البته طبق گفته سازمان بازرسی، هشت نفر بهعنوان متهم این پرونده معرفی شدهاند و بنا بر آنچه ایسنا نوشته، نام مهدی تاج، بهعنوان متهم ردیف اول این پرونده دیده میشود. ویلموتس بعد از قطع همکاری خود با فدراسیون مهدی تاج، درخواست غرامت ۶.۲ میلیونیورویی کرد که همین چند روز پیش با رأی فیفا، مشخص شد ادعای او درست از آب درآمده و حالا فدراسیون فوتبال اگر نتواند در دادگاه عالی ورزش سند و مدرکی رو کند، باید چنین غرامت سنگینی را بپردازد. این رقم بهعلاوه دو میلیون یورویی است که مهدی تاج از «شستا» قرض کرد و به حساب ویلموتس در ترکیه ریخت. با احتساب آن رقم، فدراسیون فوتبال باید هزینهای هشتمیلیونیورویی بپردازد که تاریخی و فاجعهآمیز است. همین پرونده حالا پای نهادهای اطلاعاتی و قضائی را به میان کشیده تا هرطور شده، مقصر یا مقصران را پیدا کند. مهدی تاج، رئیس سابق فدراسیون فوتبال، در یکی، دو روز اخیر تلاش کرده در صحبتهایی که بیشتر جنبه فرافکنی دارد، شرح حالی از این اتفاق عجیب دهد؛ اما از آنجا که فقط با رسانههای «مورد علاقه»اش صحبت میکند و از منتقدانش فراری است، بد نیست دستکم نزد مقامات قضائی به سؤالاتی که در زیر آمده، پاسخ روشنی دهد.
چه کسی گفت کیروش را اخراج کنید؟
شاید این موضوع بهظاهر ارتباطی با داستان مارک ویلموتس و جدایی او از ایران نداشته باشد، ولی قاعدتا میتواند شروع خوبی برای رفع بخشی از ابهامها باشد. کارلوس کیروش سالها در فوتبال ایران فعالیت کرد و از لحاظ فنی مربی بسیار توانمندی بود؛ بااینحال در سالهای آخر حضورش در ایران، زمزمههایی مبنی بر رضایتنداشتن مسئولان ورزشی از او به گوش رسید. دست آخر شایعاتی مطرح و عنوان شد نیرویی بیرون از فدراسیون فوتبال، به مهدی تاج برای قطع همکاری با کیروش فشار آورده است. حالا برای رفع اولین ابهام، مهدی تاج باید بگوید چه کسی به او دستور اخراج کیروش را داد تا مقدمات ورود سرمربی بعدی مهیا شود؟
چه کسی گفت با ویلموتس قرارداد ببندید؟
مهدی تاج به دلیل مشکلاتی که در راه بازنشستگیاش بود و میدانست صندلیاش سست است، بهناگاه وارد توافق آگاهانهای با مسئولان ردهبالا شد. او از همینجا و البته اندکی قبل از رسیدن به این نقطه، قدرت تصمیمگیری و حفظ استقلال فدراسیون را از دست داده بود؛ پس طبیعی است که در انتخاب سرمربی تیم ملی نیز صد درصد اختیار نداشته باشد. اگرچه عنوان شده وزیر ورزش در نامهای به او، ویلموتس را معرفی و گفته بعد از بررسی «بهرهبرداری» کنید، ولی وزارت زیر بار این موضوع نمیرود و میگوید فقط برای بررسی فرستادیم و خود تاج مسئول این پرونده است. حالا تاج مشخصا باید بگوید در پرونده عقد قرارداد با ویلموتس، اجباری بالای سرش بوده یا نه؟ او که این روزها میداند وزارت ورزش پشتش را خالی کرده، واکنش دوپهلویی به این شایعه دارد و میگوید: «اینکه بگوییم وزارت ورزش هیچ ارتباطی ندارد، خیلی درست نیست. اینکه بگوییم صد درصد فدراسیون براساس نامه وزیر عمل کرده نیز درست نیست».
