آرسنالیها اگرچه هنوز صدر جدول را نگرفتهاند، آنها اگرچه هفته پیش با شکست مقابل شیاطین سرخ منچستر امکان فتح یک جام دیگر را از دست دادهاند ولی شروع دوباره آنان میتواند نوید دوران جدیدی باشد؛ دورانی که نه خیلی دور شاهدش بودیم و توپچیها با خط آتش خود هر دژی را از مقابل برمیداشتند و شاید در آستانه ۲۰۲۰ دوباره دست آنان بر بلندای دیوار قلعه برسد.
اگر در داستانهای جنایی همیشه اسلحه حرف آخر را میزند، در ولویچ ماجرا طور دیگری است. اسلحهسازان جنوب لندن زندگی را شکل دیگری میبینند. آنان همه فلسفهها را تغییر دادهاند؛ شاید از روزی که جنوب را به قصد شمال ترک کردند، شاید از روزی که سکان هدایتشان را به یک فرانسوی دادند. هرچه هست آرسنال حکایتش برخلاف تاریخچه بلندش یک قصیده عاشقانه است.
عاشقانههایی که انسان را به ورای ابرها میکشاند، حتی اگر قهرمانش از پریدن بترسد. قهرمانانی که میتوانستند به نفرین وینچستر دچار شوند ولی حالا عکس هرکدام بر دیوار اتاق هواداران چشمنوازی میکنند. انگار آنان نجات یافتهگان از سرنوشت شوم جنگ هستند. نجات یافتگانی که حالا مهد رشد و تربیت ستارگان بزرگان فوتبال هستند.
البته آسمان برای توپچیها مثل شهرشان همیشه آفتابی نیست. آنان اگرچه بهترین رکوردها را در رسیدن به قهرمانی لیگ جزیره به موهبت یکی دو جین ستاره اروپایی جابهجا کردهاند ولی در فال آنان قرعه به شکستهای بیموقع افتاده است؛ شکستهایی در چند قدمی فتح که آدمی را به توهم توطئه وامیدارد و گاهی آدمی را مجاب میکند تا به فتح نکردنها و قهرمان نشدنها قانع شود.
قناعتی تلخ ولی عاشقانه که در سرود وداع ونگر، ندانی باید برای آینده آرسنال خوشحال بود یا گریست؛ اینکه اونای امری جوان با آن کراوات خوشرنگش چه خواهد کرد و خریدهای نجومی این بار برای میراث ولویچ چه رقم میزند و مهمتر از همه بدشانسیهای لعنتی چه روزی برای آرسنال تمام میشود.
اگر خرافاتی باشید شاید در جستجوی آن باشید که کاری کنید تا طالع توپچیها را از برج عقرب خارج کنید. ماموریتی که در پی آن دومنک ، رابرت پیرس هافبک توانمند آرسنال را از ترکیب تیمملی فرانسه برای جامجهانی خط زد، چون رابرت جوان متولد برج عقرب بود؛ تصمیمی که نه دومنک و نه فرانسه را نجات داد تا پاریسیها سرمربی خودشان را یک احمق بخوانند.
اما تحلیلگران درباره آرسنال و نتیجه نگرفتن آن طی سالیان اخیر، سرمایهگذاریهای عظیم را دلیل اصلی میدانند. از ساخت استادیوم جدید و اختصاصی به جای هایبری تا تقویت تاسیسات و زیرساختها در ردههای مختلف باشگاه که باعث شد در ادوار مختلف آنان ستارگان بزرگ و پرورش یافته را خیلی زود و قبل از رسیدن به هدف غایی به فروش برسانند. مثل آخرین ضربه چکش حراج که دل آدمی را از جا میکند.
البته از آغاز زمان سرمربیگری امری، «عثمانوف» ازبکتبار ، سهامدار اصلی باشگاه وعده داده که دیگر خبری از فروش ستارگان نخواهد بود و آنان با تمام قوا برای افتخارات دوباره به پا خاستهاند. مثل مارش آغاز نبردی که اولین نُت آن با خرید اوبامیانگ و لاکازت نواخته شد و حالا با آمدن دنیس سوارز و پرشیچ رنگ و آب دیگری به خود گرفته است.
آرسنالیها اگرچه هنوز صدر جدول را نگرفتهاند ، آنها اگرچه هفته پیش با شکست مقابل شیاطین سرخ منچستر، امکان فتح یک جام دیگر را از دست دادهاند ولی شروع دوباره آنان میتواند نوید دوران جدیدی باشد؛ دورانی که نه خیلی دور شاهدش بودیم و توپچیها با خط آتش خود هر دژی را از مقابل برمیداشتند و شاید در آستانه ۲۰۲۰ دوباره دست آنان بر بلندای دیوار قلعه برسد. دیدار دوباره با منچستریونایتد متحول شده سولسشیر شاید یکی از همین فرصتها برای آرسنال باشد که میخواهند مشقاتها را تمام کنند.
فرشاد اعظمی
- 11
- 1