بعد از اينكه تمام كودكياش در مسير بين دو سينما در شهر باران كه يكي از آنها را داييبزرگش مديريت ميكرد و بوفه آن يكي هم در دست پدربزرگش بود، تردد ميكرد، تمام رويايش شده بود ورود به سينما اما كارش را از صدا و سيماي مركز گيلان آغاز كرد. كارش با ورزش و فوتبال آغاز شد تا روياي سينما به مستطيل سبز معطوف شود.
مجتبي پوربخش (تهيهكننده و مجري برنامه فوتبال يك) اين روزها سر و صداي زيادي با به تصوير كشيدن حواشي و اتفاقات عجيب ليگ يك به راه انداخته است. از رسانهاي كردن فساد در فوتبال با سربازهاي ميلياردي تا درآمد تبليغات محيطي كه براي هر جايي هست به جز باشگاهها و سرانجام مصاحبه داغ با علي كريمي، تا جادوگر فوتبال ايران روي دايره بريزد تمام آنچه برايش در فوتبال ايران تبديل به علامت سوال شده است.
به بهانه تعطيلات نيمفصل اول رقابتهاي دسته اول فوتبال باشگاههاي كشور سراغ تهيهكننده برنامه فوتبال يك رفتيم تا درباره يكي از فرسايشيترين، عجيبترين و پرحاشيهترين ليگهاي فوتبال به گفتوگو بنشينيم. پوربخش حرفهاي جذابي براي گفتن داشت از پيشنهاد دريافت يك خودروي شاسيبلند تا قهر تاج و افشاي جادوگري در فوتبال دسته اول.
چه شد كه سراغ ساخت برنامهاي براي ليگ دست اول رفتيد و فكر ميكرديد امروز تبديل به برنامهاي جريانساز شود؟
پيمان يوسفي و مزدك ميرزايي در شبكه ورزش تصميم به شروع برنامهاي براي ليگ دسته اول داشتند و به من براي همكاري پيشنهاد دادند. برنامه با حضور من با ايدههاي تازهاي همراه شد و بخشهاي تازهاي به آن اضافه شد. هميشه شنيده ميشد كه ميگفتند اينجا فساد هست، دوپينگ و جادوگري هست و از اين مدل موضوعات وجود دارد بنابراين براي من جايي ناشناخته و البته جذاب بود كه بدانم آيا واقعا اين اتفاقات وجود دارند يا اينكه تماما شايعاتي بياساس هستند كه فقط شنيده ميشوند. به عنوان كسي كه در اين حوز كار تخصصي رسانهاي انجام ميدهم هنوز هم اين حوزه برايم جذاب است اگر روزي اين حوزه عادي بشود ديگر در آن حضور نخواهم داشت. اين حوزه هنوز هم برايم بكر و جذاب است.
نگفتيد در مورد موضوعاتي مانند دوپينگ، جادو، زد و بند و... كه اسمش را جذابيتهاي ليگ يك گذاشتيد بالاخره وجود داشتند يا خير؟
اين ليگ ١٨ تيم دارد كه تنها ٢ تيم به ليگ برتر صعود ميكنند و طبيعتا ١٦ تيم تلاش ميكنند براي اينكه در بين ٢ تيم بالاي جدول قرار بگيرند و مسافر ليگ برتر شوند. نكته جالبش اين است كه از همين ١٨ تيم ٣ تيم به دسته پايينتر سقوط ميكنند. اين يعني رقابتي بسيار فشرده و نفسگير با تعداد بازيهاي زياد، سفرهاي متعدد، زمينهاي بيكيفيت، حواشي بسيار زياد از اتفاقات بينظير تا جادو و جمبل و هزار چيز ديگر. اتفاقات منفي ليگ دسته اول اينجاست كه شما اوج جادوگري، موضوع دوپينگ، بحث زد وبندها را در اين ليگ ميشنويد و تمام اينها براي يك مخاطب فوتبالي كه از بيرون آن را ميشنود جذاب ميشود كه آيا واقعا جادوگري ميشود، آيا با دوپينگ مواجه هستيم! و تا روزي كه آن تصويربراي نخستينباردر برنامه فوتبال يك پخش نشده بود (اتفاقات مربوط به زمين گلگهر كه به محروميت مادامالعمر يكي از مسوولان اين باشگاه انجاميد) هيچكس تصورش را نميكرد كه به چشم خودش ببيند كه متاسفانه بله؛ چنين اتفاقاتي واقعا اينجا رخ ميدهد.