چه کسی گفت مرکز فرهنگی ایران و هلند را دور بزنید؟
عنوان شده که نامه وزارت ورزش به مهدی تاج مبنی بر بررسی سوابق مارک ویلموتس از مرکز فرهنگی ایران و هلند بوده است. این موضوع تأیید شده است، ولی سؤال بزرگی در این بین وجود دارد که چرا روند مذاکرات با ویلموتس از طریق همین مرکز پیش نرفته است؟ مازیار تشکریتیمجانی، رئیس مرکز یادشده، میگوید از طریق رسانهها متوجه عقد قرارداد فدراسیون فوتبال با ویملوتس شده و تعجب کرده که چرا رقم ویلموتس ناگهان اینقدر زیاد شده است! حالا مهدی تاج باید بگوید چه کسی به او گفته مرکز فرهنگی ایران و هلند را دور بزنند و خودشان با مارک ویلموتس وارد مذاکره شوند؟
با بهروز زنجانی چه نسبتی دارید؟
«ب.ز»، «بروس» یا بهروز زنجانی؛ از زمان حضور کیروش در تیم ملی، بهروز زنجانی به تیم نزدیک شده، ولی کمتر دیده شده بود در تصمیمات فدراسیون فوتبال دخیل باشد؛ دستکم روی پرده که چنین بوده، مگر اینکه بهروز زنجانی پشت پرده نفوذ زیادی داشته باشد. مهدی تاج که بهروز زنجانی را علاقهمند به تیم ملی معرفی میکند، بهتر است بگوید چه ارتباطی با این فرد علاقهمند به تیم ملی داشته که حاضر شده حتی در مذاکره با مارک ویلموتس در سفارت ایران در بلژیک، بهروز زنجانی همراهش باشد. اصلا او باید بگوید چرا بهجای یک حقوقدان، با بهروز زنجانی برای مذاکرات اولیه رفته است؟ آیا فقط داشتن ویزای شنگن و تسلط به زبان انگلیسی کافی است تا کسی به نام بهروز زنجانی وارد ریز مذاکرات برای سرمربیگری تیم ملی شود؟ اصلا سفارت ایران مترجم نداشته است که بهروز زنجانی باید ایفای نقش میکرد؟ پرسش مهم دیگر اینکه چقدر اطلاعات بهروز زنجانی از پرونده ویلموتس زیاد است که مهدی تاج در جلسه با وزیر ورزش، این فرد را هم با خودش نزد وزیر میبرد؟
پرانتز مبلغ مشخص را چه کسی گنجانده است؟
داستان اعمال «پرانتز» در قرارداد ویلموتس هم یکی دیگر از پرسشهای مهم است؛ مهدی تاج میگوید وزیر ورزش بند سه ماه غرامت در صورت فسخ را در قرارداد ویلموتس گنجانده که یکی از بهترین اقدامات بوده است، ولی نمیگوید چه کسی جلوی همین بند پرانتزی گذاشته و عبارت «یا یک رقم مشخص» را در آن گنجانده است. وزارت ورزش میگوید از اعمال این پرانتز در قرارداد خبر نداشته و فدراسیون فوتبال این نهاد را در جریان چنین پرانتزی نگذاشته است. کسی که این پرانتز را اضافه کرده، آیا سودی از فسخش میبرده است؟
رقم مد نظر سرمربی به تأیید چه کسی رسید؟
بر کسی پوشیده نیست رقمی که برای مارک ویلموتس از سوی فدراسیون فوتبال ایران پرداخت شده، رقم بسیار بالایی است؛ بالاتر از چیزی که مربیای مثل ویلموتس که تجربه ناموفقی در ساحل عاج داشته بخواهد آن را بگیرد. مهدی تاج میگوید در جریان مذاکره با خولن لوپتگی اسپانیایی با او سر رقم چهار میلیون یورو در سال به توافق رسیدند و این موضوع را به وزارت ورزش اطلاع داده و از آنها چراغ سبز گرفته است. اگر چنین موضوعی درست باشد، آیا وزارت ورزش رقم قرارداد ویلموتس را هم تأیید کرده و چراغ سبز نشان داده؟ این موضوع را وزیر ورزش میدانسته یا مثل داستان همان پرانتز است؟
چرا برای این پرونده وکیل ساعتی گرفتید و چه شد لودویک دلشه وارد گود شد؟
دیگر موردی که مهدی تاج باید به آن با جزئیات بیشتری پاسخ دهد، وکلای خارجی فدراسیون فوتبال است؛ او میگوید برای این پرونده یک وکیل که به صورت ساعتی به او دستمزد دادهاند، انتخاب شده است. اصولا مهدی تاج یا از عواقب چنین پروندهای خبر نداشته یا اینکه از روی عمد چنین اقدامی کرده است. چطور میشود برای پروندهای که ممکن است به ورشکستگی کامل فدراسیون فوتبال منجر شود، نه یک وکیل دائمی بلکه یک وکیل ساعتمزد استخدام شود؟ کسی از این ماجرا نفعی میبرده است؟ او میگوید از ورود وکیل سوئیسی به نام لودویک دلشه به پرونده ویلموتس بعد از جداییاش از فدراسیون اطلاعی نداشته است و شایعههایی را که پشت سر این فرد و زدوبندهایش وجود دارد، تأیید یا تکذیب نمیکند. حالا سؤالی که مطرح میشود، این است که چطور حلقه دوستان نزدیک او که هنوز هم زمام فدراسیون را در اختیار دارند، تاج را از چنین موضوع مهمی بیخبر گذاشتهاند؟!
