حرفهای امیر قلعهنویی بد است اما بدتر از آن استیصال و درماندگی فدراسیون فوتبال در برخورد با ستارهها و سلبریتیهای فوتبال است؛ بعد از مصاحبه تند سرمربی سپاهان در مورد داوران، مهدی تاج در مصاحبهای تاکید کرده که جامعه داوری پاک و سالم است.
اگر واقعا چنین است که رییس فدراسیون میفرماید، پس وادادگی مقابل حرفهای قلعهنویی و امثال او چیست؟ چون قلعهنویی سرمربی سپاهان است یا رحمتی کاپیتان استقلال، باید از کنار اتهامات آنها به جامعه داوری گذشت؟ چرا هیچ جریمه و مجازاتی برای پرسپولیس بعد از این همه اعتراض در نظر گرفته نشده؛ آیا فدراسیون از هواداران پرسپولیس، استقلال، تراکتور و سپاهان هراسان است؟
بعد از مصاحبه قلعهنویی، وقتی داوران فدراسیون را در برخورد با این موضوع ناتوان دیدهاند، که ریشه در مماشات فدراسیون فوتبال در برخورد با موضوعات مشابه دارد، خودشان دستبهکار شدند و در پاسخ به سرمربی سپاهان، بیپرده حرفهایی زدهاند که اگر درست باشد واویلاست! فدراسیون فوتبال که باید متولی همه چیز فوتبال باشد، آنقدر در این سالها به اتهامات و مباحثی که پیرامون تبانی وجود داشته بیتفاوتی کرده که حالا عنان مدیریت فوتبال از دست فدراسیون خارج شده است و اهالی فوتبال هر آنچه دلشان میخواهد علیه هم میگویند بیآنکه سند و مدرکی قابل اعتنا در دست داشته باشند.
در فیفا قانونی هست که اگر کسی از تبانی و تخلف در فوتبال مطلع باشد و آن را به مسوولان این نهاد اطلاع ندهد، مجرم تلقی میشود. در پروژه بلاتر و پلاتینی، افراد دیگری هم محروم شدند که دلیلش اطلاع از تخلف و پنهانکاری بود. در موضوع کالچوپولی، افراد زیادی دستگیر شدند و قانون برای آنها مجازاتهای سنگینی در نظر گرفت، صرفا به دلیل پنهان کردن تبانی و تخلف اما در فوتبال ایران مربی و بازیکن در مورد چیزهایی که میدانند- که در مورد صحت دانستههای آنها تردید است- با رسانهها مصاحبه میکنند، به جای آنکه به فدراسیون فوتبال بروند هر آنچه شنیده و دیدهاند را بگویند، یا اگر مدرکی دارند رو کنند. از نظر فیفا همه در فوتبال ایران مجرمند؛ از قلعهنویی گرفته تا داوران، مربیان و بازیکنانی که مدعی در دست داشتن سند و مدرکند و آن را افشا نکردهاند.
در کنار این گروه، فدراسیون فوتبال هم مرتکب تخلف شده که پس از افشای این مسائل، موضوع را پیگیری نکرده و باعث تشویش و نگرانی ذهن هواداران فوتبال شده است. در چنین جوی، سیدجلال حسینی کاپیتان پرسپولیس هم پس از بازی دیروز علیه داوری حرف میزند و سر سوزنی از محرومیت ابایی ندارد.
فدراسیون فوتبال از سالها پیش باید این موضوعات را جدی میگرفت تا کار به جایی نرسد که مدیر و مالک باشگاه تراکتورسازی فدراسیون فوتبال را تهدید به افشاگری کند. یک ماه از حرفهای زنوزی که مدعی شده بود اسناد و مدارکی دارد که میتواند علیه فوتبال ایران به فیفا ارائه دهد، گذشته. مالک تراکتورسازی که به جریان داوریها اعتراض داشت به صراحت اعلام کرد که اگر این وضعیت ادامه یابد، به ملاقات اینفانتینو میرود و قدرت اینکار را دارد. آیا مالک تراکتور از نظر همان اینفانتینو - که برای پاکسازی فوتبال بعد از بلاتر به فیفا آمده - یک مجرم نیست که اسناد و مدارکش را تا الان به فیفا ارائه نکرده است؟
ادعای اهالی فوتبال درباره فساد، ناداوری و تبانی در فوتبال ایران ظاهرا به هیچ سند و مدرکی متکی نیست و بیان این مسائل در رسانهها، با چند هدف مشخص صورت میگیرد؛ مدیران، مربیان و حتی بازیکنان برای سرپوش گذاشتن بر اشتباهات و ضعفهای خود، با این اتهامات در پی تبرئه کردن خود از هر اشتباهی هستند و با ایجاد موج علیه دیگران، افکار عمومی را به سمتی میبرند که عملکرد و کارنامه آنها نادیده گرفته شود. متاسفانه در فوتبال ایران منتقدی برای نقد عملکرد فنی تیمها وجود ندارد و به همین دلیل کسی نمیفهمد که بخش مهمی از علل ناکامی و شکست سپاهان، پرسپولیس، استقلال و باقی تیمها، تصمیمات مربیان و ضعف بازیکنان و سوءمدیریت مدیران است.
حالا ممکن است یک فصل پرسپولیس قهرمان شود، یک سال استقلال، سال دیگر سپاهان و الی آخر اما ناکامی باشگاههای ما در آسیا هم به داوران مربوط است؟ آیا بدهی باشگاهها بابت خریدهایی که کارآمد نبودند و بسته شدن پنجره نقل و انتقالات پرسپولیس، استقلال یا سپاهان ریشه در عوامل بیرونی دارد؟ چرا زنوزی در مورد خرید کونستانت توضیحی ندارد؟ چرا قلعهنویی در مورد سیاهه بلندی از بازیکنان خارجی که به استقلال آمدند و تنها بدهی به باشگاههای ما تحمیل شد حرف نمیزند؟ یا برانکو که با پنجره بسته به فینال آسیا رفت، در مورد اوکراینیها و بازیکنان خارجی پر ابهام چیزی نمیگوید؟
از بحث اصلی دور نشویم؛ فوتبال ایران خوب یا بد، ساخته دست تاج، قلعهنویی، برانکو، زنوزی و امثال آنهاست و اگر پاک نیست، همه مدعیان امروز به سهم خود مجرمند!
سعید زاهدیان
- 9
- 5