چقدر طول كشيد تا درباره اين موضوعات، مستنداتي قابل پخش به دست بياوريد؟
راستش از سال گذشته يكي دو تيم به ما مراجعه كردند و تصاويري در اين باره دادند اما متاسفانه اين تصاوير بسيار بيكيفيت، از راه دور و مستندات مخدوش بودند و شما نميتوانستيد تشخيص بدهيد آن فردي كه بطور مثال يك بطري دستش گرفته و داخل دروازه حريف ميپاشيد، آب هست يا چيز ديگري؟ اما امسال تصوير خوبي توسط عكاس باشگاه خونه به خونه به دستمان رسيد كه نشان ميداد توپ جمع كن ظرف ادرار را به مسوول ورزشگاه داد و آن مسوول هم شروع به پاشيدن آن كرد. اين فيلم آنقدر واضح بود كه مردم كامل به چشم خودشان ديدند و متوجه شدند چه اتفاقي افتاده است. اگر خاطرتان باشد دو سال قبل كه سياه جامگان در دسته يك حضور داشت درگيري بين آقاي علي عباسي كه حالا محروم هم شدهاند اتفاق افتاد با مديران يكي از باشگاهها و ظاهرا كتابي دستشان بود كه از روي آن ذكر و دعا ميخوانند كه همين عزيزان رفتند آن كتاب را پاره كردند و خلاصه دعوايي شد كه گفتند شما قرآن را پاره كردهايد و ميگفتند نه اين كتاب دعا بوده است و... همان زمان اين اتفاقات مسكوت ماند و همه را ساكت كردند و ميگفتند نه اتفاقي نيفتاده است.
چرا خودتان دنبال ماجرا را نگرفتيد؟
اين اتفاق مربوط به ٣ سال قبل بود و من در آن زمان تنها اجراي برنامه را بر عهده داشتم و تهيهكننده شخص ديگري بود. از همان زمان هم اين موضوعات برايم تبديل به سوال شده بود و ميدانستم متاسفانه در اين حوزه از فوتبال چنين اتفاقاتي رخ ميدهد كه هم اثباتش سخت است و هم بايد مدارك و مستندات بسيار محكمي براي طرح اين ادعا داشته باشيم.
يعني به همين راحتي در سطح ليگ يك با موضوعاتي مانند جادوگري مواجه هستيم؟
آدمهايي در فوتبال وجود دارند كه من اعتقاد دارم در ليگ يك تعدادشان بيشتر است و فعالتر هستند. اينها ادعا دارند كه ما با جادو و دعا تيمي يا بازيكني را طلسم ميكنيم، ميتوانيم سرنوشت صعود و سقوط را تغيير دهيم و به نوعي كاملا توهم بار معتقدند كه ميتوانند سرنوشت اتفاقات را نه در تمرين و زمين فوتبال بلكه به روش خودشان رقم بزنند. البته اميدواريم با برخوردهايي كه كميته اخلاق همين اخيرا با مباحثي كه ما در برنامه داشتهايم و آنها را وادار به ورود كرديم، انجام دادند اوضاع بهتر شود.
به چه دليل مدعيان جادوگري در ليگ يك فعاليت پررنگتري دارند؟
همهچيز به نظارت و پخش مستقيم رقابتها برميگردد. شما ببينيد كه بازيهاي ليگ برتر چه ميزان پخش ميشوند و چند دوربين و خبرنگار اين بازيها را پوشش ميدهند اما در مقابلش اين سو در ليگ يك تعداد بازيهايي كه پخش زنده ميشوند به دو بازي هم نميرسد كه آنهم گرفتاريهاي خاص خودش را دارد و با پرداخت هزينه انجام ميشود. همين موضوع اتفاقا كار ساخت برنامه ليگ يك را سختتر ميكند و ميتوانم بگويم ساخت اين برنامه در قالب تهيه تصاوير و توليد آن حتي از برنامه ٩٠ هم سختتر است.