چرا قلب شما برای فدراسیون ایران درد میکند و برای AFC نه؟
بعد از رفتن ویلموتس و شایعههایی که درباره محکومشدن فدراسیون فوتبال در این پرونده به گوش رسید، مهدی تاج بهدلیل مشکلات قلبی از فدراسیون فوتبال استعفا داد و رفت. نزدیکانش میگویند مشکل قلبش جدی است و باید از فضای کار دور باشد؛ اما منتقدانش میگفتند راه برونرفت برای این پرونده است و مشکلی ندارد. عجیب آنکه قلب مهدی تاج فقط برای فدراسیون فوتبال ایران درد گرفت و رفت؛ وگرنه او از سمت نایبرئیسی در AFC استعفا نداده و همچنان با همان مشغله قبلی به کار ادامه میدهد. آیا قلب تاج به ایرانیها حساسیت دارد؟
واعظآشتیانی: باید با مافوق رئیس فدراسیون خاطی هم برخورد شود/وزیری به این ضعیفی در ۴ دهه اخیر نداشتیم
بهنظر میرسد وزارت ورزش بهعنوان یک نهاد بالادستی فدراسیون فوتبال در اتفاقات اخیر و بهخصوص قراردادی که با مارک ویلموتس به امضا رسید که منجر به یک حکم تاریخی علیه فوتبال ایران شد کم بیتقصیر نباشد، با این توضیح که بهنظر میرسد انگار وزارت ورزش مصون از هر انتقاد و سرزنشی بوده و انگار کسی به این وزارتخانه و مسئولانش کاری ندارد هرچند هر از گاهی صحبت از استیضاح وزیر ورزش توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطرح میشود. با این حال بهنظر میرسد مطالبه اصلی مردم این بار این است که خاطیان و آنهایی که در این زمینه یعنی هدر دادن پول بیتالمال قصور داشتهاند و زیر بار این قضیه نمیروند و بیکفایتی را متوجه دیگران میدانند، معرفی و برخورد لازم با آنها صورت بگیرد. چهبسا در این زمینه اتفاقات مهمی نیز در آینده در فدراسیون فوتبال رخ دهد که منجر به برکناری تمامی اعضا شود و به این واسطه بعد از مدتها شاهد یک پاکسازی در فوتبال کشور باشیم. درخصوص اتفاقات اخیر و ابهاماتی که وجود دارد دقایقی با مدیرعامل اسبق استقلال به صحبت پرداختیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با امیررضا واعظآشتیانی را در ادامه میخوانید.
چقدر نقش وزارت ورزش در وقایع اخیر را موثر و پررنگ میدانید؟ این در حالی است که الان مجلس و بازرسی کل کشور نیز به این موضوع ورود کرده و بهنظر میرسد اتفاقاتی در آینده خواهد افتاد.
من معتقدم قبل از اینکه آقایان بخواهند استیضاح شوند باید خودشان بابت این افتضاحات استعفا بدهند، اما دو چیز متاسفانه مغفول واقع شده یعنی در بین مدیران ما باب نیست؛ اول فرهنگ عذرخواهی و سپس فرهنگ استعفا کردن بعد از اشتباهات و افتضاحاتی که صورت میگیرد. شما ببینید در خیلی از کشورها وقتی عملکرد یک مدیر یا مسئول مورد پسند جامعه واقع نمیشود و عملکرد قابل قبولی ندارند ابتدا مقام مسئول یا آن مدیر عذرخواهی کرده و سپس استعفا میکند، اما اینجا قدرت توجیه کردن رفتارهای غیرمتعارف مدیریتی بسیار رواج دارد یعنی بهجای اینکه عذرخواهی کرده و و فضا را آرام کنند و در ادامه استعفای آنها موجب استیفای حقوق مردم شود چنین اتفاقی نیفتاده و متاسفانه همانطور که گفتم این دو موضوع در بین مدیران و مسئولان ما هنوز فرهنگسازی نشده و ما آن را نمیبینیم و با این رفتارها و توجیه کردنها، آقایان بیشتر مردم را عصبانی میکنند.
