این نارضایتی در ماههای اخیر بارها تکرار شده ولی این بار سردادن شعارهای هماهنگ علیه امیر قلعهنویی، آنهم برای دومین بار، نشان میدهد که شرایط از حالت عادی در حال خروج است و دیگر نمیتوان با استناد به آمارهای نهچندان کاربردی، علاقهمندان به تیم ملی را راضی نگه داشت. نتیجه ولی بخشی از این درام عجیب در اصفهان بود. در لابهلای شعارهای اعتراضی تماشاگران خطاب به امیر قلعهنویی که میخواستند او حیا کرده و تیم ملی را رها کند، در گوشهای از ورزشگاه هم الفاظ نامناسبی مانند «بیشرف» به گوش رسید که این یکی با واکنش تند مهدی طارمی، ستاره خط حمله تیم ملی که اتفاقا در جدال با قرقیزستان بازوبند کاپیتانی را هم بر بازو بسته بود، همراه شد.
طارمی در کنفرانس خبری بهشدت درباره چنین الفاظی که به نظر او خطاب به بازیکنان تیم ملی عنوان شده، گلایه کرد و از این گفت که اگر کشور «چیز» شده، ربطی به بازیکنان تیم ملی ندارد. دست بر قضا تأکید درخور درباره این اتفاق باعث شده تا زوایای جدیدی از «درام» رخداده در اصفهان برملا شود. فیلم و عکسهای منتشرشده از اتفاقات رخداده روی سکوی ورزشگاه فولادشهر نشان میدهد تماشاگران لفظی را که باعث برآشفتهشدن مهدی طارمی شده، خطاب به بازیکنان تیم ملی به کار نبردهاند. ماجرایی که در این فیلمها رو شده، به اندازه کافی نگرانکننده و صد البته غمانگیز است.
در دقایق پایانی بازی که تماشاگران شعارهایی علیه امیر قلعهنویی سر دادهاند، در بخشی از ورزشگاه تماشاگران به تشویق علی دایی پرداختهاند تا از این طریق خواستار تغییر روی نیمکت تیم ملی باشند. اتفاق زشت و زننده درست در همین لحظه رقم میخورد؛ چراکه تعدادی از لیدر بوقچیهای تیم ملی به تعدادی از همین تماشاگران حمله کرده و آنها را بهشدت کتک میزنند که این یکی با واکنش دیگر تماشاگران مواجه شده و لفظ جنجالی را خطاب به همین افراد به کار میبرند. جالب است که حالا جرم کتکخوردن مردمی که به ورزشگاه آمدهاند، اعتراض به امیر قلعهنویی، سرمربی تیم ملی است. این مورد امری بدیهی است که ربطی به فوتبال ایران ندارد. در همه جای دنیا، حتی کشورهای فوق پیشرفته، اعتراض به مربیان و بازیکنان تیمهای فوتبال امری رایج است و تماشاگران به شکلهای مختلف که گاهی چندان خوشایند هم نیست، چنین اعتراضی را اعلام میکنند ولی برخلاف ایران کسی، آنهم وقتی بهعنوان نماینده فدراسیون در قالب لیدر که نه؛ بلکه یک بوقچی روی سکو حضور دارد، تماشاگران را کتک نمیزند.
واضح است که دیدگاههای مختلفی در این زمینه وجود دارد و قرار نیست هر ۱۰ یا ۱۲ هزار نفری که به ورزشگاه آمدهاند، شبیه به یکدیگر فکر و رفتار کنند ولی بعید است کسی چنین رفتارهای زنندهای را که از سوی نمایندگان مورد تأیید فدراسیون رخ داده، تأیید کند. عجیب است که فدراسیون فوتبال هم پس از این بازی روزه سکوت گرفته و درباره اتفاقات رخداده روی سکو، واکنشی نشان نداده و حتی آن را تقبیح هم نکرده است. مشخص نیست برنامه فدراسیون فوتبال برای این قشر از بوقچیها چیست که آنها بیپروا به سمت مردم حمله کرده و آنها را کتک میزنند.
پیشازاین بارها جلسات مختلفی شکل گرفته بود که ذیل نظر کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال، سعی در بررسی چالش لیدر- بوقچی روی سکو شده بود. حتی همین حالا هم در تصاویر منتشرشده روی سایت سازمان لیگ، میتوان عکسهایی را از همین جلسه مسئولان فدراسیون فوتبال با سر لیدرها دید. بهراستی چه اتفاقی در اصفهان رخ داده که این قشر به خود اجازه میدهند مردم را روی سکو، آنهم در یک بازی ملی و از همه بدتر در یک بازی بینالمللی کتک بزنند.
شاید بسیاری در جریان همین بازی، بنری که در حمایت از قلعهنویی روی سکو به اهتزاز درآمده و در کنارش الفاظ ناشایستی را به خداداد عزیزی نسبت داده بودند، دیده باشند ولی عجیب است که کمتر کسی درباره کتکخوردن مردم به دست لیدرهای تیم ملی که از سوی فدراسیون فوتبال برای این بازی برگزیده شده بودند، واکنش نشان داد. داستان بوقچیها در فوتبال ایران ریشه دیرینهای دارد که گاهی با قدرت و ضعف مدیریت در فوتبال ایران، آنها کنترل شده یا از کنترل خارج شدهاند ولی این یکی دیگر نوبر است که در جریان یک بازی تیم ملی، مردمی که برای حمایت از تیم ملی به ورزشگاه آمده ولی به این نتیجه رسیدهاند که سرمربیشان در حد محققکردن خواستههایشان نیست، ضربوشتم بشوند.
فدراسیون فوتبال در عصر مهدی تاج، تا به الان انتقادات زیادی را به جان خریده که تعدادشان کم نیست ولی بدون هیچ شک و تردیدی، این یکی، در صورت منفعلبودن تاج و دیگر مسئولان فدراسیون فوتبال، میتواند تبدیل به تاریکترین نقطه مدیریتی او شود. واضح است که پاسخگویی و واکنش سریع فدراسیون فوتبال در قبال چنین رفتار زشتی از نان شب مدیران واجبتر است، به شرط آنکه سعی در پاککردن صورتمسئله نداشته باشند و با این واقعیت که مدیریتشان در این زمینه شکست خورده، روبهرو شوند.
- 13
- 5