ادعاي جالبي بود.
اتفاقا ادعا نيست و براي اين حرف دلايل خوبي دارم. سخت بودن ساخت اين برنامه همين نقصي است كه در عدم پخش زنده بازيها وجود دارد. به طور مثال گاهي اوقات براي گرفتن فيلم يك بازي در مسجدسليمان كه فقط با يك دوربين ضبط شده است دچار سختيهاي زيادي ميشويم و بعد با همان يك نما بايد حاشيه دربياوريم، تمام تصاوير حساس بازي را پخش كنيم، داوري و مصاحبه هم بايد داشته باشيم و تمام اين كارها را بايد با يك نما و دوربين انجام بدهيم. مشكلي كه اصلا براي برنامههايي مانند شبهاي فوتبالي و ٩٠ وجود ندارد چون خط استانها را ميگيرند و تصاوير بازيها را از چند نما دريافت ميكنند.
جدا از جادوگري آيا وجود برخي زد وبندها در ليگ يك را هم تاييد ميكني؟
خيلي پيش ميآيد برخي مالكان، مديران و سرمربيان ليگ يك تماس ميگيرند و اطلاعات جالبي ميدهند. برخي ميگويند شب قبل بازي از طريق يك روزنامهنگار، دوست يا هر نوع واسطهاي با بازيكن ما تماس گرفتند و گفتند تو سال بعد با ما هستي بنابراين زياد سخت نگير. از اين موضوعات به وفور شنيدهام و گاهي اوقات مالكان و مديران اطلاعات مهم ديگري هم ميدهند. اين موضوعات زياد مطرح ميشود اما اثبات آن بسيار سخت است. درواقع بايد گروهي مطلع به كارهاي حقوقي آن را دنبال كنند. من در اين بين تماسهاي متعددي در اين باره دارم و حتي يكبار مربياي با من تماس گرفت و براساس فيلم بازي ادعا ميكرد گلرم در اين بازي كم كاري كرده است و ظاهرا او را تحت تاثير قرار دادهاند. متاسفانه اين تمام ماجراهاي ليگ يك نيست و تا بخواهيد از اين موضوعات شنيدهايم اما فكر ميكنم از زماني كه برنامه فوتبال يك كارش را آغاز كرده است اين موضوعات كمتر شده يا حداقل براي اينكه ميدانند تصاويرشان پخش و بررسي ميشود رعايت ميكنند. اين موضوع را تمام آنهايي كه به نوعي در ليگ حضور دارند تاييد ميكنند كه موفق شدهايم تا حدودي با اين موضوعات مقابله كنيم.
فكر ميكنيد يكي از مهمترين تاثيراتي كه با برنامه فوتبال يك داشتيد كدام است؟
يك موضوع ساده در مورد ليگ يك اين بود كه متاسفانه قهرمانش هيچ جامي دريافت نميكرد اما الان ٢ سال است كه با فشار رسانهاي برنامه و پيگيريهايي كه انجام دادهايم باعث شديم به قهرمان جام بدهند. مراسمي مانند ليگ برتر در ليگ يك هم برگزار كنند كه همين موضوع انگيزه تيمهاي حاضر رابيشتر كرده است. فكر ميكنم فوتبال يك توانسته در بعضي قسمتهاي فوتبال دسته اول تاثيرگذار ظاهر شود. همين كه پيگيري اين برنامه در موضوع جادو باعث ورود مديران كلان فدراسيون و منتهي به محروميت برخي ميشود يعني برنامه توانسته راه خود را پيدا كند.