شما هم به این موضوع اعتقاد دارید که وزارت ورزش هم در قرارداد بستهشده مقصر است؟
به هر جهت فدراسیون فوتبال از لحاظ ساختاری زیرمجموعه وزارت ورزش محسوب میشود، بنابراین چرا باید نمایندگان مجلس ابتدای به امر این موضوع را دنبال کنند تا قضیه منجر به استیضاح شود، به اعتقاد من آقایان باید خودشان قبل از این کارها استعفا بدهند. حالا درست است که این موضوع جزء وظایف نمایندگان مجلس بهشمار میرود که هر وزیری که ناکارآمد بود او را مورد بازخواست قرار داده و درصورتیکه نهایتا به جمعبندی برای استیضاح رسیدند این کار را انجام بدهند اما این دلیل نمیشود که بهخاطر افتضاح بهبارآمده اصلا آقایان به فکر عذرخواهی و استعفا نیستند. واقعا متعجب ماندهام چون در این بیش از چهار دهه انقلاب وزیری به این ضعیفی ندیدهایم و بهخصوص ورزش کشور وزیری به این بیخیالی و به این ضعیفی به خود ندیده است و این موضوع جای تاسف دارد.
در این مدت هم نمایندگان مجلس بهشدت پیگیر این موضوع بوده و اظهاراتی را مطرح کردهاند.
اتفاقا این توقع از نمایندگان مجلس هم وجود دارد که فقط حرف نزنند، بهجای حرف زدن و مصاحبه کردن عمل کنند. این درحالی است که قوه قضائیه درحال برخورد قاطعانه است. اتفاقا یک بار هم گفته بودم دیگر زمان خوردن و در رفتن با این قوه قضائیه به پایان رسیده و الان این قوه با کسی تعارف ندارد آنهم در تمام عرصهها و الان هم که بازرسی کل کشور به ماجرای ورود کرده و قاطعانه موضوع را پیگیری کرده، جای تشکر دارد که برای اولینبار متولیان بخش ورزش بازرسی کل کشور در این خصوص به مردم گزارش میدهند و این کار خودش باعث آرام کردن فضای عمومی جامعه میشود، چون اصل گزارش دادن بسیار حائز اهمیت است. ما در گذشته کسانی را در همین بازرسی کل کشور داشتیم که وقتی با آنها صحبت میکردیم مدعی میشدند که فلان وزیر خوب است چون حرف ما را گوش میدهد! البته این موضوع جای تعجب داشت. اگر رفتاری اشتباه است ابتدای امر باید چند بار تذکر داد و بعد باید آن را پیگیری کرد نه اینکه...
اگر قهرمانیهای پرسپولیس که کارشناسان امر معتقدند بیشتر بهواسطه کادر فنی وقت این تیم یعنی برانکو و دستیارانش به دست آمده و نقش مدیریت در آن تقریبا هیچ بوده را کنار بگذاریم، بهنظر میرسد کارنامه وزارت ورزش در راهبری و مدیریت تیمهای استقلال و پرسپولیس هم خیلی چنگی به دل نزده است.
ما در گذشته شاهد بودیم که این دو تیم برخلاف قانون نزدیک به دو سال با سرپرست اداره شدند. واقعا چه اتفاقی افتاده بود و در آن وقت بازرسی کل کشور کجا بود و چه تصمیمی گرفت؟ حیف و میل زیادی در این دو تیم صورت گرفت. در این ۱۰ سال گذشته حیف و میلهای زیادی در این دو تیم انجام شد و پروندههای آن هم برای دادگاه ارسال شده است و باید این موضوع پیگیری و مطالبهگری شود.
بهنظر شما این مسائل نشان نمیدهد که ورزش در همه دولتها اولویت آخر آقایان در راس کار بهشمار میرود؟
این موضوع مسلم و پرواضح است. متاسفانه هیچ دولتی ورزش اولویت اولش نبوده است و فقط برای عکس یادگاری گرفتن و شوآف و شعار دادن، ورزش مورد توجه بوده است. ورزش ما اصلا مورد نگاه اول نیست. معتقدم هر زمانی که روسای جمهور در انتخاب وزیر ورزش به اندازه وزیر امور خارجه حساسیت بهخرج دادند مطمئن باشید میخواهند به ورزش هم اهمیت بدهند، ولی وزیر ورزش آخرین نفری است که مورد توجه قرار میگیرد. درواقع وقتی یک فردی از اطرافیان رئیسجمهور بیکار است او را بهعنوان وزیر ورزش انتخاب و معرفی میکنند.
بهنظر میرسد پنهانکاری آقایان در قرارداد ویلموتس از همان روز اول نشان میداد که یک روز اتفاقات بدی خواهد افتاد.
ما امروز شاهد یک اتفاق خیلی بد در این قراردادی که به ویلموتس گیت معروف شده است، هستیم. شما نگاه کنید از روز اول رسانهها میگفتند قرارداد ویلموتس چگونه و چطور است، اما آن را پنهان کرده و مفاد آن را محرمانه اعلام کردند. اتفاقا سوال من از وزارت ورزش همین است آیا شما هم زورتان به فدراسیون فوتبال نمیرسید که این قرارداد را از آنها بگیرید و مورد توجه و نظارت قرار دهید. اگر گرفتید چرا منتشر نکردید، اگر هم نگرفتید این انتقاد به شما وارد است که این توانایی را نداشتید که روی یک فدراسیون فوتبال نظارت کنید. در هر صورت هرکدام از موارد رخ داده باشد وزارت ورزش باید پاسخگو باشد اینطور نیست که اگر یک رئیس فدراسیون خاطی است، فقط با وی برخورد شود بلکه باید با مافوق او هم برخورد شود که چرا نظارت درستی نداشته است. سوال اینجاست که حراست فدراسیون فوتبال یا حراست وزارت ورزش یا اینها هم بر این اتفاقاتی که افتاده نظارتی نداشتهاند؟ اتفاقا این موضوع جای سوال دارد و این سوال افکار عمومی و مطالبه مردم است پس آقایان باید پاسخگو باشند و بیایند جواب بدهند.
درنهایت هم که حتما مطلع هستید که پرونده ۸ متهم در این زمینه به دادسرای انقلاب ارسال شده است.
بله، مسئولان سازمان بازرسی کل کشور اعلام کردند که پرونده تکمیل شده و هشت نفر متهم هستند که این یک مورد بسیار خوب است البته شاید از این هشت نفر متهم چند نفر هم تبرئه شوند. در هر صورت متهم بودن به معنای مجرم بودن نیست بلکه متهم باید با ادلهای که میآورد پاسخگو باشد تا بتواند خودش را تبرئه کند. اتفاقا اگر نتیجه این بررسیها توسط دادگاه روشنگری شود برای افکار عمومی آرامش ایجاد کرده و مردم خواهند فهمید چه خبر است. این موضوع نهتنها در ورزش بلکه باید در بخشهای دیگر هم مورد توجه قرار بگیرد هرچند امروز دادگاهها در بخشهای دیگر هم علنی برگزار شده و اطلاعرسانی صورت میگیرد و اینها نکات مثبت بهشمار رفته و اثربخشی خواهد داشت.
خداداد عزیزی میگوید اگر بمب اتم هم بیفتد این آقایان را تکان نداده و فقط از میزی به میز دیگر منتقل میشوند و حداقل وضعیت ۱۵ تا ۲۰ سال اخیر را به این منوال دانسته است.
خداداد اگر چنین حرفی میزند به استناد آن است که میبیند هیچ اتفاقی در طول این سالها نیفتاده اما الان آن اتفاق دیگر منتفی است چون دارند قاطعانه برخورد میکنند و این امری بسیار مهم درجهت افکار عمومی و استیفای بیتالمال محسوب میشود.
بهعنوان سوال پایانی در یکی از سریالهای شبکه نمایش خانگی چنین دیالوگی مطرح بود که در کشور هر چقدر در سمت بالاتری باشید به زیر کشیدن و بازخواست کردنتان سختتر میشود. اتفاقا در آن سریال هم بحث وزارت و وزیر شدن آن شخصیت مطرح بود حالا هم بهنظر میرسد این موضوع را باید به وزیر ورزش در فضای واقعی نسبت داد.
بهنظر من این بخشش غلوآمیز بوده که هر چه قدرت بیشتر باشد کمتر با او کار خواهند داشت، خیر اینطور نیست وزارت و ریاستجمهوری هم بالاخره یک مدتی دارد و تمام میشود اما نکته مهم این است اگر ادله محکم باشد رئیسجمهور و وزیر و معاون وزیر و مدیرکل نمیشناسد و قانون، برخورد لازم را با همه میکند که امیدوارم اینطور باشد.
- 14
- 1