خب كار و كاسبي يك عده به اصطلاح جادوگر را در فضاي بكر دسته اول به خطر انداختيد، بعد از ورود به بحث جادوگري تهديد و تماس هم داشتهايد؟
تهديد نه به آن شكل اما گلهمنديها دايما وجود دارد. كار برنامهسازي در تلويزيون سختي خاص خودش را دارد چون بايد تلاش كني براي مردمي كه بسيار فهميده و با اطلاعات فوتبال را دنبال ميكنند برنامه توليد كني. امروز سطح برنامههاي ورزشي بالاتر رفته و سبك برنامهسازي در دنياي ورزش تغيير كرده است و بايد سعي كنيم كه مخاطبان را راضي نگه داريم. بيننده با اين موضوع كاري ندارد كه فيلم فلان بازي به دست شما رسيده است يا نه. اصلا فيلمي وجود دارد يا نه. مخاطب انتظار دارد صحنهاي كه معتقد است تيمش گل آفسايد خورده يا برعكس را حتما پخش كنيد و كاري ندارد به سختيهايي كه براي تهيه فيلم از بازيهايي داريم كه اصلا پخش نشدهاند. گاهي اوقات مربياني تماس ميگيرند و در مورد صحنهاي صحبت ميكنند كه ما در خلاصه بازي پخش نكردهايم يا اصلا نداشتهايم كه پخش كنيم. پيش آمده يك مربي دو ماه با ما قهر بوده كه خلاصه بازياش را مو به مو پخش نكردهايم و بابت همين موضوع بارها دچار چالش شدهايم چرا كه ليگ يك گستردگي فراواني دارد. استانهاي متنوع و زيادي در اين ليگ درگير هستند، هواداران تيمهاي ليگ يكي با حساسيت و علاقه بالايي آن را دنبال ميكنند و به همين خاطر تمام تلاشم اين بوده كه بتوانم حتي يك درصد به كيفيت رقابتهاي ليگ يك كمك كنم كه همين مرا راضي ميكند.
بزرگترين حواشياي كه امسال در برنامه داشتيد كدام بود؟
بايد قبل از تمام اينها درباره بخشي به نام بامربيان صحبت كنم كه خودمان آن را ابداع كرديم. هيچ كس تا به حال سراغ يك روز زندگي مربيان نرفته و چون اين حوزه بكر بود تنها به مربيان ليگ يكي اكتفا نكرديم و حتي سراغ مربيان ليگ برتري هم رفتيم. در اين بخش سراغ رامين راستاد رفتيم و سعي كرديم مربيان را مقابل يك بازيگر سينما و تلويزيون قرار دهيم تا هم جذابيت بيشتري داشته باشيم و هم مربيان احساس متفاوتي داشته باشند. اما در اين برنامه اتفاقات بزرگي رخ داد و در خيلي از موضوعات نخستين بوديم. به طور مثال موضوع فساد سرباز- بازيكنان ميلياردي كه در باشگاه ملوان اتفاق افتاد. كاملترين گزارش به همراه مستندات اين فساد بزرگ كه بدون اطلاع باشگاه و توسط عدهاي نزديك به باشگاه رخ داده بود و حتي به مراجع قضايي هم كشيده شده است براي نخستينبار در برنامه فوتبال يك پخش شد. موضوع جادوگري هم براي نخستينبار در فوتبال يك پخش شد و كليدش را زديم و بعد عادل فردوسيپور هم سراغش رفت. اما اتفاقي كه خيلي ديده شد و هنوز هم ادامه دارد مصاحبه اختصاصي با علي كريمي بود كه به خاطر موضوع فساد در فوتبال سراغش رفتيم و پذيرفت در مقابل دوربين ما حاضر شود و صحبتهايي را مطرح كند كه اتفاقا جنجالساز شد.
ظاهرا براي بازپخش برنامهاي كه كريمي در آن صحبت كرده بود هم مشكلاتي به وجود آمد و برخي رسانهها خبر دادند كه تماس مديران فدراسيون باعث عدم پخش مجدد برنامه شده بود.
اين طور هم نبود. علي كريمي در آن مصاحبه مباحثي مطرح كرد كه براي خيليها خوشايند نبود و انتظار نداشتند چنين مباحثي در تلويزيون مطرح شود. شخصيت كريمي به گونهاي است كه يا صحبت نميكند يا اگر بخواهد صحبت كند حتما موضوعات جالب و تكاندهندهاي خواهد داشت. موضوعاتي كه علي كريمي مطرح كرد آغازگر جرياني بود كه هنوز هم ادامه دارد و در همان زمان هم خيليها بعد از پخش برنامه جبههگيري كردند اما آن چيزي كه اهميت داشت اين بود كه مصاحبه با علي كريمي و نقدهاي مهمي كه مطرح شد آغازگر جرياني بود كه هنوز هم اين جريان ادامه دارد.
فدراسيون فوتبال بلافاصله بعد از آن برنامه بيانيهاي منتشر كرد و گفته ميشد فدراسيون سعي دارد جلوي بازپخش برنامه را بگيرد.
اين مصاحبه آغازي شد براي نقدهايي كه بعد از آن مصاحبه عدهاي همسو با كريمي انجام دادند. من براي فدراسيون و آقاي تاج احترام قائلم اما بايد پذيرفت هر مجموعه يا بهتر است بگويم به هر مديري قطعا نقدهايي مطرح است، همان طور كه حتي بر خود من و برنامهام نيز نقد وجود دارد اما نبايد از مطرح كردن آنها ناراحت شد. اينجا دوست دارند محيطي ايجاد كنند كه هيچ كس به آن نقد نداشته باشد و اجازه نميدهند كسي نقدي داشته باشد اما در شبكه ورزش و با مديريت آقاي شيعه اين فضا در اختيار تهيهكنندگان قرار گرفته است كه در آن حرف مردم و درد ورزش را مطرح كنيم.
بين تاج و علي كريمي بعد از آن مصاحبه چالشهاي متعددي ايجاد شد و رييس فدراسيون انتقادهاي كريمي را برنتابيد.
اينكه علي كريمي به آقاي تاج بگويد شما چه زماني شفافسازي ميكنيد نه توهين است و نه نقد؛ او به دنبال ايجاد سوال و شفافسازي است. آقاي تاج اما بعد از آن برنامه هم در مورد صحبتهاي علي كريمي دلخوري داشتند و هم با ما قهر كردند.
قهر؟!
قبل از اينكه مصاحبه علي كريمي پخش شود ارتباط مناسبي با تاج داشتيم و ايشان هم لطف ميكردند و تماسهاي مارا بيپاسخ نميگذاشتند. حتي يك هفته قبل از پخش مصاحبه ما با آقاي تاج به بهانه ٥ستاره بودن فدراسيون تماس تلفني داشتيم و به او و بدنه فدراسيون تبريك گفتيم. حتي براي ما پاورپوينتي از برنامه فدراسيون ارسال كردند تا در برنامه پخش كنيم و ما هم دلايل و مسيري كه فدراسيون براي ٥ستاره شدن طي كرده بود را نشان داديم و ايشان روي خط آمد، چون داشتيم از او تعريف ميكرديم. اين نشان ميدهد كه ما نه با كسي مشكلي داريم و نه به دنبال چنين مسائلي هستيم اما دقيقا بعد از مصاحبه با علي كريمي ارتباط ما با آقاي تاج قطع شد. آقاي تاج پيش از پخش آن مصاحبه با ما ارتباط نزديكي داشت و حتي گاهي اوقات در مورد موضوعات مختلف نظرخواهي ميكرد اما بعد از آن به يكباره بيانيه دادند و ديگر هيچوقت به تماسهاي ما جواب ندادند و اصطلاحا رفتند توي قهر.
يعني آقاي تاج انتظار داشت مصاحبهاي كه با يكي از محبوبترين بازيكنان ايران و حتي آسيا انجام شده است را پخش نكنيد يا اينكه از ابتدا سراغش نميرفتيد؟
احساس ميكنم آدمهايي مانند علي كريمي كاملا خاص هستند و اي كاش مانند اين آدمها زياد داشته باشيم اما متاسفانه يكسري مديران حوزه ورزش دوست ندارند در فضاي رسانه هيچ نقدي به آنها مطرح شود كه برخلاف ميلشان باشد يا حرفي عليهشان نوشته شود و آنها را زير سوال ببرد. اين هم برميگردد به سبك و سياق مديريتهاي ما كه عموما سنتي است. مگر امروز در جامعه جهاني رييس فدراسيون جهاني فوتبال مورد نقد، پرسش و حتي بررسي قرار نميگيرد؟ مگر درباره رييس كنفدراسيون فوتبال آسيا در آستانه انتخابات موضوعاتي مطرح نشد كه حتي مورد تحقيق قرار گرفت. بنابراين فكر نميكنم چنين موضوعاتي دليل خوبي براي ناراحتي باشد.
آيا تا به حال تماسهايي از طرف باشگاه يا رابطهايي كه در ليگ يك فعاليت ميكنند هم داشتهايد كه به نوعي بخواهند شما را با خودشان همراه كنند؟
همان روزهايي كه تازه، كار ساخت برنامه را آغاز كرده بودم يك دوست نزديك من را دعوت كرد تا در كنار هم غذايي بخوريم و گپي بزنيم. مدتي از صحبتمان كه گذشت ميهمان ديگري به جمع ما اضافه شد و بعد از دقايقي آن فرد شروع به صحبت كرد و گفت: برنامه فوتبال يك مثل گنجينهاي براي رقابتهاي دسته اول است. صحبتها كه بيشتر شد متوجه شدم فحواي كلام چيز ديگري است آن فرد ميخواهد صحبتهاي ديگري را مطرح كند. وقتي با سوالات من مواجه شد، گفت؛ پيشنهادي داريم كه در قبالش يك دستگاه خودروي لندكروز هم ميدهيم تا از تو حمايت كنيم.
منظور از حمايت چه بود؟
آن فرد گفت در قبالش هيچ چيزي نميخواهيم و تنها يك خواسته داريم. آنها ميخواستند فردي را به من معرفي كنند كه حتي خودشان به او حقوق ميدهند اما اين فرد به عنوان نماينده برنامه تمامي تماسها را برقرار و با مديران و مربيان و بازيكنان ارتباط بگيرد.
و در نهايت چه شد؟
در نهايت من از آن دوست گلهمند شدم كه بدون اطلاعم چنين ملاقاتي را ترتيب داد اما براي من زنگ خطري به صدا درآمد كه اين برنامه تا چه حد ميتواند اهميت داشته باشد و به همين دليل در انتخاب آدمهايي كه كنارشان ميخواهم كار كنم حساسيت بيشتري به خرج دادم. تمام آنهايي كه رسما با برنامه كار ميكنند و نامشان در تيتراژ ميآيد تماما همكاراني هستند كه تحت تاثير چنين فضاهايي قرار نميگيرند و با يكديگر همسو هستيم و به سلامتشان شكي نيست. اين نه نخستين پيشنهاد بود و نه آخرينش و تنها به عنوان مثال يكي از آنها را مطرح كردم. اين برنامه انحصاري در مورد ليگ دسته اول است و دقيقا مثل شمشير دولبه است و مسووليت سنگيني بر دوشمان قرار ميدهد و نبايد حتي يك قدم اشتباه برداشت.
سه اتفاق شاخصي كه در فوتبال يك مطرح شد (سربازان ميلياردي، جادوگري و زد و بندها) تا چه اندازه توسط مسوولان فدراسيون و كميته اخلاق پيگيري شد؟
در ابتدا هيچ ارتباطي وجود نداشت اما آرام آرام ارتباط برقرار شد، جلسه گذاشتند و اطلاعاتي درباره موضوعاتي كه مطرح كرديد، گرفتند اما معتقدم اين كافي نيست و نميتوان تمام اين اتفاقات را با چند كارمند در كميته اخلاق دنبال كرد. اين كار خيلي حساس است و بايد آن را در كميته اخلاق با جديت بيشتري دنبال كنند.
اردوان رحيمي
- 19
- 3